یادداشت م.الف

م.الف

م.الف

1401/11/3

        در مجموع کتاب های این پژوهشگاه به عقیده من یک ایراد بسیار مهم دارند و آن‌هم مواجهه ایدئولوژیک با اندیشه است. تقریبا در تمامی آثاری که از این مجموعه خوانده‌ام به وضوح می‌توان دید که نویسندگان مساعی خود را بر اثبات یک نتیجه پیشا حملی به کار گرفته‌اند. مقدمه اثر را بخوانید حتما! آقای مولف مدعی است این اثر مقدمه‌ای است بر مجلد بعدی که قرار است در آن مبانی تفسیری اسلامی مطرح شود!( که البته نمی‌دانم مجلد بعدی چاپ شده است یا نه!)در ادعای فوق پیش‌داوری بسیار ظریفی وجود دارد که می‌بایست به آن دقت کرد؛ این‌که مبانی تفسیری متعلق به جهان سنت قرار است در مقابل هرمنوتیک قرار بگیرد. پرسش این‌جاست که آیا این امر امکان دارد؟
به پرسش فوق دو گونه پاسخ می‌توان داد: پاسخی سطحی و پاسخی متضمن تامل و ژرف نگری بیشتر؛ پاسخ اول که همانا پاسخ سطحی تر است و در بدو امر جلوه می‌نماید این است که بله؛ مواجهه یا به عبارت بهتر مقابله سنت با مدرنیته و همه اعراضش ممکن است و هیچ دلیل قانع کننده‌ای به نظر نمی‌رسد وجود داشته باشد که به طور قطع امکان این گفت و گو و حتی استعلا جویی سنت بر مدرنیته را نفی کند.
در مقام ایضاح باید یاد آور شد که بله کار نشد ندارد؛ می‌توان این مواجهه و حتی مقابله را تصور کرد کما اینکه در سالیان گذشته حضرات این رویه را در پیش گرفته‌اند و همچنان در بر همان پاشنه می‌گردد و آب در همان هاون کوفته می‌گردد! اما مقصود از مقابله این است که آیا علوم غیرروشمند و بسیار ابتدایی تر سنتی واقعا قدرت تفوق بر علوم انسانی و فلسفه مدرن را دارند؟
به عقیده من پاسخ منفی است‌! چون تاریخمندی مهم ترین ویژگی معرفت بشری است! اندیشه بشری در دیالکتیک تاریخی خود را رفع می‌کند و مدام پیچیده‌تر و روشمند‌تر و تحقق یافته تر می‌گردد.
اما پاسخ دوم که خود به نحوی از بطن هرمنوتیک برآمده است بر آن است که سنت نمی‌تواند در مقابله با مدرنیته و اعراضش به تفوق دست یابد چرا که اصولا مفاهیم تاریخمندند و در سیری تاریخی تکامل یافته، متحقق می‌شوند؛ بر همین اساس هرمنوتیک یا به عبارتی فن تاویل و تفسیر روشمند که به نسبت مکاتب تفسیری سنتی بسیار متاخر تر، همه جانبه تر، سنجشگرانه تر، روشمند تر و تخصصی تر است طبعا بر تفسیر عمدتا بی مبنایی که در جهان سنت متداول بوده است چیره می‌شود!
البته این ابدا به معنای بری بودن هرمنوتیک و دیگر جوانب اندیشه و علوم انسانی مدرن از قرین بودن با خطا نیست اما به زندانیان ایدئولوژی و شیفتگان تئولوژی می‌بایست بی پرده بگویم از نفی مدرنیته آبی برای سنت گرم نمی‌شود! این قبیل نوشتجات هم از قبیل همان مساعی دون کیشوت واری است که اهل اندیشه با آن آشنایند.
      
3

14

(0/1000)

نظرات

"هرمنوتیک یا به عبارتی فن تاویل و تفسیر روش‌مند"، آقای شبستری طی ۶۱ جلسه مفصلا به موضوع هرمنوتیک می‌پردازند. این جملات از دقایق نخست جلسه‌ی یکم‌شان است: هرمنوتیک اصلا به معنای روش‌های تفسیر متون نیست. بسیار گسترده‌تر است از این‌که چه‌گونه متون را می‌فهمید. دانش فهم متون، دانش تفسیر متون نیست. نوعی عقلانیت است. نوعی طرز تفکر است. اگر مایل بودید این جلسات را هم بشنوید.
1

0

م.الف

م.الف

1401/11/3

تشکر؛ بله اما رویکرد نویسنده در کتاب مذکور  عمدتا معطوف به کاربست هرمنوتیک در تفسیر متون به ویژه تفسیر نص دینی است.
 هرمنوتیک هایدگری یا همان هرمنوتیک فلسفی  یحتمل همان چیزی است که مقصود جناب شبستری بوده است. 

0

ممنون از توضیح‌تون.

0

طه

طه

1401/11/4

چه اعصابی دارید که کتاب‌های پژوهشگاهِ آقای رشاد را مطالعه می‌کنید آقا...
اینها که تکلیف‌شان به نظرم روشن است، بقیه‌ی نوشته‌های فارسی حوزه فلسفه و مطالعات اسلامی هم چنگی به دل نمی‌زنند... حتی در کتاب‌های خوب که پر اطلاعات هستند نیز معمولا مطالب به صورت کیلویی روی کاغذ ریخته شده، بدون متد...
2

0

م.الف

م.الف

1401/11/4

آخر یه وقتی من هم جزو همین جماعت بودم... 

0

همین طور است متأسفانه 

0

طه

طه

1401/11/4

من هم تقریباً چنین بودم...
یاد آن روزگاران یاد مباد!

0

احسنت. موافقم

0