یادداشت بهارفلاح🌺⭐
1404/2/12
🟢📖نمایشنامه «جن زدگان»نوشته هنریک یوهان ایبسن نروژی🇳🇴درسه پرده است.سومین اثری که بعد از «خانه عروسک» و«دشمن مردم» از ایبسن خواندم. 📗نمایشنامه کم شخصیت است وکه تنها یک مکان دارد درهمه پردههای نمایش جابه جایی مکانی نداریم.جنزدگان دارای 5شخصیت است وتمام وقایع آن در ملکی روستایی متعلق به خانم آلوینگ اتفاق میاُفتد.این شخصیتها عبارتند از: خانم آلوینگ، ماندرش(کشیش)، اسوالد(پسرخانم آلوینگ)، رگینه پیشخدمت جوان و ژاکوب انگستراند. هیچ یک از این شخصیت ها ویژگی های قهرمان کلاسیک را ندارند و ضد قهرمان هم نیستند. آنچه در نمایشنامه از این شخصیت ها به تصویر کشیده می شود، ضعف ها و نقصان های شخصیتی شان است و بنابراین هیچ یک با ویژگی های قوی قهرمانانه نشان داده نمی شوند. ♂️آثار ایبسن از قهرمانان اسطورهایوقایع شگفتانگیز فاصله دارند و به آدمهای شهرنشین و مسائل روزمره و عادی آنها میپردازند.اینجا در این نمایشنامه، به طور مشخص ورود یک شخصیت جدید بر صحنه موجب ایجاد بحثی جدید میشود که یک «بخش» را پدید میآورد و با خروج آن شخصیت و پایان آن بحث، این بخش تمام می شود. نمایشنامه ی «جن زدگان» در وضعیتی به پایان میرسد که بحران هنوز پایان نپذیرفته است. یعنی بحث همچنان باز است و برای من مسائل هنوز تمام نشده که نمایشنامه به پایان می رسد. 📝چکیده نمایشنامه: «جنزدگان» دربارهی خانوادهی آلوینگ است. پدر خانواده که سرهنگ خوشنام و درباری بوده، فوت شدهاست.داستان خانوادهای با رازهای سربهمُهر؛ هنریک ایبسن در نمایشنامهی جنزدگان داستان زنی به نام هلنه آلوینگ را روایت میکندکه اکنون در تدارک برگزاری مراسم یادبودی برای اوست و قصد دارد طی این مراسم پرورشگاهی را هم افتتاح کند. در همین حین، اُسوالد، پسرِ خانواده از سفرطولانی به خارج از کشور رسیدهاست. اُسوالد نقاش است و بیماریای دارد که آن را از مادر خود پنهان میکند. رازی دیگر هم در میان است؛ راز زندگی آقای آلوینگ و نیت همسرش از ساختن پرورشگاه. در ادامه حادثهای رخ میدهد، رازها برملا میشود و به موازات اینها ماجرای عشق میان پسر و مستخدمۀ خانه نیز در جریان است. دراین نمایشنامه کشیشی هم هست به نام ماندرش که فردی محافظهکار وفرصت طلب است و خانم آلوینگ نقطهی مقابل اوست. 🌵 پسرش اُسوالد پس از سالها دوری اجباری از خانه، از فرانسه بازگشته و با بازگشت او و تصمیم مادر خانواده برای نگهداشتن پسرش نزد خود، حالا که پدر مرده است، رازهای سربهمهری برملا میشود. نمایش درحالی شروع میشود که خانم آلوینگ پرورشگاهی به نام همسرش و با کمک کشیش ماندرش احداث کرد و از طرفی کشیش میخواهد رِگینه، خدمتکار خانه را راضی کند تا نزد پدرش انگستران نجار بازگردد. در طول نمایش، از عشق خانم آلوینگ به کشیش در جوانی و عیاشی سرهنگ آلوینگ بزرگ، پرده برداشته میشود. خانم آلوینگ که بار زیادی در این سالها به دوش کشیده چندباری از تسخیرشدگی خانهاش و حضور جنها با کشیش سخن میگوید.اُسوالد از همه جا بیخبر به رِگینه خدمتکار خانه نیز دلباخته است و او را منبع الهام جدید خود برای دوباره نقاشیکردن مییابد اما در پایان همهی رازها برملا میشود. رگینه دختر سرهنگ و خدمتکار قدیمی خانه است. اُسوالد با بیماری ارثی فلج مغزی که از پدر عیاشاش به او رسیده، دست و پنجه نرم میکند و کشیش باعث آتشسوزی پرورشگاه که بیمه نیست میشود.تا زمین را برای استفاده کلیسا وخودش بردارد.درپایان رگینه نیز با پدرخواندهاش به شهر میرود. ✅قبل ازشروع دوره کتاب جنزدگان با جناب آقای خطیب درمورد نام کتاب ودلیل تفاوت نام کتاب در نشرهای مختلف صحبت کردم چون این نمایشنامه با استناد به Ghosts در زبان انگلیسی یا Gespenster در زبان آلمانی به اشباح ترجمه شده است،بعداز آن به دنبال نظر جناب دکتر قادری مترجم کتاب رفتم که متوجه شدم جناب قادری مترجم کتاب اعتقاد دارند که این مفهوم تمامی معانی موردنظر ایبسن را نمیرساند. در زمان ایبسن، این اثر با نام Les Revenants به زبان فرانسه ترجمه شد که به مفهوم مورد نظر ایبسن نزدیکتر است. واژه نروژی Gjengangere به معنای کسی یا پدیدهای است که دوباره به جایی باز میگردد یا رویدادی که دوباره رخ میدهد. به همین دلیل، «اشباح» این مفاهیم را نمیرساند و ترکیباتی چون «بازآیندگان» یا «بازگشتهها» معادلهای بهتریاند،وواژه «بختکها» تا اندازهای مفهوم «بازگشت» را دارد، اما این بازگشت بیشتر یادآور کرختی اعصاب و منگی حاصل از آن است. در نگاهی دیگر، «جنزدگی» هر دو مفهوم تسخیر روانی فرد و حضور مکرر و پوشیده موجوداتی در جایی یا در روان کسی را میرساند. ✅فیلم ایرانی اشباح ، ساختهی داریوش مهرجویی، اقتباسی از همین نمایشنامهی ایبسن است. ✅ایراد اصلی به نسخهی ایرانی است که نمایشنامه را اسیر سانسورکرده و همچنین به ترجمهی وارد است که برای خواننده بعضی مباحث گنگ ومبهم باقی میماند.
(0/1000)
نظرات
1404/2/12
ولی به نظر من همون اشباح بیشتر بهش میخورده جالبه فرانسه وانگلیس هم نام اشباح رو براش گذاشتن ولی مترجم ایرانی نظر دیگهای داشته
1
4
1404/2/13
حتی بدون درنظر گرفتن ترجمه کلا از کارای قبلی ایبسن ضعیفتر بود بنظرم دشمن مردم وخانه عروسک بهتر وقپی تر بودن
1
1404/2/17
درود و خدایارتان مثل همیشه یادداشتی مفصل، کامل و خواندنی بود. فقط یک پیشنهاد دارم؛ اگر ممکن است وسط کار تایپ، گاهی چند اینتر بزنید تا نوشتهها چند بند (پاراگراف) شوند و یک بند نباشند که چشم را آزار ندهند. سپاس و مانا باشید. 💐🙏
1
2
1404/2/17
درود برشما تندرست باشید🔥 بله. ممنون بابت پیشنهادتون .چشم پاراگراف بندی میکنم 🌱🙏
1
بهارفلاح🌺⭐
1404/2/13
1