یادداشت سعید بیگی
2 روز پیش
نثر کتاب خوب و زبان روایت هم شیرین و خواندنی است. این نخستین ترجمهای است که با نثر دکتر شاهرخ مسکوب میخوانم. * فهرست کتاب «افسانههای تبای»: ـ «پیشگفتار» : در این بخش توضیح کوتاهی، در بارۀ چاپ پیشین این سه اثر به صورت جداگانه و چاپ فعلی به صورت یکجا آمده است. ـ «مقدمه ؛ در بارۀ دانائی گنهکار و تقدیر او» : مقدمۀ مترجم در بارۀ داستان و نظیرههای آن در ادبیات و افسانههای ملل گوناگون و بررسی افسانۀ «ادیپوس» بسیار خوب و مفید است و نشان از آگاهی و وسعت مطالعه و اندیشۀ مترجم محترم دارد. در این بخش، اشارهای مفصل و مناسب، به گذشتۀ خاندان ادیپوس شهریار و سرنوشت محتوم وی که خدایان آن را رقم زدهاند، میکند. داستان از مقابل کاخ ادیپوس در تبای آغاز میشود. مردم زیادی برای نجات تبای از طاعون و مرگ روزافزون مردمان این دولتشهر، به ادیپوس متوسل شدهاند تا بار دیگر ـ چون ماجرای نجات از دست ساحرۀ خونآشام ابوالهول ـ نجاتشان دهد... . ـ «ادیپوس شهریار» : در این بخش به زندگی ادیپوس، شهریارِ تبای از کودکی تا بزرگسالی و آشکار شدن راز وحشتناک سرنوشت او و کور شدنش و ... میپردازد. ـ «ادیپوس در کلنوس» : در این بخش به تبعید ادیپوس و دخترانش به آتن و آمدن کرئن و پسر بزرگش پولونیکس و گفتگوی آنها و مرگ ادیپوس میپردازد. ـ «آنتیگنه» : در این بخش به ماجرای دفن پسر کوچک ادیپوس اتهاکلس و رها کردن جسد پولونیکس، پسر بزرگتر ادیپوس و تلاش آنتیگنه برای دفن او و دستگیری و مرگ وی میپردازد. ـ «آنتیگنه و لذت تراژیک» : در این بخش مقالهای در دو بخش و یک مقدمۀ کوتاه، آمده است که نوشتۀ «آندره بونار» است و نمایشنامۀ درخشان آنتیگنه را به صورت مفصل در حدود 70 صفحه، به طور کامل و از جنبههای گوناگون بررسی نموده و در بارۀ لذت تراژیک مطالبی شایسته و فوقالعاده بیان نموده و اشاراتی در موقع لزوم به اصل داستان آنتیگنه کرده و به نظر بسیار مفید میآید. مقالۀ «آنتیگنه و لذت تراژیک» مقالهای مفصل؛ بسیار خوب، جذاب و فوقالعاده است و با اینکه گاه در بعضی بخشها به شعر نزدیک شده و بیش از اندازه از نمایشنامه یا برخی موضوعات تعریف کرده است؛ اما نکات فراوانی در بارۀ تراژدی و نمایشنامههای یونان باستان بیان نموده است. نویسندۀ مقاله؛ بررسی موشکافانه و دقیق از جنبهها و دیدگاههای گوناگون، بر روی این نمایشنامۀ ارزشمند انجام داده که مطالعۀ با دقت و حوصلۀ آن، بسیاری از پرسشها در بارۀ وضعیت و ویژگیهای نمایش در یونان باستان و بهویژه نمایشنامۀ آنتیگنه را پاسخ میدهد و دید تازه و جالبی به ما در نگاه به نمایش در یونان باستان میبخشد. میتوان به جرات گفت که این مقاله خود کتابی مفید و عالی در این موضوع است که خواندنش برای علاقهمندان، به نمایشنامههای یونان باستان ضروری و شوقانگیز خواهد بود. این سه نمایشنامۀ ارزشمند، همچون نمایشنامههای آیسخولوس، هم خواندنیاند و هم بسیار جالب و انسان را به تفکر، تامل و تدبر در زندگی و روابط میان خود و اطرافیان وا میدارند. من نمایشنامۀ اول و سوم را بیش از نمایشنامۀ دوم پسندیدم. هر چند هر سه خواندنی و لذتبخش بودند. در بارۀ جزئیات این نمایشنامههای عالی؛ مطالعۀ یادداشت دوستان دیگر چون خانم فلاح، کافی و مفید خواهد بود.
(0/1000)
سعید بیگی
دیروز
1