یادداشت سیده زینب موسوی

مادر
یه روایت م
        یه روایت مادرانه از بیداری و به پاخواستن...

🔅🔅🔅🔅🔅

شخصیت اصلی کتاب یه زن خیلی معمولی و ستم‌دیده‌ست که هیچ‌وقت به چیزی فراتر از زندگی مشقت‌باری که تا به حال گذرونده فکر نکرده، اصلا نمی‌دونسته نوع دیگه‌ای از زندگی هم می‌تونه وجود داشته باشه...
تا اینکه به واسطهٔ پسرش با افکار جوون‌های انقلابی آشنا می‌شه و این آشنایی زندگیش رو زیر و رو می‌کنه...

🔅🔅🔅🔅🔅

اینجا ما با دوران پیش از انقلاب بولشویکی ۱۹۱۷ طرفیم، البته چند سال قبل‌تر نمی‌دونم.
جوون‌هایی رو می‌بینیم که از جون و دل برای آرمان‌های بلندشون مبارزه می‌کنن،
و مادر...

مادر با قلب پاکش، با عشقی که نثار این جوون‌ها می‌کنه، روح این داستانه.
اینقدر نویسنده احساسات این مادر رو قشنگ توصیف کرده که قلب آدم فشرده می‌شه...

در مجموع از گوش دادن به این کتاب خیلی لذت بردم، البته نیمهٔ دومش یه مقدار برام تکراری شده بود ولی آخرش رو دوست داشتم 🥺

🔅🔅🔅🔅🔅

میشه تقریبا دو طرف ماجرا رو تو این کتاب به خوب‌ها و بدها تقسیم کرد.

من پیش از این یه بار با این قشر انقلابی تو «رستاخیز» تولستوی برخورد کرده بودم. منتها، اونجا بینشون هم آدم حسابی پیدا می‌شد، هم آدم بی‌خود فرصت‌طلب.
اینجا ولی جوون‌های انقلابی اصولا همه خوبن.
شخصیت موردعلاقه‌م هم بین اینها آندره بود که حیف خیلی زود حضورش کمرنگ شد :(

ماجرا هم اصولا حول اشخاص می‌چرخه و به نظرم خیلی تصویر بزرگی از اوضاع ارائه نمی‌ده.
ولی با این حال، خوندنش همزمان با خوندن کتاب Why Marx was Right تجربهٔ جالبی بود.

🔅🔅🔅🔅🔅

حالا در مورد ترجمه!
همون اول شروع کتاب یکی از دوستان پیشنهاد کردن به جای این ترجمه، نسخهٔ ترجمهٔ آقای قاضی رو بخونم. منتها چون این نسخه صوتی نداشت به این بسنده کردم که در نهایت این ترجمه‌ها رو با هم مقایسه کنم.

ترجمهٔ آقای قاضی نسخهٔ الکترونیکی که نداره! تو شهر ما هم فقط یه کتابخونه این ترجمه رو داشت که از همین‌جا امانت گرفتمش :)

و باز دوباره مقایسهٔ ترجمه‌ها تجربهٔ عجیبی بود.

آقای قاضی به شهادت یکی از پاورقی‌های کتاب، از روی نسخهٔ فرانسوی ترجمه کردن، ولی متن دست آقای سروش به چه زبونی بوده نمی‌دونم 🤔
برای اینکه بتونم بهتر قضاوت کنم، یه دونه ترجمهٔ انگلیسی هم دم دستم نگه داشتم.

یه سری جملات تو ترجمهٔ آقای قاضی بود که تو ترجمهٔ آقای سروش نبود، و برعکس. 
ولی تا جایی که دیدم در این موارد، تفاوتی بین ترجمهٔ آقای قاضی و ترجمهٔ انگلیسی وجود نداشت.
البته یه مورد هم بود که به نظرم ترجمهٔ انگلیسی به ترجمهٔ آقای سروش نزدیک‌تر بود و معنای جمله تو ترجمهٔ آقای قاضی اصولا برعکس شده بود.

این‌ها البته تیکه‌هایی بود که موقع گوش دادن علامت زده بودم که بعدا مقایسه کنم و چون کتاب دیر دستم رسید نتونستم در حین گوش دادن نگاهی بهش بندازم.

غیر از این‌ها، بقیهٔ کتاب رو همینطوری از روی ترجمهٔ آقای قاضی یه تورقی کردم. یه تفاوت مثلا این بود که تو ترجمهٔ آقای سروش مکالمات همه محاوره نوشته شدن و بعضی وقت‌ها هم یه ترکیبی از محاوره و کتابی استفاده شده که جالب نیست! البته اینها تو نسخهٔ صوتی یک‌دست شده.

 در نهایت با این مقدار مقایسهٔ اندکی که من کردم به نظرم حداقل از نظر ادبی و جمله‌بندی ترجمهٔ آقای قاضی واقعا بهتره.

 بنابراین، اگه این نسخه در دسترستون هست کتاب رو با همین ترجمه بخونید. ولی اگه به این نسخه دسترسی نداشتید ترجمهٔ آقای سروش هم می‌تونه کارتون رو راه بندازه، مخصوصا اگه بخواید صوتی گوش بدید! چون من از اجرای آقای تایماز رضوانی راضی بودم و همون‌طور که گفتم یه سری گیر و گورهای ترجمه تو نسخهٔ صوتی رفع و رجوع شده بود.
      
695

53

(0/1000)

نظرات

می بینم که نظرت نسبت به محمد قاضی عوض شده😁
1

0

ببین قشنگ ترجمه‌های مختلفش فرق داره با هم. من هنوزم اصلا و ابدا ترجمه مالویل رو نمی‌پسندم!  

0

ماکسیم گورکی موسس مکتب رئالیسم سوسیالیستی برای حکومت شوروی بوده و این کتاب از جمله کتاب هایی هست که برای نشر اندیشه های مارکسیستی نوشته شده بود.

جدای از قصه جذاب، فرایند تبدیل گزاره های اندیشه ای به داستان و قرار دادن پیام مارکسیسم در عمق جهان داستان، برای کسانی که می‌خواهند همین الگو را برای اندیشه های اسلامی پیاده کنند آموزنده است.

2