یادداشت فهیمه حدیدی

        کاش هیچوقت نخوانده بودمش! کاش لیلا و مریم ، رشید و طارق و جلیل را نمی شناختم! خوش خوان و‌روان بود کمتر از نصف روز از صبح تا ۱۲ ظهر تمامِ تمام شد. از اولش که شروعش کردم‌زمینش نگذاشتم. پرکشش بود ، قلم خوبی بود اما بی صبرانه دلم میخواست تمام‌شود. رنجی عظیم که هیچ پایان خوب یا بدی نمی توانست ذره ای از آن‌کم کند! ...پیش از این خاطرات زنان گرفتار شده در داعش ، زنان جنایت بوسنی‌ ، زنی در هجوم بعثی ها و... را خوانده بودم. اما چه دردی است که در میهن خودت ، در شهر و‌خانه خودت یک بی فکری مسخره باعث شود آدم ها بیچاره باشند‌ و بیچاره زندگی کنند! اصلا زنِ خوشبخت کدام زن است؟ کجا زندگی‌ می کند؟ گمان می کنم که زنان خوشبخت را می شناسم. دنبالشان بگردید! اهل خودنمایی و بروز نیستند‌اما تک‌تک سلول هایشان خوشبخت‌است و معشوق های با کرامتی بوده اند‌ برای عشق هایی بزرگ‌... و جز این‌ زنان خوشبخت ، باقی همه‌ رنج است و خیلی فرقی ندارد در نوع ستمی که بر تو‌ می رود ، فرقی ندارد الیزابت زات شیمیدان غربی باشی ، یا مرلین مونروی افسانه ای یا مریم بی نوای مدرسه نرفته در کلبه ای حوالی هرات ، خوشبخت اگر نباشی همه رنج است.


پ ،ن : لیلایی که از کودکی با طارق انس می گیرد و در سنین نوجوانی از دنیای کودکی اش پا فراتر می برد خوشبخت است؟ من می گویم: نه ، چه برقع بر سر چه با رقص موهایش در باد!
      
197

15

(0/1000)

نظرات

از یادداشتون برداشتم این بود که
قلم و کشش داستان خوب بوده، بخاطر تلخیش این امتیاز رو دادین؟
یا علت دیگه ای داشت؟
4

1

برداشت  دقیقی بود. تلخه و خواننده رو واقعا آزار میده...هم بابت تلخیش هم اینکه خب من مرز واقعی اسلام و مجاهدای تندرو و طالب رو تو این کتاب پررنگ و روشن ندیدم. ادم های مسلمان موثری که بالاخره حتی اگر اقلیت باشن وجود داشتن... در کل احساس می کنم کمی جانب دارانه بود.  

2

من احساس کردم شاید خود نویسنده هنوز به درک این تفاوت نرسیده..
یعنی هنوز فرق بین مسلمانان واقعی و این مجاهدان تندرو رو نفهمیده 
@fahime_hadidi 

1

کلاً درک متفاوتی داره و اونا رو یکسان می‌بینه.
@zahra_rsd 

2

اینجوری می‌نویسید منم میترسم برم سمتش تا ترغیب بشم بخونم، تو این دنیا به اندازه کافی اخبار تلخ میشنویم دیگه حداقل می‌خوام تو زمان کتابخوانی م بهم خوش بگذره😶‍🌫️😔
2

1

یه کتاب از سرگذشت یه فراری از کره شمالی خوندم، هر موقع یادش میفتم کلی برای مردمشون غصه میخورم و هی میگم کی می‌تونه اونها رو از این وضعیت نجات بده😔 البته اگر این غصه ها به یه حرکتی تبدیل بشه خوبه، ولی من که کاره ای نیستم و ماری از دستم بر نمیاد، فقط تو دل خودم غصه میخورم 

1

نمیشه از حقیقت چشم‌پوشید ولی لازم نیست همه حقایق رو با جزئیات دنبال کرد. واقعا ظرف وجود آدم لبریز میشه ... 

3

از خالد حسینی ندای کوهستان رو خوندم و دوست داشتم. پری ها توی ندای کوهستان خوشبخت بودن. فکر کنم تنها کتاب خالد حسینیه که باهاش داغون نمی شی
4

2

اونو نخوندم ، ولی واقعا این کتاب ویرانگره...اگه هیچ وقت نخونیش هم چیزی از دست ندادی ،جزاینکه دو‌تا لبخند اضافه تر هم گیرت اومده ❤️🌱 

0

اونایی که عمرشون اینطور می گذره چی؟ اونایی که واقعیت دور و برشون لبخند رو ازشون می گیره چی؟ 
@fahime_hadidi 

1

میدونی آخه بعضی مسائل رو بی پرده بیان کردن خودش مشکل سازه ... مثلا مسائل زناشویی و درد هایی که زنان افغانستان باهاش مواجهن. خودش میتونه روان یه ادم سالم رو بیمار کنه ... همه روح ها تاب شرح جنایت رو ندارن. همیشه هم ادم های بزرگ با روح های وسیع وجود دارن برای کمک به این مردم... اما از عهده من و‌شما خارجه بنظرم. یا حداقل امروز و الان خارجه
@mo_salmani 

1