یادداشت سیده زینب موسوی
1403/2/17
4.3
30
من خیلی اتفاقی وقتی داشتم تو طاقچه میچرخیدم تا کتاب بعدیم رو انتخاب کنم، به «مومو» برخوردم. توضیحات داستانش رو خوندم و خیلی خوشم اومد و تصمیم گرفتم بهش گوش بدم و چقدددددر عالی بود... این کتاب با روایت دلنشینش کاری میکنه تا خواننده با یه دید جدید به زندگی و زمان نگاه کنه... به اینکه لحظاتش میتونه از شادی و دوستی و رویاپردازی سرشار باشه... و یا به دویدن و اضطراب و نرسیدن بگذره... وقتی که به جای زندگی کردن، فقط دنبال کار کردن و پول جمع کردنی تا بلکه یه روووووزی بتونی ازش استفاده کنی... 🔅🔅🔅🔅🔅 قهرمان این کتاب، یه دختر کوچولوئه به اسم مومو، با یه ابرنیرو به اسم قدرت گوش دادن! مومو اونقدر قشنگ و با جون و دل به حرفای آدما گوش میده که همه وقتی مشکلی براشون پیش میاد میرن پیشش تا با حرف زدن سبک بشن و حتی بهترین ایدهها برای حل اون مشکل به ذهنشون برسه! (این ابرنیروی به ظاهر سادهٔ مومو اینقدر قشنگ تو کتاب توصیف شده بود که باعث شد منم بیشتر از قبل تلاش کنم به حرفهای بقیه گوش بدم! کاری که برخلاف ظاهرش اصلا ساده نیست!) مومو دو تا دوست صمیمی داره، به اسم بپو و جیجی! دو شخصیت کاملا متضاد با هم :) یکی پیر و اون یکی جوون، یکی ساکت و فکور و اون یکی پرحرف و خیالپرداز! (بپو شخصیت موردعلاقهٔ من تو کتابه که خیلی خیلی دوستش دارم و هر وقت یاد حرفاش و دل پاکش میافتم یه حال خوبی پیدا میکنم ❤️) خلاصه اینکه زندگی مومو و دوستاش به زیبایی و سادگی در جریان بود که یه دفعه سر و کلهٔ مردای خاکستریپوش پیدا میشه. آدمهای عجیب و غریبی که کمکم کنترل تمام شهر رو به دست میگیرن.... این موجودات کارشون دزدیدن وقت آدمهاست! و با حضورشون همه چیز و همه کس رو عوض میکنن، حتی دوستای مومو رو :((( اینطور میشه که مومو برای نجات دوستاش و شهر از چنگ این آدما سفر عجیب و خطرناکی رو شروع میکنه... 🔅🔅🔅🔅🔅 من بعد از اینکه یه دور به کتاب گوش دادم، مصمم شدم که حتما دوباره بخونمش و به چیزایی که میگفت بیشتر و بهتر فکر کنم. به خاطر خوانش زیبای خانم موژان محقق، عاشق این ترجمه از کتاب شده بودم ولی وقتی گشتم دیدم خیلی وقته این ترجمه تجدید چاپ نشده و نسخهٔ متنیش هیچجا موجود نیست :((( ولی بازم ناامید نشدم تا اینکه تونستم یه نسخهٔ دست دوم ازش پیدا کنم! اونم یه نسخه با قیمت پشت جلد ۵۰۰ ریال 😅 همین کتاب دست دوم رو خریدم و خوندم و دوباره لذت بردم 🥹 🔅🔅🔅🔅🔅 این تجربهٔ لذتبخش باعث شد بگردم و یه کتاب دیگه از آقای میشاییل انده پیدا کنم، به اسم «داستان بیپایان» که اونم به شدت لطیف و شیرین و تأملبرانگیز بود.... (یه مرور جدا هم براش نوشتم) حیف که دیگه تجدید چاپ نمیشه و کسی هم به صرافت ترجمهٔ مجددش نمیافته... خلاصه اینکه به نظرم «مومو» و «داستان بیپایان» دو تا نمونهٔ عالی از این هستن که چطور میشه با داستانهای فانتزی و پر از موجودات عجیب و غریب که اصلا تو جهان واقعی مصداقی ندارن، مفاهیم و موضوعات عمیق رو به بچهها (و بزرگسالها!) منتقل کرد :) (عکس نویسنده رو هم تو گوگل بزنید و ببینید، خیلی گوگولیه 😍😍😍😅)
(0/1000)
نظرات
1403/2/17
اینم از اون مواردی بود که نصفه منتقل شده بود... داشتم یه چیزی مینوشتم اومدم تو بهخوان از یادداشتم در مورد مومو برای اون متن یه قسمتی رو بردارم که دیدم کلا فقط بند اولش اینجا هست 😒 خدا رو شکر جای دیگه هم همین یادداشت رو داشتم 🙄
4
1403/2/18
متنیش با ترجمه ی کتایون سلطانی در طاقچه هست،البته هنوز نخوندمش،آیا برای بزرگسالان هم میتونه جالب توجه باشه؟؟؟
1
0
1403/2/18
1