یادداشت هنری گرگینه
دیروز
میخوای خودتو زجر بدی؟ کتابی که الان دارم درباره اش مینویسم، کتابی با پایان وحشتناک غمگین، اما با اندکی امیده. نویسندهی این کتاب، خانم لنکالی، با بی رحمی تمام، داستان رو عوض میکنه. این کتاب از اون کتاب هاست که یا کاملا عاشقش میشی، یا ازش متنفر میشی! که خود من عاشق این کتابم. داستان در مورد یه اکیپ بیمار، زخمی و رنج دیده ست که در بیمارستان زندگی میکنن. از خانواده های خود بیزار و از دنیا فرارین. شما با این اکیپ زندگی میکنین، رنج میکشین، خوشحال میشین، گریه میکنین و امیدوار میشین. روند متن غمیگنه و هیجان هم داره. کلا بستگی به سلیقهی شما داره که چطور این کتاب رو میبینین. یک کتاب صفر و صدی. یا عاشقش میشی یا متنفر. این کتاب رو با شدت غمی که داره، خیلی دوسش داشتم و کتاب مورد علاقه م در ژانر غمگین و رئالیسم جادوییه:)
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.