یادداشت منتظرت میمانم روی همان نیمکت چوبی پاییز🍁🖤

جاده‌ای به
        جاده‌ای به گذشته: آنه شرلی و همسایه‌هایی که هرگز حوصله سر نمی‌برند!

خب، "آنه شرلی" رو که یادتونه؟ همون "کله‌قرمزِ پرشر و شور" که با "موهام مثل کلافِ آتشین" و "تصوراتِ تخیلی‌اش"، "قلبِ میلیون‌ها نفر" رو ربود. حالا فکر کنید این "ستاره‌ی بی‌بدیل"، بعد از کلی "ماجرا و شیطنت"، بالاخره سر و سامون گرفته و تو "روستایی دنج" با "گیلبرتِ عزیز"ش زندگی می‌کنه. فکر می‌کنید روستا، دیگه "ملال‌آور و کسالت‌باره"؟ هه! "کور خوندید!"، اونم تو "روستایی که آنه توش نفس می‌کشه"، "کسالت" فقط یه "کلمه‌ی بی‌معنی" تو دیکشنریه!

همسایه‌هایی با چاشنیِ ماجرا: از میلیونر تا متخصصِ کودکانِ قلابی!

"جاده‌ای به گذشته"، یه "کارناوالِ تمام‌عیار" از "۱۴ تا داستانِ ریز و درشت"ه که هر کدومش، "یه پیاز داغِ حسابی" داره. اینجا، "شایعات" از "نانِ شب واجب‌ترن" و "ماجراهای عجیب"، از "آبِ چشمه‌ی زلال‌تر" جریان دارن.

فکر کنید! یهو یه "میلیونرِ محترم" سر و کله‌اش پیدا میشه و "آرزوهای دوقلوهای بازیگوش" رو، "مثلِ چوبِ جادو" به حقیقت می‌رسونه! احتمالا اون میلیونر بنده خدا، فکر می‌کرده داره "خیریه" می‌کنه، غافل از اینکه گیرِ "دوتا وروجکِ حرفه‌ای" افتاده! یا داستانِ "زن و مردی" که "توقعاتشون از زندگی"، "مثلِ کالسکه و هلیکوپتر" با هم فرق داره. "این یکی عشقِ سکوت و آرامشه، اون یکی عاشقِ بزن و بکوبه!". خدا به خیر بگذرونه!

یه پسرِ بدشانس هم داریم که بعد از "مرگِ عمویش"، افتاده تو "دامنِ یکی از عمه‌ها یا عموهای باحالش". حالا فکر کنید "کدوم یکیشون" قراره "زندگیِ این بچه" رو "شاد یا خراب" کنه! یا اون "مردِ خودخوانده‌ی متخصصِ کودکان" که انقدر "ادعا" می‌کنه تا آخرش "مجبور میشه خودش سرپرستی یه طفل معصوم رو به عهده بگیره!" و احتمالا "اون طفل معصوم" قراره "جوری تربیتش کنه" که خودش بشه "متخصصِ متخصصانِ کودکان!"

و البته، "مغزِ متفکرِ فامیل" هم هست که سعی می‌کنه "برادرِ ساده‌دلش" رو از "چنگالِ یه زنِ خطرناکِ مرموز" نجات بده. فکر می‌کنید چی میشه؟ "وسطِ عملیاتِ نجات"، "خودش دلباخته‌ی همون زن میشه!" آخه قربونت برم برادر من! "جنگیدن با عشق"، مثل "جنگیدن با آسیاب باده!" آخرش "پشیمون و عاشق" میشی!

جاده‌ای از جنسِ خنده، اشک و شگفتی

"جاده‌ای به گذشته"، یه "بسته‌ی کاملِ شادی و غمه". از "اشک‌های شوق" تا "قهقهه‌های از ته دل"، همه چیز تو این کتاب هست. یه "جاده‌ی پر پیچ و خم" که هر "پیچش"، "یه شگفتی" داره و هر "خمش"، "یه لبخند" رو به لبتون میاره. اگه دنبالِ "لحظاتِ مفرح" و "زیباییِ بی‌ادعا" هستید، "بنشینید تو کالسکه" و "همراهِ آنه شرلی" به این "جاده‌ی دلنشین" بزنید! "قول میدم" هرگز "از مقصد پشیمون نمیشید!"
      
738

72

(0/1000)

نظرات

عالی.
جوری از کتاب می‌نویسید که آدم واقعا ترغیب میشه بخونه🥹
1

1

به عنوان کسی که مجموعه کامل رو که هر جلد رو بیش از دوبار خوندم (سه جلد آخر سه بار😂) واقعا نیازه 
ولی با توجه به داستان  جلد آخر  به‌شدت سخته که از خوندن این کتاب ذوق کنی چون داستان انگار یه جورایی برات فاش شده و پایان دردناکش رو فهمیدی من خب این مجموعه بود که باعث شد برم سمت کتابخواری و کتابخوانی  و خیلی دنبال کتاب جاده‌ای به گذشته بودم اما یه مدت ول کردم و حالا واقعا دارم جلوی اون عطش رو که برم کتاب رو پیدا کنم واقعا به زور سرکوب می‌کنم.
3

1

درسته، جلد آخر غمگین بود اما به نظر من زیبایی خودش رو هم داشت و از نویسنده ای که در اون زمان افسردگی داشته، بیشتر از این توقع نمیشه داشت. 
در مورد جاده ای به گذشته، اگه جزو اون کسائی هستین که براتون خیلی مهمه آنه و گیلبرت در کتاب نقش خیلی خیلی موثری داشته باشن، پس براتون کتاب راضی کننده نیست و پس نرین سراغش (ولی گیلبرت بیشتر از آنه حضور داره✌🏻اما بازم زیاد نیست) دیگه هر چی باشه، دلتون😊  

1

مهم اینکه حضور دارن و من واقعا نمی‌تونم بین هیچ‌کدوم از شخصیت‌ها از آنه و گیلبرت د و بچه‌های دوست داشتنی‌ ‌‌شون (صد البته که واقعا خودشون دوست‌داشتنی هستند )
و من واقعا اگر گیلبرت و آنه  نقش اصلی دارن این خبر باعث شد بیشتر ترغیب بشم واقعا حتما در اسرع وقت کتاب رو تهیه می‌کنم .
@montazerat_mimanam 

2

امیدوارم واقعا نظرم به خوبی موثر بوده باشه. 😊
@enola.v 

1

چه آنه توی این عکس خوشگله :)))
هیچوقت توی تصورم به این قشنگی نبود 
4

1

چشماتون قشنگ میبینه ✨🩷 

0

چون در واقع نباید هم باشه؛ یکی از ویژگی های آنه شرلی، زشت بودن ظاهرشه. 

1

واااا، ناراحتم کردین.😢
آنه خودش فکر می کرد زشته، تصور خودش بود نه تصور بقیه. بیشتر هم از موهاش بدش میومد نه از بقیه اجزای صورتش، فقط به قول خودش بینی ش تنها نکته مثبتش بود، اما این طور نبود. 
اگه آنه زشت بود شاید یه پیر دختر میموند یا دوستی نداشت. 
به نظرم اگه آنه زیبا نبود، هیچ وقت، گیلبرت، چارلی، رویال و برادر جین، عاشقش نمی شدن. 
واقعا نمیدونم از روی چه حرف و سخنی  ، اینطور برداشت کردین. 🫤
@yaremehraban 

0