یادداشت بیتا:)
1403/3/24
گریه دار بود:)) واقعا مجموعه ی خیلی خوبی بود، تک تک توصیفاتش از تمام مکان ها،شخصیتاش،صحنه هاش،جمله هاش واقعا عالی بودن:)) واقعا واقعا واقعا دوستش دارم، چجوری بگم وقتی تموم میشه آدم چه حسی پیدا میکنه؟
(0/1000)
نظرات
1403/11/16
چقدر خوشحالم که میبینم افراد دیگه ای هم مثل من هستن که با تمام وجود با شخصیت ها زندگی کردن. وقتی به بچگی بچه های آنه فکر میکنم ، واقعا غمگین میشم ، به خاطرات بچگی شون .. به شب تولد ریلا که والتر از خونه دوستشون شبونه برگشت به اینگل ساید :))
1
1
1403/11/16
من...واقعا همشونو دوست داشتم:)) تک تکشونو؛جوری که انگار واقعا کنارمن ولی والتر حس دیگه ای داشت...بهم احساس لطافت و مهربونی میداد و هر وقت بهش فکر میکنم واقعا احساس خوبی سرتاسرمو فرا میگیره😭✨
0
1403/11/17
دقیقا منممم اصلا وقتی بزرگ شدنشون رو میبینم ، گریه ام میگیره مخصوصا والتر و سرنوشتش😢
1
بیتا:)
1403/11/1
1