یادداشت سعید بیگی
4 روز پیش
نثر کتاب بسیار عالی، شیرین، خواندنی و فوقالعاده بود و این نخستین کتابی بود که از استاد «عبدالله کوثری» خواندم. زبان روایت ـ بهویژه در نخستین نمایشنامه یعنی «آگاممنون» ـ شاعرانه، زیبا و دوستداشتنی است و زبان فاخر و استوار مترجم توانمند، کاملا با فضا و زمان این آثار متناسب است. من یک بار به جهت طولانیبودن متن و عینکی بودنم، فایل صوتی کتاب را گوش دادم و از زبان و نثر فاخر و آهنگین (مُسَجَّع) نمایشنامهها، بهقدری خوشم آمد که بهسختی شروع به خواندن متن کتاب نمودم. اذیت شدم، لذّت بردم و ادامه دادم تا کتاب تمام شد. آقای خطیب عزیز؛ بابت معرفی این اثر ارزشمند، در باشگاه «هـامــارتـــیــــا» از شما سپاسگزارم. استاد «کوثری» در تمام نمایشنامههای کتاب، علاوه بر استفاده از واژگان پارسی سره، گوشنواز و غیر مهجور (یعنی رایج در زبان روزمَرّۀ مردم)، از ترکیبهای ابتکاری دو یا چند واژۀ پارسی بهره جستهاند که زبان روایت را شیرین، دلنواز و دلپذیرتر کرده است. استفادۀ فراوان از آرایههای ادبی؛ به ویژه دو آرایۀ سَجع و جِناس، بیشتر در نمایشنامۀ دوم ـ یعنی «نیازآوران» ـ بر موسیقی کلام افزوده و آن را بسیار زیبا، خواندنی و شنیدنی کرده است. * در زیر نمونههایی از واژگان، جملهها و عبارتهای کتاب و از نمایشنامۀ «آگاممنون» که به نظرم جالب، زیبا و جذاب بودند؛ را آوردهام: (شبپاییها ـ هِلِن آن عروس بسیارمَرد ـ زمان بس کُندگام بود ـ نابِشایست ـ خاموشوار تمنای رحمت داشت ـ اَنجامی خُجسته درپِی باشد ـ همه باد در سَران را که مست سودای خامِ خویشند ـ و آنگاه رویای پادَرگُریز رنگ میبازد ـ نفرت از دِیهیمدارانِ جَنگگُستر دامن میگُستَرد ـ هر یک را بَدَستی خاک ـ به پایمَردیِ داد ـ کلمات آتشگون ـ شادیاَفزای ـ ترانهاش سوگسُرود است ـ میهمانی ناخُجستهگام ـ سرای دودآکَند ـ در کامِ کوهآبهها ـ سِیلوار واژهها ـ میبَسیجَند ـ گرگوَش ـ دَریوزهگَر ـ زمان من دررسیده است ـ من آن پرندهای نیستم که از جُنبش بوتهای در بادِ هَرزهگَرد بترسم ـ آه شوربخت دخترا که تقدیری چنین داری ـ آنگاه که کارِ آن کینسِتان به پایان آمد ـ کاخهای بِشکوه ـ چشم آزمند ـ مردی زَخمگین ـ آنگاه اگر بَرآشوبیم، رَواست ـ اینک من، ایستاده بر دَستکارِ خود ـ عبرتی دیرپای ـ و شوربخت مردی که منم ـ وای من، وای من از این دروغِ فرومایه ـ باداَفرَه ـ من خوارداشتِ مُردگان را رَوا نمیبینم ـ سنگپارهها ـ فرومایهای بُزدل که تویی ـ مَگذار تا نابِشایستی دیگر روی بنماید ـ اکنون خود را بیاکَن و پَروار شو ـ همه چیز را به سامان خواهیم کرد) در این مجموعه، این آثار را میخوانیم: ـ (آگامِمنون) : داستان بازگشت قهرمانانۀ «آگاممنون» از جنگ ۱۰ سالۀ تروا و به قتل رسیدن وی... ـ (نیازآوران) : داستان بازگشت مخفیانۀ «اورستس» پسر «آگاممنون» از تبعید و دیدار با خواهرش «الکترا» بر سر مزار پدر و پیمان بستن برای خونخواهی و انتقام مرگ پدر... ـ (الاهگان انتقام) : داستان زندگی «اورستس»، پس از قتل مادر و معشوقهاش... ـ (پرومتئوس دربند) : داستان به بند کشیدن «پرومتئوس»، به دستور «زئوس»... ـ (هفت دشمن تبس) : داستان عهد دو برادر به نامهای «اتئوکلس» و «پولونیکس»... ـ (پارسیان) : داستان شکست «خشایارشاه» در نبرد دریایی سالامیس... ـ (پناهجویان) : داستان پناه بردن «دانائوس» و دخترانش به شهر آرگوس، برای فرار از ازدواج اجباری با پسران «آیگوپتوس»... استاد «کوثری» در مصاحبهای، از تلاش برای یافتن زبان مناسبی برای ترجمۀ این آثار گفته و در نهایت به این زبان شیوا و زیبا دست یافتهاند. از مجموع این آثار؛ چهار اثر «آگاممنون» ، «نیازآوران» ، «پرومتئوس» و «پارسیان» را بیش از بقیه پسندیدم و از آنها لذت بردم. در کتاب صوتی که شنیدم؛ بانوی خوانندۀ متن، در تشخیص لحن جملات و عبارات، گاه دچار مشکل میشد یا برخی واژگان را نادرست تلفظ میکرد. گاه نیز یک کسره را اضافه یا حذف میکرد یا اینکه «ی» مصدری را نکره تلفظ میکرد و برعکس و معنای جمله یا عبارت کمی مخدوش میشد. خواندن این کتاب، گرچه متن طولانی و کمی سنگین بود؛ اما تجربهای بسیار شیرین و دوستداشتنی بود. علاقهمندان به نمایش و تراژدی را به خواندن این کتاب ارزشمند و خواندنی، دعوت میکنم.
(0/1000)
نظرات
4 روز پیش
درود و خداقوت خواهش میکنم، حجم کتاب و ماجراها طولانی، اما شیرین و خواندنی بود. مانا باشید. 💐🙏
1
سعید بیگی
4 روز پیش
1