یادداشت PRS

PRS

PRS

دیروز

            ▪ این یک روایتِ ایرانی، برای دل‌های ایرانیه.
خوندن این کتاب به‌ لطف یکی از معلم های من بود که کتاب رو داد دست ما و گفت بین هر کس که کتاب می‌خونه، دست‌به‌دست کنین و بخونین. مثل مشتری‌ها که اول دید خوشایندی نسبت به موتورهای جمکو نداشتن، منم فکر نمی‌کردم که این کتاب تبدیل بشه به یکی از لذت‌بخش‌ترین تجربه‌های کتابخونی من. کمتر کتابی پیدا می‌شه که یک روایتِ به‌ظاهر خشک و علمی رو تا این حد با کشش و جذابیت همراه کرده باشه و انقدر راحت‌خوان باشه.

    ● رفته‌به‌رفته، روایت صعود جمکو دقیقا اون چیزی بود که باعث شد بفهمم "عِرق به وطن" و "نبوغ" یعنی چی. از خلاقیت و مهارت مهندس رستمی در زنده کردن امید و غیرت کارگران جمکو (که در آچار چهارم، ابروگشاده و آچار پانزدهم، جعبه سیاه که مربوط به خانم حکم آبادی بود به من کاملا اثبات شد) گرفته تا عرق ریختن و زحمات بی‌منتشون.
    ● چیزی که روایت رو برای من جذاب کرد، بازگو کردنش از دیدگاه چند شخصیت مختلف جمکو بود. دقیقا همون چیزی که می‌تونست روایت جمکو رو از یکنواختی در بیاره و تبدیل بکنه به "داستانی" که هر ایرانی باهاش هم‌ذات‌پنداری می‌کنه و قدردان اونه.

امیدوارم که با انتشار همچین کتاب‌هایی، میدون برای دست‌به‌قلم‌ها و زخم‌دیده‌های ایران و شرکت‌های دیگه‌ای مثل جمکو که تعداد کمی هم نیستن، باز بشه. در آخر هم فکر نکنم که دیگه جمکو و همچنین آقای حکم‌ آبادی عزیز نیازی به تشکر بیشتر داشته باشن، چون قطعا یک ایران مدیون اونهاست.
      
6

1

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.