یادداشت محسن خیابانی
1402/9/1
اسکاندیناوی قلب تپندهٔ ادبیات جنایی امروز جهان و در بین نویسندگان در قید حیات، «یو نسبو» نروژی مهمترین نماینده ادبیات جنایی این منطقه است. پیش از این سه اثر دیگر از «نسبو» خوانده بودم: «خون بر برف»، «خورشید نیمهشب» و «خفاش». «خفاش» کمی از آن دو تای دیگر ضعیفتر بود، شاید به این دلیل که قبل از آنها نوشته شده است. «خفاش» آغازگر مجموعه رمانهای برجسته یو نسبو با محوریت کارآگاه «هری هوله» است. «مانا کتاب» بیشتر از هر نشر دیگری در ایران، آثار این نویسنده و همچنین مجموعهٔ کارآگاهیش را منتشر کرده اما با ترجمههایی ضعیف و آلوده به نثری سست. نشر «چترنگ»، پس از «خفاش» بهصورت پیوسته کتابهای این مجموعه را چاپ نکرده و یکراست رفته سراغ کتاب ماقبل آخر مجموعه: چاقو. نشر «آوند دانش» هم ترجمهٔ نسبتاً خوبی از «آدمبرفی»، عرضه کرده، اما من که فیلم اقتباسی «توماس آلفردسون» از روی این کتاب را، با بازی «مایکل فاسبندر» در نقش «هوله»، دیده بودم، تصمیم نداشتم فعلاً سراغ رمانش بروم. در نهایت بیخیال دستهگلهای نشر «مانا کتاب»، رفتم سراغ «چاقو» نشر چترنگ. «چاقو» قطعاً چند سر و گردن از «خفاش» بالاتر است. اثری بسیار خوشخوان که هرچند توانستم در یک سوم آغازین داستان، قاتل را بهدرستی حدس بزنم، اما تعلیق موجود در اثر، توضیحات پیرامون چگونگی انجام اعمال مجرمان و شخصیتپردازی خوب کارآگاه و مجرمین، باعث شدند از خواندنش بسیار لذت ببرم. رمانهای جناییای که همهچیز را فدای غافلگیری پایانیشان میکنند، درواقع تمام تخممرغهایشان را در یک سبد میگذارند، پس اگر پایانشان را حدس بزنید کاملاً باختهاند. البته که «نسبو» و دیگر جنایینویسان موفق منطقهٔ اسکاندیناوی، متناسب با حوزهٔ ژانریشان، به شوک و غافلگیری نظر دارند اما تکیهگاه اصلیشان تعلیق است. در «چاقو» هم، مسیر ماجراها جذابتر از مقصد است. «چاقو» با یک شاهکار مسلم فاصله دارد ولی هرگز در ردهٔ آثار زرد قرار نمیگیرد. خواندن این کتاب و دیگر ترجمههای خوب آثار این نویسنده را شدیداً به طرفداران ادبیات جنایی، توصیه میکنم.
(0/1000)
نظرات
1402/9/3
ممنون بابت یک یادداشت عالی و آموزنده دیگه. آیا کتابهای ایشون رو حتما باید به ترتیب خوند؟ ای کاش میگفتید نویسنده افتضاحیه! چون کتاب جدیدش نیم میلیون تومنه!
1
1
1402/9/4
شما از هنینگ مانکل هم مطالعه داشتید که یو نسبو رو بالاتر از مانکل مهمترین جنایی نویس منطقه اسکاندیناوی معرفی کردید؟ بماند که آثار بسیاری از جنایینویسان سوئد و نروژ به فارسی ترجمه نشدهاند یا ترجمه خوبی ندارند. مثل استیگ لارسن و پیتر هوگ(از لارسن سه کتاب با ترجمههای مزخرف منتشر شدهاند و از پیتر هوگ فقط کتاب خانم اسمیلا و حس برف را نشر نو منتشر کرده است)
5
0
1402/9/4
بله. از هنینگ مانکل هم مطالعه داشتهام و واقعاً هم از یو نسبو نویسندهٔ مهمتری است. ممنون از تذکر شما، با تغییراتی در جملهٔ اول متن، این مشکل را برطرف کردم. یوسی آدلر اولسن، کارین فوسوم، ایرسا زیگورادوتیر و آرنالدور ایندیرداسون از دیگر نویسندگان مهم ادبیات جنایی اسکاندیناوی (موسوم به نوار نوردیک) قلمداد میشوند که در قید حیات هستند. همانطور که درباره لارسن و هوگ گفتید، از آثار نویسندگان نوار نوردیک، کم ترجمه شده و اغلبشان هم کیفیت بدی دارند. وضع ترجمهٔ آثار خود هنینگ مانکل، که اصلاً نوار نوردیک را در دنیا معروف کرد، خیلی خوب نیست. از یوسی آدلر اولسن فقط یک کتاب ترجمه شده (اثر پروانهای) که کاش ترجمه نمیشد.از ایندیرداسون سه ترجمه قابلقبول در سری جنایی نشر قطره، عرضه شده. نشر قطره یک کتاب تازه هم از این نویسنده چاپ کرده (سرمای قطبی) که هنوز نخواندهام و از کیفیتش بیاطلاعم. و ...
1
1402/9/4
بله غالب این کتابایی که فرمودید رو دیدم البته ترجمههای نشر هرمس هنینگ مانکل بد نیست ولی متاسفانه آثار جناییش خیلی ساله که چاپ نمیشن ولی واقعا امروزه مشهورترین جنایینویس در قید حیات اسکاندیناوی یو نسبو است @farhangha
0
1402/9/16
سلام با اینکه دوستان سوال کردن گفتم جهت اطمینان بپرسم. اگر از خفاش که جلد یک سری هری هوله است بپریم روی چاقو که جلد ده همین مجموعه است به نظرتون وقایعی برامون اسپویل نمیشه؟ یا ذهنیتمون از هری هوله ناقص نخواهد شد؟ البته این جدای از این هست که اینجوری با سیر قوی شدن قلم نویسنده همراه نبودیم و بعد تر نمی تونیم کتاب های ضعیف تر از چاقو رو بخونیم...
1
1
1402/9/17
سلام جواب دقیق به سوالات شما در این مجال نمیگنجد. در مجموع میتوانم بگویم هیچ مشکل خاصی در این زمینهها به وجود نمیآید.
1
1402/9/3
2