یادداشت Mahsa bgbn
۴ فروردین ۱۴۰۰ ۴ آذر ۱۴۰۲ نادرخان! نمیدونم چی بگم و چطوری بگم. قبل از خوندن یادداشتهای پایانیت، با خوندن هر سطر کتاب، بدوبیراههایی که باید مینوشتم رو تو ذهنم مرتب میکردم. به خودم قوت قلب میدادم فقط چندصفحه دیگه تحمل کن، تموم میشه و میتونی خودت رو خالی کنی. میخواستم گالانی بزنمت نادرخان! اما خوندن حرفهای پایانیت آب رو آتیش بود. خشم و انزجار و ناامیدیم به قطرات اشک بدل شد و فروچکید. قلبم صاف صاف شد. سوختم.. نادرخان ازت ممنونم که همه این مدت کنارم بودی. چه ذوقی داشتم وقتی کتابت رو ۱۲۰ هزارتومن خریدم. و چند سال بعد، نوروز ۱۴۰۰ احساس کردم بالاخره آمادگیشو دارم شروعش کنم. چه لحظههای نابی بود وقتی عاشق گالاناوجا شدم. صدای تپشهای قلبم هنوز تو گوشمه. آخه من همیشه عاشق دیوونهها میشم. حتی یادمه فالوئرام رو تهدید میکردم اگه آتش بدون دود رو نخونین، گالاناوجا رو میفرستم سراغتون:) طولی نکشید که دوباره عاشق شدم، ایندفعه عاشق گالاناوجای دوم؛ آتمیش یکییدونهم. و دوباره و دوباره... و یادم نمیره اون شب بارونی که ..... رو کشتن و من چه زاری میزدم تنهایی تو اتاقم. و همون لحظه سر اسپویلی که نکردم با یکی از دوستهام جر و بحث کردم و همه چی بینمون تموم شد. و یادم نمیره دوست دیگهای رو که هر وقت میدیدمش ذلهش میکردم بس که از آتش بدون دود محبوبم براش سخنرانی میکردم. مطمئنم هر وقت اسم آتش بدون دود رو بشنوه، یادم میفته/ یادش میفتم؟؟!! خاطرههای زیادی با این کتاب دارم نادرخان. حیف که ساعت پنج و نیم صبحه و لوب فرونتال مغزم درد میکنه. نادرخان ازت ممنونم برای کتابی که نوشتی! برای همه احساسات و خاطرههای خوبی که با جادوی کلماتت بهم هدیه دادی. برای پنج جلد شاهکاری که خلق کردی ازت ممنونم! خیلی زیاد دوسِت دارم. حتی با وجود اینکه دو جلد آخر مجموعهت رو میخوام از حافظهام پاک کنم اما همچنان خیلی دوست دارم. روح بزرگت رو ستایش میکنم. امیدوارم بخاطر همه ناسزاهایی که با خوندن دوجلد آخر به زبون آوردم منو ببخشی. میدونی که ازت انتظارات زیادی داشتم. میدونی که اون حرفا از ته دلم نبود. میدونی که من هر کیو بیشترتر دوست داشته باشم، بیشترتر بهش سخت میگیرم و بیشترتر اذیتش میکنم و بیشترتر هم ازش ناراحت میشم. لوب فرونتالم داره منفجر میشه دیگه... نادرخان کاش بیشتر عمر میکردی و این دو جلدی رو که انگار به زور اسلحهی عزرائیل، باعجله و ناشیانه نوشتی، بازنویسی میکردی. چون مجموعهت لیاقت پنج ستاره طلایی رو قطعا داشت. حیف که نشد.. دیگه توان بیشتر نوشتن رو ندارم. روح آزادیخواهت شاد عزیزم! ❤️ (خوندن مجموعهی آتش بدون دود، ۲ سال و ۸ ماه یا بهعبارتی ۹۷۷ روز طول کشید.🙇🏽♀️)
23
(0/1000)
نظرات
نادرخان! این یکیو کامنت میذارم! چرا از گویش زیبای ترکمنی جز تو صفحه آخر کتابت استفاده نکردی مرد! چرا اون همه شعر و مَثَل همه فارسی بود؟ چرا؟ چرا؟ چرا؟ 😭😭😭😭💔💔💔💔
3
زهرا رستاد
1402/09/08
0