یادداشت مریم محسنیزاده
دیروز
4.1
153
"جزء از کل" رمان طنزِ پُستمدرنی است که رابطهٔ بین پسر و پدری استرالیایی، به نام جَسپر و مارتین دین را روایت میکند. پدر و پسری که رفتارها و عقایدِ عجیب و غریب و البته بانمکی دارند. گاهی اوقات عقاید و اصول مُضحک مارتین، در ظاهر فیلسوفمآبانه به نظر میرسند و گاهی ممکن است متفاوت یا برخلاف عقایدتان باشند. تئوریهایی که بهخوبی به شخصیتش نشستهاند و اصلاً گُلدرشت نیستند. نویسنده با ذهن پویا و خلاقی که دارد، به ماجراها فرازوفرود میدهد و شما را با داستان پیش میبرد. درست زمانیکه حوادث به نظرتان خستهکننده میشوند و از خواندنِ بیهودهگوییهایِ فیلسوفمآبانهٔ مارتین دلزده میشوید، با اتفاقِ هیجانانگیزِ جدیدی غافلگیرتان میکند. "جزء از کل" اولین کتاب تولتز هست که نامزد جایزهٔ منبوکر شده و نویسنده، پنج سال را صرف نوشتن این کتاب کرده است. باید بگویم خیلی دیر و با احتیاط سراغ این کتاب رفتم، اما از خواندنش لذت بردم. چون عموماً مخاطبان "جزء از کل" در دو کفهٔ ترازو هستند؛ دستهٔ اول گروهی که از کتاب خوششان آمده و دستهٔ دوم، آنهایی که موجِ پوچی و منفیگرایِ افکار و اعمال شخصیتها دلزدهشان کرده است. از جذابیّتهای کتاب، تِم طنزی است که در شخصیتپردازیها، دیالوگها و موقعیتها دیده میشود. گاهی اوقات این طنزِ تلخ و عمیق من را یاد متنهای احسان عبدیپور میانداخت که خواننده را به فکر فرو میبرد. نویسنده با نور انداختن به زوایای عمیق و تاریک انسان یا با آوردن مفاهیم و تجربیاتی که در روزمره با آنها سروکار داریم؛ حسِ همذاتپنداری خواننده را بیشتر میکرد. البته تعابیر نو و خلاقانهٔ استیو تولتز و ترجمهٔ خوب پیمان خاکسار هم بیتأثیر نبود. از طرف دیگر مخاطب با حجمی از ناکامیها، شکستها، سرخوردگیها و افکار پریشان شخصیتها روبهرو میشود که در ناخودآگاه تأثیر میگذارند. درواقع همین زنجیرهٔ مفاهیم ناامیدکننده، بیخدایی، فروپاشیها، پوچی، انسانگرایی، تناسخ و مرگ که در دلِ اتفاقات و کُنه شخصیتها گنجانده شده عدهای را در دستهٔ دوم قرار میدهد. بنابراین مطالعهٔ کتاب، به خوانندگانی که دچار چنین حالاتی هستند توصیه نمیشود.
(0/1000)
نظرات
دیروز
من نزدیک ب ۶ ساله این کتاب رو خریدم، دقیقا سال اول کرونا… هر بار اومدم بخونم یه چیزی شده که نخوندمش و یا خیلی کار داشتم گفتم حجم کتاب زیاده مناسب الان نیست رفتم سراغ یه کتاب کم حجم تر…🥲🫠
2
2
دیروز
کتاب مورد علاقمه یادداشت شمارو خوندم تا بفهمم چرا نمره ی کمی بهش دادین ولی به هیچ نکته ی خاصی اشاره نکرده بودین واسش..
2
1
دیروز
به دلیل همون مفاهیم منفیای که بهش اشاره کردم؛ جوری در پوست و گوشت رمان تنیده شده که بعد از خوندن چیزی حدود ۶۵۰ صفحه، رگههایی ازش در ضمیر ناخودآگاه آدم باقی میذاره. نظرم شخصی و سلیقهای هست و ممکنه فرد دیگری با دید دیگری امتیاز کمتر یا بیشتری به کتاب بده.
1
مریم محسنیزاده
دیروز
1