یادداشت زهرا سادات رضایی
1404/6/11

خوانش کتابِ همرزمان حسین تمام شد. چهارماه از شروعِ کتاب میگذرد. من گویی هر روز میشدم آن دختر مبارزی که در روزهای اختناقِ ساواک از کوچه پس کوچههای تهران میگذشت و خودش را میرساند به هئیت انصار الحسين؛ پایِ منبر سیدعلیِ جوان. سال پنجاه و یک، اگرچه رژیم پهلوی حتی رویِ مجلس روضههای امام حسین علیهالسلام هم حساس است ولی سیدعلی با آن صدای رسا و آرامش طنینانداز نگاهش، از همرزمان حسین میگوید. آن دسته از حقایق و مفاهیم اسلام را که در جلدی از دروغ و تحریف و فریب و ریا پیچیده شده بود را میشکافد و مغز آن را میاندازد در کام مشتاقان حقیقت. سیدعلیِ جوان آنقدر افق نگاهش بلند است که حالا بعد از پنجاه سال هنوز حرفهایش تازگی دارد. و به قول کافای ما امروز کجای افق نگاه سیدعلی ایستادهایم؟ و در این افق بلند ما کجای دغدغههای سیدعلی دیروز و امروزیم؟ #بهترین_کتاب_عمرم
(0/1000)
نظرات
1404/6/12
سلام عزیزجانم 🌿💚 خیلی خیلی ممنونم بابت توجه ویژهاتون. مطالب شماهم خیلی خوب بود. @seyedeh.zahra
1
زهرا سادات رضایی
1404/6/12
1