یادداشت مهسا رمضانپور

        یک امتیاز به خاطر روزهایی که شریل، کیلی و جک در بیمارستان با هم بودند.
اما،
در مورد رمان. کتاب را شروع کردم چون نویسنده‌اش میراندا جولای بود. انتظار یک رمان عجیب، پر از آشنایی زدایی، دارای طنز قوی و چند لایه و نهایتا دلچسب را داشتم. مثل داستان‌های کوتاهش، یا حداقل مثل فیلم‌هایش.
شروع داستان عجیب مثبت بود، امضای میراندا جولای را داشت و همین مرا تا یک سوم اول رمان کشاند، اما بعدش به صورتی منفی عجیب شد. بی سر و ته. تا دو سوم رمان که متوجه شدم در ترجمه رمان سلاخی شده. هر بار که می‌خواندمش به این فکر می‌کردم که آیا درست است زمانی که کتاب تا این حد سانسور می‌شود، ناشری آن را چاپ کند؟ مترجم چطور این مسئولیت را می‌پذیرد؟
با این‌حال، حتی اگر سانسور نمی‌شد، رمان ضعیفی بود. ضعف فرم که بماند، من حتی محتوایش را درک نکردم. 
      
28

6

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.