یادداشت نرگس

نرگس

نرگس

1402/12/2

شیطان و خدا
        برای من؟ یکی از بهترین نمایشنامه‌هایی که خوندم(∩_∩).
واقعا از تک تک لحظه‌هایی که خوندمش لذت بردم، روی خیلی از جملاتش میشه ساعت‌ها فکر‌ و بحث‌ کرد. و من از کتابایی که میخونم همینو انتظار دارم.

این کتاب در ایران جزو کتاب‌های ممنوعه هس!
داستان در قرن ۱۶ در آلمان می‌گذره؛ قرن جنگ‌های مذهبی.
شروعش با توصیف جنگ بین اراضی متعلق به اُسقُف (بالاترین مقام روحانی کلیسا) اعظم و دو برادر به نام‌های گوتز و کنراد هست، که از یه جایی به بعد گوتز صلاح کارش رو در این میبینه که به برادرش خیانت کنه(o_O) و با اسقف هم‌پیمان بشه. ازونجا به بعد کاراکتر اصلی میشه گوتز. کارهایی که میکنه و “انتخاب‌”هایی (که بخش‌های اصلی نمایشنامه‌ان) که میکنه به چه اعمالی میرسه. نمایشنامه‌ی طولانی‌ای هست اما ۱۰۰٪ به خوندنش می‌ارزه.

بقول یکی از دوستان در این نمایشنامه، افراد و داستان، کاملاً در اختیار فلسفه‌ی فکری و‌ اعتقادی سارتر هستند. به این صورت که هر کاراکتری “ممکنه” هرکاری بکنه، هر چیزی بگه و حتی شاید کلاً عوض بشه! اما این موضوع منو خیلی اذیت نکرد که اتفاقاً دوسش هم داشتم(‘-’*)؛ چون ۱. اینکه همه‌چیز رو غیرقابل پیش‌بینی میکنه. ۲. دست سارتر رو باز گذاشته تا بتونه راحت مطالبی که مدنظرشه بیان کنه و شخصیت‌پردازی خاصی دستو پاشو نبسته! ۳. واقعیت ما آدمام همینطوره، تا به دو راهی برسیم و قدرت انتخاب داشته باشیم قطعا چیزی رو انتخاب میکنیم که به نفع‌مون باشه!

جوری که من سارتر و فلسفه‌ی اگزیستانسیالیسمش رو فهمیدم، اینطور بنظرم رسید که رد پای این تفکر در این اثرش خیلی پررنگ‌تر و کاملاً بی‌پرده‌ بود. درین حد که انسان به همه‌‌دری میزنه تا خودش و زندگیش رو ارزشمند و معنی‌دار کنه؛ ولو تصمیم‌هایی که میگیره کاملاً متضاد باهم دیگه باشن یا به قیمت از دست دادن همه‌چیزش باشه!
و ازونجایی که خدا در همه‌ی مذاهب یکیه و صرف صحبت کردن در موردش هرکسی رو کنجکاو میکنه؛ پس در این اثر هم مستقیما دست میذاره روی «خدا ، وجود و عدمش، همچنین نحوه‌ی رفتار ما بر اساس این اعتقادات».
حتی یه سری خرافات مذهبی‌ رو بیان میکنه که اون زمان کلیسا در بین مردم پخش میکنه تا بتونه درآمد داشته باشه که البته متأسفانه هنوز هم شاهد خرافات هستیم!

از چند صفحه‌ی اولی که خوندم گفتم واقعا لایق ۵ستارست، اما این تنها دلیلش نیست! به نظرم عمق مطالبی که بیان میکنه بسیار زیاده و نیاز به تفکر زیادی داره و دمش گرم که همشو بی‌پرده نوشته! یه ماچم به کلش ᵔ.ᵔ.
در ضمن ترجمه‌ی خوبی بود و فکر‌ میکنم هیچ‌گونه سانسوری نداشت.




⚠️❌احتمال لو رفتن داستان:
اما در نهایت به نظرم هرچقدر هم که این موضوع رو به چالش کشیده باشه، ته داستان رو بکاوید اینم به نمایش میذاره که خب، حالا مثلاً گیریم که ثابت شد خدایی در کار نیست، حالا چی؟ (یا شاید این از تهِ جهتِ ذهنی من نشئت میگیره!) 
✨توی کتاب آخرین انار دنیا یه جایی بختیار علی یه جمله‌ای میگه با این مفهوم: خب حالا گیریم که بهشون فهموندی آزاد نیستن یا آزادی یعنی چی ولی در مقابل این پوچی و امیدی که ازشون میگیری، چی بهشون میدی؟

پس بازهم دوباره برمیگردیم به اصل داستان، معنی زندگی شما تحت تأثیر چه اعتقادی هست؟ و چه انتخابی دارید؟
نظر شخصی من اینه که بی‌دینی و بی‌خدایی برای اکثریت افراد یک جامعه خوب نیست! پس دوست دارم که افراد آزادانه اعتقاداتشون رو انتخاب کنن، تغییر بدن یا حتی تبلیغ کنند.
و تا زمانی که انسان‌ها آزادی و آگاهی در این انتخاب‌ها نداشته باشند، همواره مورد سواستفاده قرار میگیرند.

و اما از مسائل شاید حاشیه‌ای که ذهن منو درگیر کرده بود:
✘ تضاد احساسی که در ابتدای داستان بین دو‌طرف جنگنده‌ وجود داشت، برخی حقایق جنگی مثل اینکه ترس چه نقش مهمی توی اجتماع سربازها داره یا دلایلی که برای دار زدن افراد وجود داشت، قلبم رو به درد آورد💔.
✘ یه سری آدمها هستن که بقیه رو دوست دارن یا شاید فقط دلشون میخواد دیده بشن! بنظر میرسه این افراد انتخاب‌های زیادی ندارن: باید فقیر و بدبخت باشن که بتونن نقطه‌ی مشترکی ایجاد کنند که از طریق این همدلی به دیگران نزدیک بشن و بالعکس!
✘ یه تیکه جالبی هم داشت که‌ گوتز میگفت : 🌱 قول شرف بدهی؟ نفع فعلی تو در اینست که به من قول شرف بدهی، اما نفع بعدی تو در این خواهد بود که زیر قول شرفت بزنی!
چقدر راحت اینو بیان کرد که آدم‌ها بسته به نیاز خودشون، محکم‌ترین تعهداتشون رو هم میشکنن و البته جای نکوهش هم نداره🤷🏻‍♀️.
✘ و در نهایت، رفتار ما آدم‌ها وقتی که زیردستیم با وقتی که قدرتمندیم ،چه تضاد زشت و در عین‌حال قشنگی رو ایجاد میکنه!
      
3

35

(0/1000)

نظرات

زهرا🌿

زهرا🌿

1402/12/2

👌🏻👌🏻
2

1

نرگس

نرگس

1402/12/2

البته که به پای یادداشت شما نمیرسه، مرسی که خوندی a( ´∀`)ノ~ ♡a 

1

زهرا🌿

زهرا🌿

1402/12/2

این چه حرفیه عزیزم
خیلی مرور قشنگی بود👏🏻😍
@Nargs 

1

مهران م

مهران م

1402/12/3

حدس میزدم که همچین یادداشت جالبی در انتظار پایان این کتاب خواهد بود.حتما این کتاب میره تو لیست واسه مطالعه.و یه سوال اینکه خودتون هم نویسنده این؟
1

1

نرگس

نرگس

1402/12/3

مرسی که این یادداشت طولانی رو خوندین🌹
امیدوارم بخونید و لذت ببرید.
وای نه(‘-’*) شما خیلی لطف دارین.
نویسنده‌‌ها  تو به‌خوان کنار اسمشون «پدیدآور» نوشته شده. 

2

مهران م

مهران م

1402/12/3

نه در کل گفتم.خیلی خوب توصیف میکنید و تحلیل.حتما نوشته هایی هم دارین.
1

2

نرگس

نرگس

1402/12/3

من فقط نظرمو می‌نویسم و تحلیل‌های کوچولویی هم که‌میکنم ممکنه اشتباه باشن🤷🏻‍♀️ چون بهرحال نظرات متفاوته.
و این نوشتن، ولو همینقدر ساده و خودمونی، بدون کلمات قلمبه سلمبه انقدر بهم کمک کرده که هرسری سعی کردم یک ذره بهترش کنم.
شماهم اگر علاقه دارید، توصیه میکنم هرکتابی مطالعه میکنید یه نظر کوچولو راجع بهش بنویسین. کم‌کم دستتون میاد و بهتر و طولانی‌تر می‌نویسید.
و خداروشکر هنوز این حوزه رو سمی نکردم😂🤝🏻. 

3

مهران م

مهران م

1402/12/3

خیلی هم عالی
موفق باشین
1

1

نرگس

نرگس

1402/12/3

متشکرممم و هم‌چنین🤝🏻ᕕ( ՞ ᗜ ՞ )ᕗ 

1

روشنا

روشنا

1402/12/4

آقا من کتابو تا ته خوندم و خوشم اومد ⁦ლ⁠(⁠^⁠o⁠^⁠ლ⁠)⁩😁
4

2

نرگس

نرگس

1402/12/4

قربونت برم که a(っ˘з(˘⌣˘ ) ❤️a
 آره دیشب یادداشتتو دیدمو خوندم، کلی خوشحال شدم  ~(˘▾˘)~ 

1

روشنا

روشنا

1402/12/4

مرسی که گفتی تا آخر ادامه بدم 🥰😁💙
@Nargs 

1

نرگس

نرگس

1402/12/4

قربونت برم که🤝🏻🥹❤️  
 @roshana. 

1

این که روی بحث "انتخاب" در اثر تاکید کردید، بسیار برایم قابل توجه بود.

خیلی استفاده کردم از متن شما. 
1

1

نرگس

نرگس

1402/12/14

( ´∀`)ノ~ ✿
ممنون از شما که این متن طولانی رو‌ خوندین و مهم‌تر ازون نظرتون رو گفتین. از شما و بقیه دوستان یاد میگیرم. 

1