یادداشت هانا خوشقدم

زن آقا
        یه سفرنامه جمع و جور و خوش خوان.
ولی آخرش یه جوری ازون روستا رفتن که انگار هیچوقت نیومده بودن. اینقدر ابتری و بی ثمری اذیتشون نمیکنه؟! اگه سیستم اعزام مبلغ طوری بود که هرکسی به شهرستان و دهستانی میرفت که الزاما باید با صبغه فرهنگی اونجا و معضلاتش بطورکلی آشنایی میداشت، شاید اینجوری با قهر تموم نمیشد! بهرحال اعتقاد مردم به جادو و دعانویس با اسید و فرچه شسته نمیشه...
      
4

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.