یادداشت

عروسک خانه: نمایشنامه در سه پرده
        "عروسک خانه "
داستان دقیقا داستانِ عنوان کتاب است. 
داستانِ نورا، دختری که مثل عروسک باهاش رفتار می‌شده.
خیلی فکر کردم که باید چه یادداشتی بنویسم  اما واقعیت اینه که باید فقط خواند و فکر کرد...
یکی از  موضوعاتی در ارتباط با ساختار نمایشنامه برام خیلی جالب بود و این بوده که  نمایشنامه در سه پرده و بسیار کوتاه نوشته شده، در پرده یک و دو یک چیزی خیلی تکرار میشد و اونم انتظار های همسر نورا از اون و طوری که دلش می‌خواست باشه بود و عنوان های متفاوتی که برای خطاب کردن نورا از آنها استفاده می‌کرد. اولش برام اینهمه تکرار عجیب بود آن هم برای یک نمایشنامه کوتاه اما وقتی به پرده ی سوم و آخر داستان رسیدم متوجه شدم کل این زمان ذهنم داشت برای این آماده میشد که در آخر تصمیمِ نورا رو تا حد زیادی درک کنم و تصاویر مغزش رو تصور کنم و با خودم بگم  مدت ها قبل ذهنش برای آن آماده بود.
      
228

31

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.