یادداشت بهارفلاح
5 روز پیش
4.2
23
یکی از بهترین نمایشنامه هایی که تاکنون خوانده ام،دراین نمایشنامه با تقابل سنتی خیروشر مواجه نیستیم،قهرمانی وجود ندارد، به قول نیکلای گوگول«تنها شخصیت مثبت نمایشنامه ،خنده است». 🔻این نمایشنامه در پنج پرده ، در ژانر کمدی با استفاده از دیالوگها و کلمات مناسب، جامعه ای را به تصویر میکشد که مخاطب را از فرط حماقت در اشتباه، به خنده بیندازد.گوگول در کتاب بازرس، به کمدی اشتباهات میپردازد که هم از سمت مردم شهر و هم از سمت مقامات اتفاق میافتد و بازرس اشتباه گرفته شده (خلستاکف) 🔻شروع فوق العاده واثرگذار وگره افکنی دراماتیک نمایشنامه بازرس با این جمله شهردار«آقایان از شما خواستم تشریف بیاورید اینجا که خبر بدی را به اطلاعتان برسانم یک بازرس به اینجا می آید» مقامات فاسد یک شهر کوچک روسیه به ریاست شهردار ، نسبت به اخبار مبنی بر اینکه بزودی یک بازرس ناشناس برای تحقیق در مورد آنها به شهر آنها خواهد آمد ، به وحشت افتاده اند.مقامات که نمیدانند بازرس چه کسی است، سعی میکنند از ظاهر افرادی که به شهر وارد میشوند او را شناسایی کنند. نمایشنامه در ژانر کمدی حماقتها وحرص قدرت وپول ،کردار پست وبلاهت به روشنی با قلم پرقدرت وجذاب گوگول به همراه چاشنی کمدی به تصویر کشیده شده است 🔻 شخصیتهای نمایشنامه زن شهردار زنی میانسال با رفتاری بچگانه که تمام فکر وذکرخود را با ثروت وفخرفروشی پیوند زده است دختر شهردار هم دختری ۱۸ساله ،ظاهربین وخام که به سرعت جذب تعریف وتمجید غیرواقعی که ازبازرس قلابی پیچیده است میشود ،بازرسی که دل دختر را به دست آورده واما گوشه چشمی به مادرش هم دارد. 🔻درپایان نمایشنامه که همه چیز عیان میشود و هویت خلیستاکوف برهمگان هویدا میشود شهردار نه برای چشم بد ونگاه هیز بازرس قلابی به زن ودخترش ناراحت است و نه نگران پولهای از کف داده است بلکه تنها ترس از اینکه اسمش آماج خنده وریشخند جماعت شود وبلاهت او خنده همه را برانگیزد. صحنه صامت بسبار جذاب انتهای اثر القا کننده همان بلاتکلیفی ووحشتی است که درابتدای نمایش شاهد آن بودیم ( درست مثل شروع نمایش که با پخش خبرورود بازرس به شهر شهردار ومابقی شخصیتها دچار ترس و وحشتی بسبارزیاد شدند) 🔻همیشه زمین خوردن شخصیتهای کمدی برایمان خنده دار بوده(مثلِ چالی چاپلین) ولی وقتی پلیسی باتوم به دست، زمین میخورد قههقه میزدیم پلیس همیشه مظهر قدرت جوامع است طنز از مقامات حکومتی باآن جدیت که دارند همیشه جذابیتی خاص داشته است .دراینجا هم هدف اصلی خنده حکومت ونهادهای حکومتی وصاحبان منصب است،درواقع روایتِ مشکلات کشور وفساد صاحب منصبان بازبانی طنز وشیرین چگونه این اثر در آن زمان از توقیف و چنگال سانسور درامان مانده شاید مدیونِ همین زبان شیرین و طنز نمایشنامه باشد چرا که تا جایی که نقل شده است شب اول نمایش تزار نیکلای اول قهقهه سرداده است.
(0/1000)
نظرات
3 روز پیش
من تازگی نمایشنامه عروسی رو خوندم از گوگول اونم قشنگ بود. برم سراغ این پس ✌️
1
1
بهارفلاح
3 روز پیش
1