یادداشت عطیه عیاردولابی

شکار و تاریکی
        روح آلن  پو غرق نور که در تمام لحظات کتاب حضور داشت!

کتابش علیرغم همه پیچیدگی‌هایی که داشت کاملا عیان بود و قاتل از همون اول جلوی چشم. هر چند نویسنده در آخر سعی کرده بود داستان رو با ابهام به پایان ببره ولی روشش چندان فایده نداشت.

نکته دیگه‌ای که اواخر کتاب یادم اومد این بود که ماجرای کتاب خیلی شبیه کتاب "تصویر دختری در آخرین لحظه" سیامک گلشیری بود. اونجا هم به جای مراجعه به پلیس، به یه نویستده برای حل معما مراجعه کرده بودن که راستش به نظرم خیلی غیر‌قابل باور بود. باز تو این کتاب یه دلیل و توجیهی برای این کار تراشیده شده بود. اما تو کتاب گلشیری همین دلیل هم نبود و اونجا هم از اولش معلوم بود کار کیه.


      
64

11

(0/1000)

نظرات

فاطمه مطاعی

2 روز پیش

تو کتاب آقای گلشیری به نویسنده مراجعه کردن که صحنه سازی کنن و قتل رو گردن اون بندازن🤔
3

0

چرا باید قتل دو نفر رو گردن یه آدم‌ کاملا غریبه بندازن؟ حتی این برداشت رو هم نمی‌شد کرد. 

0

همیشه وقتی قتلی اتفاق میفته لزوما قاتل و مقتول باهمدیگه نسبتی ندارن. ولی خود استاد نویسنده توی داستان وقتی دستش بسته شده بود به نوید گفت که پای منو وسط کشیدین که کسی بهتون شک نکنه  
 @Atiehayyar 

0

نه لزوما ارتباطی وجود نداره ولی انگیزه که باید باشه. اینکه نوشتم یه غریبه کامل برای این بود که انگیزه‌ای هم نبود. اونم تو زیرزمین یه خونه تو دماوند که صاحبش هیچ ارتباطی به نویسنده نداره. برفرض هم که اون عمو و برادرزاده می‌خواستن پای نویسنده رو بکشن وسط پلیس با یه ذره بررسی متوجه میشه طرف هیچ‌کاره‌اس.
من جنایی زیاد خوندم. هنوز معتقدم گلشیری دلیل قابل قبولی برای حضور اون نویسنده تو اون ماجرا نداشت. به غیر اون دیالوگ‌های بین نویسنده و نوید تو همون اولین ماشین‌سواریشون به سمت خونه عموی نوید هم طوری بود که برای من خواننده نوید لو رفت و متوجه شدم دخترعمو و اون‌ پسره بی‌گناهن. بقیه داستان رو خوندم ببینم قراره چی بشه که نظرم رو جلب نکرد.
@Fatemeh.Motaee 

1