یادداشت انسانی در جستجوی معنا؛

بسم الله ا
        بسم الله الرحمن الرحیم 

اوه ، گوشت تلخ ترین که نه ، به قول ما ترک‌ها اَتی‌زَر ترین شخصیتی که در ادامه کتاب عاشقش شدم!
در حدی که اصلا معیارام کاملا جابجا شد 🤣🤣🎀

این کتاب رو بار اول تا صفحه ۲۰ خوندم و اصلا جذبم نکرد و دوباره شروعش کردم چون کتاب نخونده توی کتابخونه‌ام مثل بار اضافیه😂

طبق نظرات بهخوان منتظر یه کتاب قوی و خوب بودم که صد البته عایدم نشد ، یجورایی داستان اصلا مورد علاقم نبود ، هم ژانرش هم روند داستان (کلا آدم عجولیم و داستان آروم بهم نمی‌سازه) ، اما نفهمیدم این‌همه تعریف واقعا واسه این کتاب می‌ارزید یا نه؟

جدی هر چی فکر میکنم چیز شاخصی نمی‌بینم توی کتاب😭😭

و یکی از مواردی که من خودم به شخصه خیلی دوستشون داشتم شخصیت اوه بود که در ادامه داستان خودش رو روز به روز بیشتر نشون میداد و همیشه سرسخت بود و هیچ‌کسی جز سونیا و ساب‌ش براش مهم نبود. گوگولیییی

داستان کتاب درمورد پیرمردیِ که ۵۹ سالشه و ۶ ماه از مرگ همسرش می‌گذره و اون میخواد خودش رو بکشه که با ورود همسایه‌ی جدیدش که زنی ایرانی و خانواده‌اش تحولی توی زندگیش ایجاد میشه و...

جدا از داستان به نتیجه رسیدم سوئد چقدر جای رو مخی برای زندگی میتونه باشه.
      
47

12

(0/1000)

نظرات

samin⋆

samin⋆

4 روز پیش

اوه واقعا ناز گلیه😭🐣 
و میدونی؟ فکر میکنم شاید نکته شاخصش همین باشه که میگه خیلی از آدما بد نیستن؛ فقط آدم مناسبشون نیست؛ یا درست با اون روحیات رفتار نمیشه.

0