یادداشت نعیمه خانی

📖 «برف به
        📖 «برف بهاری» داستانی عاشقانه 💔 و تراژیک است که در دوران اوایل قرن بیستم ژاپن، زمانی که سنت‌های کهن در حال فروپاشی و مدرنیته در حال طلوع است، رخ می‌دهد. این رمان به تقابل میان میل شخصی و وظایف سنتی و اجتماعی می‌پردازد.
در سرزمینی که آیین و آفتاب در هم تنیده‌اند، جایی میان رؤیای شکوفه‌های گیلاس و پژواک ناقوس معابد، پسری ایستاده بر مرز میان گذشته و آینده، آرام آرام به سوی نابودی قدم می‌زند. زمانیکه دستش را به سمت عشق دراز می‌کند، او را آلوده و نامقدس می‌کند.

در این اثر شما پیاده‌روی‌ای در مرز میان تن و روح ، زندگانی و مرگ ، زیبایی و پستی خواهید داشت. (اسپویل👈🏻) این کتاب، مرثیه‌ای‌ست برای عشق‌هایی که هنوز به ثمر نرسیده، از صفحه‌ی روزگار محو می‌شوند(پایان اسپویل).

🫧خواننده شاهد زیبایی و آرامشی (اما لحظه‌ای) است که بسیار شکننده است و به بندی پوسیده تکیه کرده است .

🌟شخصیت‌پردازی این نویسنده برای من بسیار بسیار لذت‌بخش بود. جزئیاتی از هر شخصیت بیان شده بود که تسلط نویسنده را نشان می‌داد.

در این حرکتِ جامعه از سنت‌ها به مدرنیته (که در کشور خودمونم داره اتفاق میوفته) عمیقاً شخصیت اصلی را درک کردم . تحیرش، تحیرم بود. سکوتش، سکوتم بود، رخوتش، رخوتم بود. زمانیکه تلاش می‌کنی خودت را وفق دهی و دو دستی غربت را پس بزنی؛ اما خواهی دید دستانت را هم از دست داده‌ای و غربت تازه‌ای را در آغوش گرفته‌ای.

تنها نکته‌ای که من را اذیت و عصبی کرد، سانسور بود!!! 🚫 (ولی مترجم جوری سانسور کرده بود که قابل فهم بود. باز دستش درد نکنه 🙏🏻)

♦️جمع بندی:
وصف عاشقانه🤌🏻
توصیف صحنه‌ها 🤌🏻
شخصیت‌پردازی 🤌🏻🤌🏻🤌🏻
این کتاب اولین جلد از یک چهارگانه است. مجموعه "چهارگانه دریای حاصل‌خیزی" شامل: برف بهاری، اسب‌های لگام‌گسیخته، معبد سپیده‌دم و زوال یک فرشته است.


📌 اینجا به بعد خودمونی اسپویل کردم (برای کسایی که کلیت داستانو می‌دونن):

شاید ابتدای امر از کی‌یو خشمگین بشویم  و دلمان به حال ساتوکو بسوزد  (که به ناحق واقعاً نابود شد) ولی کی‌یو  عشق‌ورزی را بلد نبود!
فرض کنید در خانه‌ای بزرگ شده‌اید که مادر و پدر عشقی به هم ندارند و فقط از روی وظیفه زندگی می‌کنند و پدر هم معشوقه دارد...🫥 
حس‌ورزی‌ای نیاموخته بود که بتواند عشق بورزد. اینجاست که می‌توان برای هر دو دل سوزاند.

پدر هر دو اعجوبه‌هایی برای خود بودند. (آخهههه کی اینکارو با بچش می‌کنه مرد حسابی 😤)
بچه‌هایشان را اشرافی‌وار تربیت کرده بودند اما به آن‌ها صداقت و اصالت یاد نداده بودند.
وقتی به ابتدای داستان فکر می‌کنم، از همان ابتدا این شخصیت آینده‌ای نداشت  (واقعاً نمی‌تونستم آینده‌ای براش متصور بشم 😶‍🌫️)
با این وجود، مرگش واقعاً غیر قابل پیش‌بینی بود برام 🥲
اینجا بود که دلم برای هوندا هم سوخت🙃.

بنظرم تمام احساسات و تجاربی که داشتم، بواسطه قلم خوب و خاص نویسنده بود
شخصیت‌پردازی صد از صد واقعا!

      
329

45

(0/1000)

نظرات

اسپویل هایت را خواندم🚶🏻‍♀️
4

1

وقتی نخوای کتابو بخونی اشکالی نداره دیگه😂 خوبیش اینکه برای کنار اومدن با پایان، جلد بعدی که ادامه داستان شخصیت مورد علاقم هست رو میخونم... البته نمی دونم قراره اونو بکشه یا نه 🗿 

0

چرا بابا،یه اسکرین شات از کتاباش دارم مال وهار سال پیشه😂😂😂
همت نکردم بخونم یا بخرم فقط
@naimek 

1

پس مریضی!
@FereshtehSAJJADIFAR 

0

joiboy

joiboy

1404/4/27

یادداشت زیبایی بود.✨
حتما باید شروع کنم این مجموعه چهار جلدی رو...👌🏻
1

1

ممنونم🙏🏻🌹 هر چهار جلدو نمیدونم ولی جلد اول برای من لذت بخش بود... امیدوارم شما هم لذت ببرید 

1