یادداشت
دیروز
4.2
11
ابن جلد را بیشتر از قبلی دوست داشتم. ماجراها جذابتر بودند و خدا را شکر که برادران تیبو تصمیم گرفتند بجای نشان دادن فسق و فجورهایشان بخشهای دیگری از زندگیشان را پیش چشم ما قرار دهند. البته بخش بزرگی از کتاب به ماجرای مردن تیبوی پدر میپردازد که واقعا جانکاه بود. فکر میکنم جناب روژه مارتن خرده حسابی با تیبو داشته و در فصلهای مرگ حسابی دق دلیاش را خالی کرد. اینقدر مردن این بندهی خدا را طول داد و زجرکشاش کرد که کم مانده بود خودم هفت تیر دستم بگیرم و جفتشان را بکشم و خلاص شویم! خلاصه که جلد اول را طاقت بیاورید و به جلد دوم برسید.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.