یادداشت سعید بیگی
1403/12/26
«بـهبـه؛ چـه کتـابـی! عجـب کتـاب نـابـی!...» نثر کتاب خوب، روان و خوشخوان است و تنها اشکالی که شاید به نظر بیاید، این است که زبان گفتاری سخنرانیها به زبان نوشتاری برگردان نشده است. عناوین بخشهای مختلف کتاب عبارتند از: *ـ یادداشت ناشر *ـ نقش نماز در زندگی || ـ رابطۀ عبادت با سرزندگی و نشاطِ روح || ـ نماز محور تمامی عبادتها || ـ نماز؛ استادِ رساندن انسان به خدا || ـ برخی از آثار نماز خوب *ـ نماز خوب چه نمازی است؟ || ـ نگاه خود را به نماز اصلاح کنیم || ـ ضرورت توجه به عظمت خدا || ـ راه ورود عظمت خدا در دل *ـ مرحلۀ اول؛ نماز مؤدبانه || ـ اولین قدم؛ رعایت ادب || ـ لازمۀ رفتار خوب، ادب است نه محبت || ـ ادب آموزی؛ از اسرار وجوب نماز *ـ آثار و فواید نماز مؤدبانه || ـ از بین رفتن تکبر || ـ عظمت یافتن خدا و تحقیرشدن دنیا در دل || ـ ساختن شخصیت انسان || ـ اصلاح نفس با نماز اول وقت || ـ تقویت خوبیها در روح انسان *ـ مرحلۀ دوم؛ نماز متفکرانه || ـ رعایت ادب باطنی نماز || ـ معرفی مرحلۀ سوم؛ نماز با احساس قلبی *ـ فهرست منابع *ـ یادداشتها نخستین بار نام این کتاب را در یادداشتهای یک از دوستان بهخوانی دیدم و کنجکاو و مشتاق شدم بدانم که دلیل این نامگذاری و نیز تعریف و تمجید دوستان از این کتاب در یادداشتها چیست؟ البته آن زمان به کتاب دسترسی پیدا نکردم، ولی توفیق یافتم که چند سخنرانی نویسنده را پیدا کنم و گوش بدهم. هرگز تصور نمیکردم که آن سخنرانیها و این کتاب، چنین تاثیری در من و نماز خواندنم داشته باشد. البته من نمازخوان بودم و تلاشم برای نماز اول وقت در جریان بود؛ اما تازه فهمیدم که خدا از ما چه میخواهد و کوشیدم آن شرایطی را که لازم است، در نمازهایم پیاده کنم و به راستی که نمازهایم تغییر کردند. بعد به جستجوی کتاب پرداختم و در طاقچۀ بینهایت کتاب را یافتم و خواندم. همان مطالب بود با نظمی بیشتر و بهتر. اکنون خدای را بابت خواندن این کتاب سپاس میگزارم و از شما دوستان گرامی درخواست میکنم که هم خودتان کتاب را بخوانید و هم آن را به دیگران بدهید که بخوانند. نویسنده علیرضا پناهیان آدم معروفی است و شناخته شده و من به این کار ندارم که ممکن است با برخی سخنان و مطالبش موافق نباشیم یا برخی روشهای ایشان را نپسندیم؛ اما این کتاب چیز دیگری است که خداوند توفیق نوشتنش را به ایشان داده است. نکتۀ مهم: ممکن است شما تصور کنید که این کتاب معجزه میکند و میآید دستتان را میگیرد و با خود به اوج عرفان و خداشناسی و نماز و مناجات و پرواز روح میبرد! نمیدانم، شاید برای برخی چنین کند؛ اما برای من چنین نبود و این کار را نکرد! بلکه تغییراتی را ایجاد کرد که بدانم، خداوند به اندازۀ ظرفیت آدمها از آنان توقع دارد و بار اضافی بر دوش کسی نمینهد. «لا یکلف الله نفسا الا وسعها : خداوند هر کس را فقط به اندازۀ توانش مسئول میداند.» (سورۀ بقره؛ آیۀ 286) خدا دوست دارد که همۀ ما نماز عاشقانه بخوانیم، اما در ابتدای کار، از هیچ کسی چنین توقعی ندارد! وقتی منِ تازه کار دست از برخی کارهای نادرست و نامناسب برداشتم و آمدم که نماز را شروع میکنم و میبینم که حالات عرفا و بزرگان، در نمازی که این همه روی آن تاکید شده و میشود؛ به من دست نداد و حتی حواسم هم پرت شد و بعضی قسمتها را ندانستم که چه گفتم و چگونه خواندم، کنجکاو میشوم که بدانم ایراد از کجا است؟ اینجا منِ بی تجربه، ایراد را از نماز میدانم که عاشقانه نبود و یا این تصور که خدا بعضیها را انتخاب میکند و مرا انتخاب نکرد و از این به بعد، کمتر به نماز اهمیت بدهم و چه بسا با خدا قهر کنم و دیگر نماز نخوانم!! اما نکته اینجا است که از هر تازهوارد و تازهکاری انتظار کامل و اجرای بهینه و پیشرفتۀ کارها نمیرود و در نماز و راز و نیاز هم همینطور است. منِ تازه کار، باید تمام تلاشم را بکنم که نمازی مؤدبانه بخوانم و اگر موفق شدم، قطعا در این مسیر پیشرفتی عالی داشتهام و بعد به مراحل دیگر یعنی نماز متفکرانه و نماز با حضور قلب هم خواهم رسید و در آن مراحل، نماز آن قدر به من لذت خواهد داد و خواهد چسبید که از آن دست نخواهم کشید! در این کتاب به همین نکات اشاره شده است و برای انسان راه را روشن میکند و آدم میفهمد که کجا ایستاده است و چه باید بکند و از کجا شروع کند؟ در این صورت، نه ناامید از خواندن نماز عاشقانه با پروردگار میشود و نه توقع بالا و غیرمنطقی از خودش و نمازش خواهد داشت و از همان نماز مؤدبانهاش هم، به قدر کافی استفاده خواهد کرد و هر چه جلوتر برود، لذت بیشتری از نماز خواهد برد. پس کمترین توقع منطقی این است که ما جایگاه خود را در برابر پروردگار بشناسیم و برای راز و نیاز با او، آن هم به همان شکل و صورتی که او دستور داده، بکوشیم و نمازی درخور و شایستۀ خداوند مهربان و بخشنده بخوانیم که این همه نعمت در اختیار ما گذارده و تنها توقعش گفتگو و مناجات با او است. «و ما خلقت الجن والانس الا لیعبدون : جن و اِنس را آفریدم، فقط برای اینکه مرا بندگی کنند.» (سورۀ ذاریات؛ آیۀ 56) برای بار دوم از شما عزیزانِ جان، درخواست میکنم که به این کتاب نگاهی بیندازید و در صورت امکان آن را به دیگران، به ویژه نوجوانان و جوانانی که میشناسید؛ معرفی کنید. امید که خدا یارتان و بهشت بازارتان باشد. «خوشا آنـان که الله یارشان بی به حمد و قل هوالله کارشان بی خوشا آنـان که دایـم در نمازنـد بهشت جـاودان بازارشـان بی!» (باباطاهر عریان)
(0/1000)
نظرات
1403/12/26
اولین کتابی که از آقای پناهیان خواندم همین کتاب بود، زاویه دید آدم را به مسائل تغییر میدهد، جوری که میگویی: واقعا دیدگاه و روش درست(تر)، همین بوده و تا به حال دقت نمیکردم! و یک برنامه گام به گام هم به آدم میدهد که درست پیش برود. زبان ساده و توضیحات روان هم که بسیار کمک کننده است. کتاب رهایی از گناه ایشان را هم خواندم و برایم جالب بود.
1
1403/12/26
درود و خداقوت بله، نگاه تازهای به آدم میدهد که جالب و جذاب است. از نظرتان و معرفی کتاب سپاسگزارم. مانا باشید.
0
سعید بیگی
1403/12/26
0