یادداشت سید عرفان

اتاق شماره 6
        تویی که روی پر قو خوابیدی بهترین ها رو خوردی و پوشیدی تحصیلات عالیه داری  و کم نداشتی 
حالا از من میخوای نسبت به درد و رنج بی تفاوت باشم چون یک امر بیرونی هست و این درون ماست که مهمه و عقله که جایگاه و شانیت به انسان میده نه احساسات بیرونی 
هه.... کافیه فقط انگشتت لای در بمونه تا صدای فریادت به فرسخ ها دور تر برسه و همه ی این عقایدت رو  فراموش کنی
بله... تو  رنج نکشیدی... درد نداشتی... قطعا از نظر تو تيمارستان و اتاق کار گرم فرقی نداره....
. 
. 
ایوان این حرف ها رو به آندری زد و آندری فقط لذت برد که هنوز کسی هست که  باهاش حرف های فلسفی و و عقلایی بزنه اما وقتی حسش کرد که به اتاق شماره 6 فرستاده شد 
نه به عنوان پزشک... بلکه به عنوان یک دیوانه

عالی بود... خوشحالم که این کتاب و قبل تر نخوندم و الان خوندم 

برچسب زدن به آدم ها داره هر روز بیشتر میشه فقط کافیه از مسیری که همه میرن جدا بشیم و اونجاست که دیوانه لقب میگیریم.... 




      
483

43

(0/1000)

نظرات

این کتاب واقعا عالیه🥲

1

موافقم👌🏻

0

یه مقدار آخرش رو لو دادید :)
1

0

ذوق زیاد کار دستم داد🤦‍♂️🥺 

1