یادداشت زهرا میکائیلی

بریت ماری اینجا بود
        اول "مادربزرگ سلام رساند و گفت متاسف است" را خواندم و واقعا از بریت ماری لجم می‌گرفت! یکی دو سال بعد که این کتاب را خواندم، خیلی بیشتر درکش کردم و البته دلم براش سوخت!
      
3

5

(0/1000)

نظرات

من حتی توی مادربزرگ  سلام می رساند هم بریت ماری رو دوست داشتم، اونجا که مادر السا می گفت وقتایی که مادربزرگ خونه نبود من بریت ماری رو داشتم

2

آه، بریت‌ماری عزیز ...
اون خانم خوبی بود که زمانه‌ رفتار خوبی با اون نداشت و من به خاطرش چند بار گریه کردم توی مادربزرگ سلام میرساند و میگوید ... 🥲🥲
و عمق تنهاییش رو با گوشت و پوست و استخونم حس میکردم و خیلی وقتا بهش میگفتم منم همین طور عزیزم منم همین طور 
از همون اول به خاطر لیست نوشتن و برنامه ریزی هاش دوسش داشتم🥲😂
قلم‌ فردریک بکمن یک دنیارو خلق میکنه و نمیدونم چطور هر بار قدم قدم وارد اون دنیا میشم و به مدت ها طول میکشه که ازش بیام بیرون ...

2