یادداشت mobina

mobina

mobina

1403/11/10

گل داوودی
        گل داوودی سفید نماد عزاداری در کره جنوبیه و فکر می‌کنم همین جمله برای توصیف دردناک بودنِ این کتاب کافی باشه.

"در حال حاضر از ده‌ها هزار زنی که توسط ارتش ژاپن به بردگی گرفته شده بودند، تنها چهل و چهار نفر هنوز زنده هستند تا به جهانیان بگویند که در زمان اسارتشان بر آن‌ها چه گذشته است، چگونه زنده ماندند و چگونه به خانه بازگشتند."

داوودی سفید بر اساس داستان واقعیِ زنان آسایشگر نوشته شده؛ دختران جوان کره‌ای که در جریان جنگ جهانی دوم به بردگی جنسی برای سربازان ژاپنی مجبور می‌شدن. من اولین بار بود که راجع به این موضوع می‌خوندم و همچنین اولین باری بود که عبارت "زنان آسایشگر" رو می‌شنیدم. این عبارت برای توصیف وضعیت این زنان باورنکردنیه و به نظرم نوعی تلاش برای عادی‌سازی و کم‌اهمیت جلوه دادن وضعیت اون‌هاست، در حالی که واقعیت اینه که بسیاری از اون‌ها با خشونت و اجبار به این کار گمارده شدن و تحت شرایط غیرانسانی زندگی می‌کردن!

این کتاب یکی از تأثیرگذارترین، دردناک‌ترین و تلخ‌ترین کتاب‌هایی بود که تا حالا خوندم. با علم به اینکه قراره کتاب دردناکی باشه، شروعش کردم ولی اصلاً نمی‌دونستم قراره با چه چیزی روبرو بشم. بعد از خوندن ۵۰ صفحه‌ی اول کتاب، انقدر عصبی شدم که کتاب رو کنار گذاشتم و چند ساعت تلاش کردم تا آروم بشم. واقعاً خوندن کتاب برام راحت نبود و بعد از هر بخش و گاهی بعد از هر صفحه باید مکث می‌کردم و انقدر نفس عمیق می‌کشیدم که به اعصابم مسلط بشم. ولی ادامه‌ش دادم چون باید سرگذشت هانا و امی رو می‌خوندم و باید از این جنایت باخبر می‌شدم. چون این کتاب فقط روایت‌کننده‌ی جنایت بر زنان کره‌ای نیست؛ بلکه درباره‌ی تمام زنانیه که در طول تاریخ در جنگ‌ها مورد جنایت قرار گرفته‌اند.

علاوه بر داستان دردناک کتاب، من شیوه‌ی روایت داستان و موازی پیش بردن روایات هانا و امی رو دوست داشتم. 
امی که بار شرم رو در تمام زندگیش به دوش کشید و این شرم، به جزئی از وجودش تبدیل شده بود و "هان" وجودش بود.

و چیزی که خیلی برای من دردناک بود اینه که ژاپن هنوز از قربانیان این تجاوزها عذرخواهی نکرده و کره جنوبی و ژاپن در مورد زنان آسایشگر به "توافق" رسیدن که مجسمه‌ی صلح رو از جلوی سفارت ژاپن بردارن و دیگه هرگز درباره‌ی زنان آسایشگر صحبت نکنند. توافقی بین دو کشور... و زنانی که اگر بودند از غمِ این توافق دوباره می‌مُردند.

یادداشت رو با بریده‌ای از کتاب تموم می‌کنم:
"سالیان درازی از پایان جنگ و آغاز اعتراضات می‌گذرد اما این جنایات همچنان بی‌جزا مانده است. قربانیان چه کاری باید انجام می‌دادند که لایق یک عذرخواهی باشند؟ چه باید می‌دادند؟" 🕊
      
1.3k

48

(0/1000)

نظرات

عالی نوشتی
1

1

mobina

mobina

1403/11/10

مرسییی خوندی، بوسس 💕 

1

الان میدونی چرا دلم میخواد همه این کتاب بخونن، چرا همیشه و در همجا و در جواب هر سوالی گفتم داوودی سفید .چون نمیخوام زجر این زنان فراموش شود،حتی اگر یک نفر روایت کننده غم آنها باشه 
نباید درد این زنان فراموش شود، نباید چهارشنبه های سفید فراموش شود 
حداقل ما زنان نباید فراموش کنیم ، درد و رنجی را که بی گناه متحمل می شویم
1

4

mobina

mobina

1403/11/10

آره الان فهمیدم که چرا دوستش داری
واقعا کتابیه که باید خونده بشه تا روایت هانا و امی‌ها فراموش نشه  

1

دریا

دریا

1403/11/10

من هنوز کتابو نخوندم ولی خیلی خیلی خشمگین شدم. نمی‌تونم کلماتی پیدا کنم که لایق جنایت کره‌ی جنوبی باشه به‌خاطر چنین ظلم بزرگی. این توهین‌آمیزتره که کشور خودت تصمیم بگیره فراموشت کنه. به نظرم مردم نباید فراموش کنن. باید یادشون به شکل‌های مختلف زنده نگه دارن، که حکومتشون هم بفهمه اگه مردم بخوان، هیچ‌چیز فراموش نمی‌شه و اگه نخوان، هیچ‌چیز و هیچ‌کس موندنی نیست.
2

2

mobina

mobina

1403/11/11

دقیقا، واقعا ناراحت‌کننده‌ست که این دوتا کشور برای اینکه بتونن روابط دوستانه‌تری در جامعه بین‌المللی داشته باشن تصمیم به همچین کاری گرفتن.
و مردمشون هم به این توافق اعتراض کردن و معتقد بودن که ژاپن فقط می‌خواد تاریخ رو پاک کنه. انگار نه انگار این قساوت‌ها اتفاق افتاده. 

1

دریا

دریا

1403/11/13

0

چقدر قشنگ درباره این داستان دردناک  نوشتی :)
1

2

mobina

mobina

1403/11/11

ممنون که خوندین💕 

1

البته که این کتاب ممنوع الچاپ شد ... 🥲
1

0

mobina

mobina

1403/11/11

بله متاسفانه... من امروز از انتشارات پرسیدم و متوجه شدم-
واقعا حیفه دیگه همچین کتابی چاپ نشه 🥲 

1