یادداشت مرضیهبانو
1404/1/19
نمایشنامه "پس از سقوط" نمایشنامهای دو پردهای نوشته آرتور میلر است که همه ماجراهای آن در فکر و خاطره "کوئنتین"-شخصیت اصلی- میگذرد. کوئنتین وکیل بوده و خاطراتی که از ذهنش میگذرد مربوط به پروندهها، والدین، حضور در نزدیکی برج یک اردوگاه کار اجباری و مهمتر از همه ارتباط او با همسرانش است. این نمایشنامه را شخصیترین اثر در کارنامهی میلر به شمار میآورند. کوئنتین در نمایشنامه بعد از همسر اولش با زنی به نام مگی که شهرتی به هم زده ازدواج میکند و مشکلاتی با او دارد. آرتور میلر نیز بعد از همسر اولش با مرلین مونرو ستاره هالیوودی ازدواج میکند. در واقع مگی و مونرو و همچنین کوئنتین و میلر وضعیت مشابهی را بازنمایی میکنند. در نمایشنامه خاطرات و ذهن کوئنتین برای مخاطب نمایش داده میشود و این امر باعث شده که گاهی ماجراهای داستان و رفت و آمد شخصیتها با هم تداخل داشته باشد و این نکته مدام به یاد مخاطب میآورد که ما درون دنیای ذهنی کوئنتین هستیم. دو مورد از مضامین نمایشنامه برای من جالب بود که هر دو را شاید بتوان پرسشهای اخلاقی ذهن کوئنتین-میلر دانست. اولین مضمون اینکه او مدام سوالاتی از درستی، حد و مرز آن و نقطه مقابل آن دروغ مطرح میکند. برای مثال کوئنتین در ارتباط با لوئیز (همسر اولش) موقعی که از احساس گذرایش به یک زن دیگرصحبت میکند با واکنش تند او مواجه میشود و آنجا از خود میپرسد که آیا نباید حقیقت را بگوید؟ موقعیتهای دیگری هم برای طرح این سوالات پیش میآید. دومین مضمون را مجزا بودن مینامم. کوئنتین در چند جا حین گفتگوهایی این سوال را مطرح میکند که آیا ما انسانها کاملا از هم مجزاییم؟ آیا ما در گناهان و اشتباهات هم سهمی نداریم؟ نقطه مقابل این احساس مجزا بودن که کوئنتین با آن مسئله دارد احساس پیوستگی است. همین موجب میشود که کوئنتین وکالت دوست قدیمیشان "لو" را بپذیرد در حالی که سایر دوستانش از روی ترس از پیشامدهای سیاسی متعاقب آن نمیپذیرند و خودشان را "مجزا" می پندارند. شاید مهمترین کاری که "پس از سقوط" با ذهن مخاطب میکند طرح پرسشهایی است که ارزش فکر کردن دارند. پ.ن: قصد نداشتم یادداشتی بنویسم ولی حیفم آمد و در فرصتی که پیش آمد با عجله نوشتم. پیشاپیش عذرخواه تمامی ایرادات احتمالی هستم.
(0/1000)
نظرات
4 روز پیش
درود و خداقوت یادداشت کوتاه و جالبی بود. استفاده کردم و از شما سپاسگزارم. 🌷🌸
1
1
مرضیهبانو
1404/1/21
1