یادداشت سیده زینب موسوی

چرا این کت
        چرا این کتاب تقریبا هیچ جذابیتی برام نداشت؟ 

به غیر از اون اوایل، خیلی کم پیش اومد که واقعا هیجان‌زده بشم و با علاقه داستان رو دنبال کنم...
با اینکه توضیح داستان خیلی برام جذاب بود: یه نفر داشته با خانواده‌ش خوش و خرم زندگی می‌کرده که یه شب یکی به زور اسلحه یه دارو بهش تزریق می‌کنه، از هوش می‌ره، و وقتی به هوش می‌آد کلا انگار تو یه دنیای دیگه‌ست، جایی که زنش دیگه زنش نیست و گویا هیچ‌وقت پسری هم نداشتن و خودش به جای یه استاد عادی فیزیک یه دانشمند برجسته‌ست...

🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅

خب، چرا ازش خوشم نیومد و به زور تمومش کردم؟ 
به خاطر اشکالات منطقیش؟ سبک نوشتاریش؟ اینکه شخصیت‌هاش به نظرم دوست‌داشتنی نبودن؟ 
نمی‌دونم! ولی فکر می‌کنم اگه نصفه رهاش می‌کردم و از یکی می‌خواستم بقیه‌ش رو برام تعریف کنه بهتر می‌بود 🚶🏻‍♀️

نویسنده پایهٔ تیکه‌های علمی کتابش رو روی مباحث کوانتومی چیده بود. 
خب، کوانتوم خودش اینقدر عجیب و غریب هست که بشه کلی داستان عجیب و غریب‌تر از توش درآورد (فقط برید بحث‌های علمی کوانتومی در مورد آگاهی رو بخونید 😅)، و منم تا یه جایی با این بعد داستان همراه بودم. ولی به نظرم یه چند تا اشکال اساسی داشت، مخصوصا اون اواخر، که بعد از هشدار افشا در موردشون توضیح می‌دم.

حرفی هم که داستان می‌خواست بزنه تا حدود زیادی شبیه به پیام اخلاقی کتابخانهٔ نیمه‌شبه.
من البته برخلاف خیلی‌ها اصلا از کتابخانهٔ نیمه‌شب خوشم نیومد و اون یکی رو هم فقط خوندم تا تموم بشه... ولی با این حال به نظرم این مادهٔ تاریک از کتابخانهٔ نیمه‌شب بهتر بود 🤔

سبک نوشتاری نویسنده هم رو مخم بود. اصولا نویسنده‌ها از بندهای تک‌جمله‌ای برای گفتن نکات مهم داستان استفاده می‌کنن، ولی آقای کراوچ همین‌طور بی‌جهت از این بندها و جمله‌ها ریخته بود تو داستانش. 
بعد یه چیزای بی‌خودی رو هم توصیف می‌کرد، مثلا الان زخم اصلاح صورت دکتری که خم شده تا معاینه‌ت کنه دقیقا چه اهمیتی داره؟! یه جوری بعضی چیزا رو توصیف می‌کرد که من انتظار داشتم جلوتر بخواد نکتهٔ خاصی در موردشون بگه! این توصیف‌ها وقتی اصل داستان یه ماجرای پرتنشه که می‌خوای بدونی تهش چی می‌شه جدا اذیت‌کننده‌ست. طوری شد که من تقریبا از یک‌سوم به بعد کتاب خیلی از توصیفات رو چشمی رد می‌کردم (کاری که تقریبا هیچ‌وقت در مورد هیچ کتابی انجام نمی‌دم!).

ترجمه رو هم درست بررسی نکردم ولی دوستم می‌گفت اشکال کم نداره. تا جایی هم که دیدم تقریبا تمام صحنه‌های جنسی رو سانسور کرده بود (همین باعث می‌شد یه سری جاها آدم حس بد کمتری داشته باشه، که خب من به خاطر زبان اصلی خوندن اینطور نبودم 🙄، دیگه حال ندارم در مورد این تیکه‌هاش چیزی بگم 😅).

امتیازی هم که دادم شاید سخت‌گیرانه باشه ولی خب، فکر کردم دیدم به کتابی که به سختی خوندمش و لذتی ازش نبردم بیشتر از این نمی‌تونم بدم، هر چند که قبول دارم می‌تونه برای خیلی‌ها جذاب باشه.

🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅

⚠️ ادامهٔ مرور به شدت لودهنده‌ست. ⚠️

خب، اول از همه قضیهٔ اون دارو.
من جدا متوجه نمی‌شم چطور می‌شه دارویی اثر مشاهده‌گری رو تو انسان از بین ببره ولی همچنان اون آدم بعد از مصرفش تماااام توانایی‌های یه انسان عادی رو داشته باشه 😐 حرف بزنه، فکر کنه، راه بره و... 
می‌شه به من بگید دقیقا چه چیزی تو این انسان هست که به عمل «مشاهده» و فروریختن تابع موجی منجر می‌شه؟

بماند که به هر چیزی «فکر» می‌کردن درِ همون دنیا براشون باز می‌شد 😐
در همین راستا اینم توضیح نداد که جیسون۲ چطور اینقدر راحت بین این دنیاها در رفت و آمد بود؟ جیسون اصلی رو بیهوش کرد و دقیق دقیق رسوندش به دنیای خودش و بعد باز قشنگ برگشت به دنیای جیسون اصلی؟ 

و بعد اون شونصد تا جیسونی که آخر کتاب پیدا شدن 😐
اینا در واقع کاملا کاملا همین جیسون اصلی بودن و فقط تو این کمتر از یه ماه اخیر به خاطر تصمیمات مختلف جدا شده بودن. با این اوصاف چرا این جیسون اینقدر «اصلی» نشون داده می‌شد و مثلا دنیلا اینطوری بود که نه این شوهرمه و فلان؟! در صورتی که تمام اون بدبختا ۱۵ سال با این زن زندگی کرده بودن و ازش بچه داشتن و بعد ربوده شده بودن. 
بماند که از نظر شخصیتی خیییلی با جیسون اصلی فرق داشتن! واقعا چه اتفاقی ممکنه تو چند روز افتاده باشه که به این حد از تفاوت منجر بشه؟
و بعد اگه قرار به این بوده که یهو سر و کله بیش از ۷۰ تا! جیسون اصلی پیدا بشه، آیا نباید همین اتفاق برای جیسون۲ هم می‌افتاد؟ 
کلا این بخش آخر دیگه از همه‌ش بدتر بود 🚶🏻‍♀️
      
117

10

(0/1000)

نظرات

کاااااملا باهات موافقم

1

در حالی  این یادداشت رو خوندم که دیشب قسمت آخر سریالش رو دیده بودم ، خوندم که شاید به جواب سوال هام برسم که خب سوال های جدیدی هم ایجاد شد 😁😁
جدا از شوخی یادداشت خوبی بود و احتمالا خواندن کتاب از دیدن سریالش سخت تر بود .

1

برا من هیجان داشت، تا یه جایی هم خوب بود ولی خب با  این چیزای لو دهنده که گفتی موافقم

1

مُحیصا

مُحیصا

1403/12/20

آخ ای کاش یادداشتت رو وقتی می خوندم که این کتاب و خونده بودم الان چجوری برم سراغش؟😂😭
1

1

ببین برو‌ به من توجه نکن 😂
بچه‌های دیگه خیلی بیشتر دوستش داشتن 

0