یادداشت بهارفلاح🌺⭐
1404/6/30 - 16:40
🟣📖نمایشنامهی «سیکلوپس»،یکی دیگه از آثار اوریپید، نویسنده و شاعر اهل آتن دریونان 🇬🇷 هستش. این کتاب با نمایشنامههایی که تا حالا ازش خوندیم متفاوته،پارسال خونده بودم یکبار که خیلی چیزی متوجه نشدم،چون نه ادیسه رو میشناختم،نه چیزی از دیونیسوس میدونستم نه از تراژدی ونمایش ساتیری اما درهرصورت خوانندهای که چنداثر از اوریپید خونده و آشنایی با نمایش ساتیری نداره اولش شگفت زده میشه ازسبک نگارش وترجمه ودیالوگها ولی خوندن مقالههای پایان کتاب کمک کننده هستن 🔎قبل از خوندن نمایش خوبه بدونیم که نمایش ساتیر بخشی از تجربهی تئاتر یونان بوده. این گونه از نمایش ساتیر به نمایشی میگفتن که شامل تقلید مسخرهآمیزی از اسطوره (عموماً دهنکجی به خدایان یا قهرمانان و به ماجراهای اونها )، هر سال پس از یک سهگانه (تریلوژی) از تراژدیها بر صحنه میرفت،واصطلاحش میشه تترالوژی جزء جداییناپذیر دیونیسیای شهر بودن، جشنوارهای که اون زمان(قرن ۴و۵پیش از میلاد) به افتخار دیونیزوس برگزار میشدن برای اینکه از غم تراژدی ها کم بشه،وبرای پایانی مفرح و آرامشبخش اجرا میشدن از نمایشنامههای ساتیری فقط تیکههای کوتاه جامونده و تنها نمایشنامهی ساتیر که به صورت کامل بر جا مونده،« سیکلوپس» نوشتهی اوریپیده. 📝چکیده این نمایشنامه، روایتی خندهدار از داستان اسطورهای شناختهشدهایه که در سرود نهم اودیسۀ هومر خوندیم اما این نسخه، تلخیِ خشونت و ستیز با هیولا به صورت نمایشی و کمدی نشون داده میشه اینجا سه بازیگر اصلی داریم گروه همسرایان( که متشکل از ساتیرها هستن،ساتیرها موجوداتی نیمه بز ونیمه انسان بودن که اینجا تنبل وترسو تصویر شدن) ادیسه نقشهکش جنگ تروا و سیلنوس پیرمردی یار و همدم دیونیسوس (خدای شراب) بوده که ابتدای نمایشنامه با مونولوگ(تک گویی)توضیح میده چی شده اینجا تو جزیره افتاده وشخصیت دیگه سیکلوپس( غولهایی با یک چشم در وسط پیشانی گفته میشده)موجودی آدمخوار ♀️اودیسه به همراه تعدادی از خدمهاش درراه برگشت به سرزمین خودشون گم میشن وبه این جزیره ناشناخته میان برای به دست اوردن آب وغذا اما این جزیره زیرسلطه سیکلوپس هستش،سیکلوپ بعداز خوردن دوتن از یاران ادیسه، ادیسه و۱۲همراهش رو در غار نگه میداره وقصد خوردن بقیه رو در روزهای دیگه داره، اودیسه با زیرکی و با کمک شرابی🍷 که به اون میده، سیکلوپس رو مست میکنه و با چوبی تیز وداغ چشم اون رو وقتی خوابه نابینا میکنه وبعد اودیسه و مردانش با این ترفند پا به فرار میذارن وبه سمت کشتی میرن. - همسرایان در نقش ساتیرها با شوخیهای جنسی و موجی از سخنان بیپروا 👀حضور دارن.. طبعاً طنز در کنار تعقیب و فرار، صحنهها رو از خشونت بیپرده پاک میکنه بعد از فرار، پولیفیْموس با فریادِ نفرین بر ادیسه از خدایان درخواست کمک میکنه،ابتدای نمایش از همهی خدایان بدمیگفت حتی پدرخودش ☂️چیزی که توی کتاب تئوگونی نوشته شده بود دو نسل سیکلوپ وجود داشت؛ نسل اول شامل سه برادر نامیرا هم بودن که حاصل وصلت گایا واورانوس بودن ونسل دیگه نوادگان پوزئیدون بودن که معروفترینشون همین پولیفموس هستش ☂️یه تفاوت دیگه هم که با روایت هومر وجودداشت ورودی غار رو سیکلوپس سنگ خیلی بزرگی گذاشته بود وادیسه ویارانش ده سال اسیر شدن اونجا
(0/1000)
نظرات
1404/6/30 - 17:17
چقدر تو این دوره، یادداشتهای شما به من کمک میکنه داستانها و نمایشنامههای یونانی رو بهتر درک کنم دست مریزاد👌
1
4
1404/7/3 - 18:31
واقعا مطالب صفحه تون رو که میخونم لذت میبرم. اطلاعاتتون در زمینه یونان باستان فوق العاده است و خیلی خوشحالم یکی دیگه رو پیدا کردم که حتی از خودم بیشتر مشتاق ادبیات یونان باستان هستش.👌🏻👌🏻💯
1
2
بهارفلاح🌺⭐
1404/6/30 - 19:52
2