یادداشتهای هنری گرگینه (3) هنری گرگینه 23 ساعت پیش به امید دل بستم لان کالی 4.1 159 میخوای خودتو زجر بدی؟ کتابی که الان دارم درباره اش مینویسم، کتابی با پایان وحشتناک غمگین، اما با اندکی امیده. نویسندهی این کتاب، خانم لنکالی، با بی رحمی تمام، داستان رو عوض میکنه. این کتاب از اون کتاب هاست که یا کاملا عاشقش میشی، یا ازش متنفر میشی! که خود من عاشق این کتابم. داستان در مورد یه اکیپ بیمار، زخمی و رنج دیده ست که در بیمارستان زندگی میکنن. از خانواده های خود بیزار و از دنیا فرارین. شما با این اکیپ زندگی میکنین، رنج میکشین، خوشحال میشین، گریه میکنین و امیدوار میشین. روند متن غمیگنه و هیجان هم داره. کلا بستگی به سلیقهی شما داره که چطور این کتاب رو میبینین. یک کتاب صفر و صدی. یا عاشقش میشی یا متنفر. این کتاب رو با شدت غمی که داره، خیلی دوسش داشتم و کتاب مورد علاقه م در ژانر غمگین و رئالیسم جادوییه:) 0 4 هنری گرگینه دیروز اخگری در خاکستر صبا طاهر 4.4 30 این کتاب یکیاز اون کتاب هاییه که همیشه با خودم میگم چرا زودتر نخوندمش؟ صبا طاهر، نویسنده بی رحم داستان، که عاشق زجر دادن شخصیت هاشه، به طرز خیلی استادانه این کتاب رو نوشته. این کتاب رو به پیشنهاد یکی از دوستام خوندمش، و واقعا ازش ممنونم که این کتاب رو بهم معرفی کرد. من خوندن این کتاب رو خیلی طولش دادم😂 چونکه پول نداشتم. روند داستان همه ش هیجانه. یعنی اینجوریه که پیشنهاد میکنم که یه لیوان آب کنارتون باشه. داستان دختری به اسم لایا که برای نجات برادرش، جاسوس یک گروه میشه که بره به مدرسه نظامی بلککلیف. شخصیت در طول داستان قوی تر میشن که توی جلد دوم کامل معلوم میشه. داستان پایان خیلی بدی توی همین جلد اول داشت. اگه این کتاب رو خریدین، حتما کنارش جلد دومش باشه. بهم اعتماد کنین😉 وایب خشن و هیجان انگیزش خواننده رو میخکوب خودش میکنه. به نظرم واقعا حق ترند شدن رو داره. داستان از زبون شخصیت ها تعریف میشه. یه بار یکی، یه بار اون یکی. در کل کتاب خشن و رنج داریه. صبا طاهر واقعا استادانه این وایب و حس و حال رو توصیف کرده. یه فانتزی قوی برای کسایی که حرفه ای هستن. بشدت پیشنهادش میکنم:) 3 10 هنری گرگینه دیروز آبشار یخ متیو جی. کربی 4.2 18 این کتاب یکی از بهترین کتابهاییه که در مورد اساطیر خوندم! با توجه به وایب کتاب (برف، یخ، سرما، رنج) واقعا مناسب زمستونه. داستان دختریه که با خواهر و برادرش همراه با سرباز های پدرش در یک قلعه، در جایی بسیار سرد و برفی، برای در امان موندن از جنگ اونجا موندن. روند کتاب ممکنه در اول کسل کننده باشه، اما در ادامه هیجان بالا میره. به طوری که در آخرای کتاب، متوجه میشی نفست رو گرفتی! ترجمهی خیلی خوبی هم داشت. امیدوارم این کتاب رو درک نکنین. داستان دختری که هیچ وقت بچهی مورد علاقهی پدرش نبوده و خیلی بهش بی توجه شده؟ باید بگم که اگه به اساطیر علاقه داری، مخصوصا اساطیر اسکاندیناوی، این کتاب دقیقا برای توعه! در آخر کتاب، در مورد خداهای اسکاندیناوی به طور چند خطی نوشته تا بتونین بفهمین که اون خدا کی بوده و چیکار میکرده. خواننده ممکنه در طول داستان همه ش به دنبال جادو و معجزه باشه، اما بجز سرباز های ویژه ی غول آسا، جادو و معجزه ای در کار نیست. واقعا یکی از کتاب هاییه که خیلی بهش کم توجهی شده. خودم خیلی دوسش داشتم و جزو اون کتاب هاییه که شاید یه بار دیگه بخونمش...:) 3 31