یادداشت سید مرتضی امیری

"پس‌اندازی
        "پس‌اندازی و براندازی"

حتی یک فیلم هم از بهمن فرمان‌آرا ندیده بودم و آن‌چنان که باید و شاید نمی‌شناختمش. جسته و گریخته، اسمش را از این و آن شنیده‌ بودم که یک آدمی هست به اسمِ بهمن فرمان‌آرا. نمی‌دانستم کارگردان است، آشپز است، نویسنده است یا چی؟ فقط اسمش برایم آشنا بود تا آنکه یک روز توی کتابفروشیِ نشر امیرکبیر، (بعد از جلسه نقدِ کتابی که اسمش را هم فراموش کردم) توجه‌م جلب شد به "هفتاد و پنج سالِ اول به روایتِ بهمن فرمان‌آرا". اثری که به قلم و کوشش محسن آزرم است. احتمالا هم همین مسئله، یکی از مهم‌ترین دلایلی بود که کتاب را خریدم. البته ناگفته نماند که قیمتِ مناسبش هم حسابی آن روز قل‌قلکم می‌داد. 

برخلافِ اکثر آدم‌هایی که این روزها با خریدنِ طلا و دلار، پول پس‌انداز می‌کنند، من و هم‌کیش هایم آنقدر دیوانه‌ایم که با خریدن کتاب‌ها پول‌های‌مان را پس انداز می‌کنیم. البته نه آنکه سپرده‌گذاری سودآوری باشد اما دستِ کم چندسالِ بعد مجبور نیستیم به قیمت یک گوسفند چند ده کیلویی، یک کتاب چندصد گرمی را خریداری کنیم. 

لاکن ۲۸۰ هزارتومن ناقابل کارت کشیدم برای یک کتابِ ۷۱۰ صفحه‌ای از کارگردانی که نمی‌شناختمش. احتمالا هم اگر بعد از اینکه نوشته‌ام را خواندید و نظرتان جلب شد برای خریدنش، باید دستِ کم ۷۱۰ هزار تومنی کارت بکشید برای خریدِ چاپ جدیدش.

هفتاد و پنج سال اول... که دیگر حوصله ندارم بیش از این اسمش را کامل بنویسم قطعا یکی از "مهم‌ترین و بهترین" کتابی است که در بیست و یک سالِ اول زندگی‌ام‌ به روایت خودم، خوانده‌ام. قصد نداشتم هفتاد و پنج... را در بدو خریدن بخوانم. نیتم این بود که شاید سال‌ها بعد بهش احتیاج پیدا کردم و در اضطرار خواندمش. بالاخره من هم یک چیزهایی از کاسبی و زرنگی سرم می‌شود. اما نمی‌دانم چه شد که دو سه هفته پیش چند خطی از آن را خواندم که نوشته بود:

《سال‌ها پیش به دانشجوهایم که  پرسیدند چه‌طور می‌شود در سینمای ایران موفق شد، به شوخی گفتم با فرمول ساده‌ی بیست و پنج درصد استعداد، پانزده درصد روابط و شصت درصد "پوست کلفتی"... فرمول موفقیت در همه‌ی کارهای هنری در ایران چیزی جز این نمی‌تواند باشد.》.

شما که غریبه نیستید؛ حرفش مثل پتک کوییده شد توی سرم. به خودم آمدم دیدم در این پنج شش سالی که سعی کردم در ایران، انسان فرهیخته و هنرمندی شوم و اثری خلق کنم چیزی جز همین فرمول ساده‌‌ی بهمن فرمان‌آرا به کارم نیامده است. یعنی هرچه هست خلاصه می‌شود در "شصت درصد پوست کلفتی". همان شصت درصدی که شما را در مواجهه با بی‌رحمی ها و بی‌تفاوتی‌های از شمابهتران (مسئولان و ظاهرا فرخیتگان)، بی‌تفاوت و قوی می‌کند. 

خلاصه همین شروع دیوانه‌وارش بود که نگذاشت آن کتابِ لعنتی را کنار بگذارم. تمامِ این سال‌ها تمرکزم روی ادبیات داستانی بود و نمایشی. سینما را گذاشته بودم برای دوران بعد از بلوغ عقلی و هنری اما چه می‌شد کرد که بهمن فرمان‌آرا یک مرتبه سر و کله‌اش پیدا شد و یقه‌ام را گرفت که زنده‌باد سینما!

در نتیجه خواندنِ کتابِ هفتاد و پنج سال... ده‌ها فیلم سینمایی تماشا کردم و چندین و چند نقد مهم خوانده‌ام. از آینه تارکوفسکی و مهر هفتم برگمان بگیر، تا شازده‌احتجاب و گزارش عباس کیارستمی. فردا هم اگر عمری باشد می‌خواهم باشو غریبه کوچکِ بهرام بیضایی را تماشا کنم. دو ساعت پیش هم دقیقا زمستانِ ۶۲ اثرِ اسماعیل فصیح را شروع کردم که خودِ فرمان‌آرا می‌خواست روزی روزگاری فیلمش را بسازد.

هفتاد و پنج‌ سالِ اول به روایت بهمن فرمان‌آرا نه یک زندگی‌نامه و اثر سینمایی، بلکه یک درسِ زندگی است. درسی که می‌گوید پوست کلفت شوید فرزندانم! سینمای ایران، یک مشت مفتخور بی‌خاصیت نان به نرخ روز خور، نمی‌خواهد! حالا من این حرف فرمان‌آرا را ارجاع می‌دهم به تمامِ مسائلی که در ایران و خاورمیانه وجود دارد. همیشه گل‌های مهم‌ تاریخ را آدم‌های پوست کلفت زده‌اند. همان‌هایی که تا دیروز، مثل فرمان‌آرا جلوی اشرف می‌ایستادند و امروز با تمام هجمه‌ها و فشارها پای اعتقادت‌شان ایستاده‌اند.

نمی‌دانم فرمان آرا چندین و چند فیلم‌نامه و نمایش‌نامه نوشت که اجازه ساختش را به او ندادند. هم پیش از انقلاب و هم بعد از انقلاب البته! فقط می‌دانم که این آدم در هفتاد و پنج سالگی هنوز می‌خواهد فیلم بسازد و معتقد است که این تازه هفتاد و پنج سالِ اول بود! یعنی چشمِ امید دارد به یک هفتاد و پنج سال دیگر که بجنگد و کار کند.

این اثر نتیجه مصاحبه ۱۰۰ ساعته محسن آزرم با بهمن فرمان‌آراست که با پیشنهادِ او و استقبال فرمان‌آرا به رشته تحریر در آمد. 

گورِ پدرِ "خودت باش دختر و قورباغه‌ات را قورت بده". برای هرکسی که می‌خواهد پوست کلفت شود و موفق، خواندن چنین کتابی لازم است. حالا اگر این وسط به سینما و هنر هم علاقه دارید چه بهتر که همین امروز بروید، بخریدش و بخوانیدش.


سید مرتضا امیری ✍️
      
168

11

(0/1000)

نظرات

چقدر اون بخش سرمایه‌گذاری‌اش به جونم نشست، عالی بود😂

داداش من هم خیلی روی فرمان‌آرا و مشخصا همین کتاب تاکید می‌کنه همیشه. امیدوارم بکشم برم سراغش. 
3

1

فدای تو امیرحسین بدقول که هنوز فراتر از جنون رو نخونده 😂❤️ 

1

🤦😂
من سرافکنده هستم. همین آخر هفته‌ای می‌خونم حتما. 
@Semortezaamiri 

1

ببین گفتی ها تا جمعه شب منتظرم 😂❤️
@SAH.Hashemi04 

0

چه یادداشت خوبی و چه حس و حال خوبی! با اینکه هیچ علاقه‌ای به سینما ندارم، دلم خواست 60 درصد پوست‌کلفتی رو از یه جایی جور کنم و هر جوری شده توی سینمای ایران موفق بشم!
1

1

نظر لطفته. ایشالا که شصت درصدش جور میشه و از احمدرضا کوکب به عنوان یکی از موفق‌ترین کارگردان‌های ایران یاد می‌کنیم:)))) 

0

۷۱۰هزار تومن.🤕😪
1

1

اینجا ایرانه ده سال دیگه باورتون نمیشه یه کتاب انقدر ارزون باشه. 

0

تا حالا نقش «پوست‌کلفتی»  رو انقدر پررنگ ندیده بودم!
جالب بود..
1

1

فکر کن ۷۰۰ صفحه راجع به پوست‌کلفتی بخونی و لذت ببری! 

0

قیمت چاپ جدید ۹۵۰ هزار تومان!

1