یادداشت محسن خیابانی

مامور مخفی
        آثار «جوزف کنراد» به دو گروه عمده تقسیم می‌شوند. گروه اول: آثاری که بر اساس تجربیات نویسنده در سفرهای دریایی‌اش نوشته شده‌اند و گروه دوم: آثار جاسوسی و جنایی. «کُنراد» را به علت نحوه پرداخت مسائل روان‌شناختی و فلسفی در آثارش (مخصوصاً آثار جاسوسی) شبیه‌ترین نویسنده ادبیات انگلیسی به «فئودور داستایفسکی» نویسنده مشهور روس دانسته‌اند. «مأمور مخفی» اولین رمان جاسوسی این نویسنده است. رمان در سال‌های آغازین قرن بیستم نوشته شده، زمانی که فعالیت‌های تروریستی و خرابکارانه در انگلستان رشدی فزاینده داشت. «کنراد» هرچند آنارشیسم را فرزند طبیعی انقلاب صنعتی و زندگی مدرن حاصل از آن می‌داند، ولی آیینه‌ای از فرجام تلخ رفتارهای آنارشیستی پیش روی مخاطب می‌نهد تا نشان بدهد آنارشیسم نه‌تنها پاسخی به مشکلات جوامع صنعتی نیست بلکه خود مشکلی می‌شود روی مشکلات دیگر. از دیگر سو بین جاسوسان و مأموران دولتی در «مأمور مخفی»، در عدم رعایت موازین اخلاقی، تفاوتی نمی‌بینیم. «مأمور مخفی» از معدود ترجمه‌های قابل‌تحمل «سهیل سُمّی» است. «آلفرد هیچکاک» در سال ۱۹۳۶ اقتباسی سینمایی از این رمان تحت عنوان Sabotage (به معنی «خرابکاری») ساخت. در کنار تفاوت‌های فیلمنامه با کتاب، کارگردانی هیچکاک نیز باعث شده تا فیلم در مقایسه با رمانِ بسیارْ تلخ و تکان‌دهندۀ کنراد، خیلی هم یأس‌آلود نباشد. این فیلم ۷۶ دقیقه‌ای، دارای چند سکانس عالی نمونه‌ای از تعلیق هیچکاکی است که تماماً محصول کارگردانی او هستند و نه فیلمنامۀ اثر.
      
6

30

(0/1000)

نظرات

خوش برگشتید.
1

0

ممنون از شما 

0

دوتا سوال
یک اینکه کدام ترجمه‌های آقای سمی را خواندید و از نظرتان غیر قابل تحمل بودند؟ 
دوم اینکه کدام آثار کنراد جاسوسی هستند؟
8

0

ج سوال اول: ترجمه‌های بد ایشان که زیاد هست. مثل «اینسوی بهشت» یا «سرگذشت ندیمه». «هرگز رهایم مکن» نسبتاً خوب است ولی «غول مدفون» را از همین نویسنده (ایشی گورو) خیلی بد ترجمه کرده‌اند.
ج سوال اول: مهمترین آثار جاسوسی، معمایی و سیاسی کنراد، در اصل همین «مأمور مخفی»، «از چشم غربی» و «وارثان» هستند و چند تا از داستان‌های کوتاه ایشان. 

1

داستان کوتاه‌هاش ترجمه شدن؟ تو کدوم مجموعه چاپ شدن؟
و اینکه این‌هایی که فرمودید رو خوندید؟ به نظرتون ارزش خوندن دارن؟
@farhangha 

0

اغلب آثار کنراد به فارسی ترجمه شده‌اند ولی داستان کوتاه‌هایشان کمتر که آنها هم وضعیت ترجمه‌شان چندان خوب نیست. بهترین ترجمه بین کتابهای این نویسنده به فارسی، ترجمۀ مرحوم احمد میرعلائی هست از کتاب  «در چشم غربی». ترجمۀ جناب صالح حسینی از «دل تاریکی» هم خوب است ولی این ترجمه هم مثل اغلب ترجمه‌های جناب صالحی، مخالفانی دارد. ترجمۀ سهیل سمی از «مأمور مخفی» هم نسبتاً خوب است. یکی از کارهای کوتاه کنراد را هم به نام «جوانی» خوانده‌ام که ترجمۀ خانم پریسا همایون‌روز، خوب بود. من بقیه آثار ترجمه‌شده از ایشان را به فارسی نخوانده‌ام. نگاه به کیفیت ترجمۀ باقی آثار این نویسنده در کتابفروشی‌ها و در سایت 30بوک (که چند صفحه از متن را در اختیار خریداران می‌گذارد) کافی بوده تا ‌بیخیال خریدن آن‌ها بشوم.  
 @aghili 

1