یادداشت سید امیرحسین هاشمی
1403/7/12
تداوم و آرزویی دلکش؛ فیلسوفِ جدی و آموزشدیده و ژورنالیسم! 0- سطح انتظارات را باید تعدیل کرد. هدف کریچلی از این جستارها، مواجهای فلسفی و مختصر با امور مختلف بوده است. پس قرار نیست دَرْبی از درهای معرفت لایزالِ فلسفی بروی شما باز شود؛ البته که دربی از درهای پرسشهای اساسیِ فلسفه را به روی شما باز میکند؛ مگر کار فلسفی چیزی جز این است؟ ویگتنشتاین میگوید: «فلسفه هیچ پیشرفتی نکرده است [و مسائل فلسفی همانهایی است که هزاران سال پیش بوده است]؟ اگر کسی جایی را که میخارد بخاراند، تغییری میبینیم؟» فلسفه یک خارش فکری است و فیلسوف یک خرمگس تاریخی و باستانی :) در ضمن این خرمگسها استعاره و ادبیات هم بعضا بلدند و استادند در پیچاندن جوابها. 1- 35 جستار در این کتاب داشتیم که 15تایی از آنها واقعا عالی بود (ضریب توفیق خوبی است). از آن 15تا 5تایی بسیار عالی بودند. 3تا برایم شگفت بودند. یکی فصل 28 «هیچ نظریهای برای همهچیز در کار نیست» یکی فصل 18 «چرخۀ خشونت» یکی فصل 11 «فیلسوف چگونه موجودی است»/ این سوال هم شاید باحال باشه «فیلسوف چگونه موجود است؟» (حاصل اشتباه تایپی) 2- یک مخدرِ بانمک که از نتایج علمگرایی (scientism) است، این نظریههای همهچیز/theory of everything است. این نظریههایی که به دنبال یک شاقول خوش تعریف برای قالبزنی تمام مسائل کیهانی است؛ قرص همهچیز. ببینید کریچلیِ در جستار «هیچ نظریهای برای همهچیز در کار نیست» عجب موضوع مهمی را میخواهد بررسی کند؛ ولی این جستار در مورد یک معلم است؛ یک استاد دانشگاه! کریچلی است، فوتبال دوست دارد و علاقهمند به پاس رونالدینیویی دادن. یکسری معلم هستند، خانمان برانداز؛ زندگی را به قبل و بعد از خود تقسیم میکنند. شاید هم همچین هدفمند دنبال همچین هدفی هم نباشند، ولی چه کنند که چنین تاثیری دارند (اینگونه موجودات معمولا خود را تکثیر میکنند (منطق بقای گونهها و تولید مثل)؛ یعنی به احتمال بالا، به مرور چندتایی مثل خود را خلق میکنند و خود را در تاریخ ماندگار میکنند. ببین چقدر باحاله!). فرانک چائوفی (1928-2012) برای کریچلی همچین آدمی بوده است. این آقای چائوفی یک دعوایی که داشت، دعوا با این معتادان تئوریهای همهچیز بود. این مورد شد مسئلۀ کریچلی که اینجا و در این جستار برای ما هم از آن چیزهایی گفت. پس ببینید استادِ تراز، مسئلۀ تراز را به جانِ دانشجوی تراز میاندازد (احتمالا اینجا نظریۀ فضیلت و فضیلتِ کار فکری بتونه کمکمون کنه). چندسال پس از اینکه آقای چائوفی در یک گفتوگوی عادی، کاری کند که کریچلی به فلسفه تغییر رشته بدهد، به نحوی که هیچگاه سری به عقب برنگرداند؛ کریچلی به اتاق استاد رفت. این دفعه اجازۀ تغییر واحد از استاد را میخواست. استاد، چائوفیِ ایتالیایی، بیتفاوت پرسید: «چه واحدی؟» کریچلی گفت: «من باید فوکو میگذروندم ولی میخوام واحدی در مورد دریدا بردارم.» او جواب داد: «پسر، این مثلِ اینه که بخوای از دری وری به شِرووِر تغییر واحد بدی.» (در روایات آمده است که لفظ دوم، شروور، پربسامدترین کلمۀ استاد بوده است). 3- جستارِ «چرخۀ خشونت» به تسلسلِ بینهایتِ مقصرِ نخسین میپردازد. همیشه میتوان یک پا عقبتر گذاشت و مقصری را پیدا کرد. همواره میتوان خشونتِ پسین را با خشونتِ پیشینِ نبشِ قبرشده، توجیه کرد. بوش با عملیات یازده سپتامبر توجیه حملۀ نظامی به خاورمیانه (عراق و افغانستان) را برای خود موجه دانست. البته تصویر مداخلههای نظامی آمریکا در عربستان تصویرِ ذهنی و توجیه اسامه بن لادن بود برای انتقام از غرب ( که نمود نمادین آن شد 11 سپتامبر). یعنی بن لادن هم توجیه داشته، سلسۀ این چرخه را تا بیشمار حلقه بازخوردِ خشونتآمیز میتوان ادامه داد. شاید وضعیت رادیکال همین شکاندن چرخۀ خشونت باشد، نه دمیدن در آتش خشونت. سایمون کریچلی اینجا یه چیزایی گفته بود. 4- «فیلسوف چگونه موجود است» فصلی طولانی بود؛ حدود 5صفحه. واقعا اضافهگویی داشت. فیلسوف بیماری است که با یک مرض کشنده که فلسفه است کلنجار میرود. اعتیاد به مسائل فلسفی هم یک بیماری است و با یک بیمار نباید مثل یک مجرم برخورد کرد؛ پس از فلاسفه نپرسید کاری که میکنید به چه دردی میخورد. اگه این کار رو انجام ندهند، بدن درد میگیرند (کل فصل 11 کتاب تمام). 5- این متنها از سری متنهای آقای کریچلی برای ستون سنگ/Stone بود که تقریبا سه روز یکبار از 2010 تا همین 2021 در نیویورکتایمز منتشر میشد. ادیتور/ویراستار این سری پیتر کاتاپانو از ژورنالیستهای مشهور آمریکایی بود و سایمون کریچلی (فیلسوف آکادمیک و تریبتشده (مثل حیوان دستآموز)) مدیریت آن را به عهده داشت. 11 سال با همچین تناوبِ متنیای واقعا قابل توجه است. واقعا چنین تداومی (در یک بخش جزئی از یک نشریۀ مهم) واقعا فکر کنم در کل تاریخ ژورنالیسم ایران قفل باشه. کلا تداوم خیلی کم داریم تو ایران. یهسریها اصلا اینو تئوریزه کردن و بهش میگن «ایران جامعه کوتاه مدت». جالبه حرفاشون. اصلا برای نمونه یکی از نشریات دانشجوییِ دانشگاه ویرجینیاتک در آمریکا، حدود 150سال قدمت دارد (هفتگی منتشر میشه) یا مثلا نشریۀ دانشجوییِ کریمسون/Crimson که برای دانشگاه هاروارد هست، از 1873 میلادی منتشر میشود (همین 150سال قدمت). خلاصه اینجا از جاهایی است که خودِ این دوتا دونه عدد خیلی خیلی حرف برای گفتن داره. پیشنهاد یک خطی: اگه فلسفه براتون جذابه، متن مترویی میخواید و این جور چیزا (مثل فوتبال، شکسپیر و آتنگردی) براتون جذابه، احتمالا کتاب جالبی باشه براتون. مثلا من فوتبال دوست دارم. در ستایش و نمودِ اهمیتِ نویسنده: در ضمن، آقای کریچلی قلم طنز و عالیای داره و چنین شخصی صلاحیت این رو داره که در مورد طنز کتاب بنویسه. یه کتاب داره «در باب ظنز/On Humour» که در اولویتهای مطالعه است. نمرهدهی: اگه میخواستم با بدیها از کتاب نمره کم کنم، به حدود 3 میرسیدم ولی از اونجایی که با خوبیها به کتاب نمره اضافه کردم به 4 رسیدم و همین رو گذاشتم. چند فصلی داشت که اصلا نخوندم و از روشون پریدم.
(0/1000)
نظرات
1403/7/13
با توجه به متن یادداشت اسم خیلی ربطی نداره!کتاب فلسفیه کیمیا جان فقط همخوانی اسم کتاب وتصویرِ جلدِ کتابه
2
1403/7/13
عکس رو جلد آقای کریچلی، نویسنده هستند که تاس هم هستند :) بعد یکی دو تا از متنها هم یه ربطی به همین تاس بودن آقای کریچلی داره (همینکه برخی مسخره میکنند ایشون رو و از همین مسخره شدن تامل فلسفی استخراج کرده اند). بعد کلا تیپ و قیافهٔ عجیب فیلسوفها هم معروفه.
3
1403/7/13
من همیشه فک میکردم چهره هنرمندها معمولا خاص بوده یعنی خواستند که خاص باشن متمایز از بقیه @SAH.Hashemi04
2
سید امیرحسین هاشمی
1403/7/12
2