یادداشت

دیدم که جانم می رود: خاطراتی از شهید مصطفی کاظم زاده
        سلام
شاید بدترین کتابی که می‌تونستم راجع‌به یک شهید بخونم همین کتاب بود. به دلیل تعریف زیاد و هم‌محلی بودن با شهید کتاب رو خوندم. شاید نیمی از کتاب نگذشته بود که کنارش گذاشتم. 
چیز جدیدی برای گفتن نداشت. رابطه‌ی شهید و دوستش به شدت شبیه دوستی دو تا دختر بود. اینجای کتاب خیلی توی ذوق می‌زد. اصلا حس خوبی نمی‌داد. 
عطش و شهوت زیادی برای چاپ کتاب راجع‌به شهدا هست. شاید بهتر باشه به محتوای کتاب‌ها بیشتر توجه بشه و قبل از چاپ از خودشون بپرسن: چه چیز این کتاب ارزش چاپ دارد؟
به هیچ کس پیشنهاد نمی‌کنم.
      
110

24

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.