یادداشت بهارفلاح🌺⭐

«مجمعی کرد
        «مجمعی کردند مرغان جهان
آنچه بودند آشکارا و نهان
جمله گفتند این زمان در دور کار
نیست خالی هیچ شهر از شهریار»🕊️
🟢📖عطار نیشابوری در کتاب منطق‌الطیر داستان رسیدن به سیمرغ را آورده است  و یکی از معروف‌ترین داستان‌های عرفانی در ادب فارسی است. این داستان به زبان تمثیلی، سفر روحانی انسان به سوی حقیقت مطلق را روایت می‌کند.
📗خلاصه داستان سیمرغ:
پس از حمد خدا و مدح رسول و خلفا، مستقلاً ابیات موضوعی مثنوی و داستان مرغان آغاز می‌شود. داستان مرغان در ۴۵ گفتار است و در پایان ابیاتی تحت عنوان خاتمه کتاب می‌آید. عطار در عرض ماجرا و سیر مرغان حکایت‌های حکیمانه‌ای می‌گنجاند و هفت وادی عرفان را معرفی می‌کند.
پایه داستان این است که جمعی از پرندگان در جلسه‌ای، برای انتخاب پادشاهی برای خود به اجماع می‌رسند. پس از بحث فراوان سیمرغ را برای این کار نامزد می‌کنند و برای یافتنش به راه می‌افتند. اما در راه هریک به دلیلی جان می‌بازد و فقط سی (۳۰) مرغ به سیمرغ می‌رسند و آن‌جا درمی‌یابند که طالب و مطلوب یکی است؛ چون آن‌ها سی مرغ بودند که طالب سیمرغ شدند.
ابیات سرآغاز داستان ابتدا سیزده (۱۳) پرنده را توصیف می‌کند که هر یک نمایانگر صفتی از انسان هستند و در وصف آن‌ها از اطلاعات عامیانه و داستان‌های دینی استفاده می‌کند.
🦩داستان طیور این‌گونه آغاز می‌شود:
مرحبا ای هدهد هادی‌شده
در حقیقت پیک هر وادی شده
ای به سرحد سبا سیر توخوش
با سلیمان منطق‌الطیر تو خوش
🦜مرغان‌منطق‌الطیر:هدهد، طوطی، کبک، باز، دُرّاج، عندلیب، طاووس، تَذَرْوْ، قُمْری، فاخته، شاهین، مرغ زرین، بط، هما، بوتیمار، بوف (جغد)، صهوه، تندباز،موسیچه (یاکریم)
📗گروهی از پرندگان، به رهبری هدهد، تصمیم می‌گیرند که به جستجوی سیمرغ، پادشاه پرندگان، بروند. هدهد به آنها می‌گوید که سیمرغ در قله کوه قاف زندگی می‌کند و برای رسیدن به او باید از هفت وادی (منازل عرفانی) عبور کنند:
وادی طلب (جستجو و خواستن)
وادی عشق (فداکاری و سوختن در عشق)
وادی معرفت (شناخت واقعی)
وادی استغنا (بی‌نیازی از غیرحق)
وادی توحید (دیدن همه‌چیز در یگانگی)
وادی حیرت (حیرانی از عظمت حقیقت)
وادی فقر و فنا (نابودی خود و یکی‌شدن با حقیقت)
در این مسیر، بسیاری از پرندگان از سختی راه خسته می‌شوند و بازمی‌گردند یا در دام نفس گرفتار می‌شوند. تنها سی پرنده موفق می‌شوند که از همه وادی‌ها عبور کنند و به قله قاف برسند. اما در آنجا با شگفتی می‌بینند که "سیمرغ" همان "سی مرغ" است!
معنای تمثیلی داستان:
سیمرغ، حقیقت نهایی و ذات الهی است که پرندگان (انسان‌ها) در جستجوی آن‌اند.
سفر پرندگان، سیر و سلوک عرفانی و عبور از موانع نفسانی است.
در پایان، پرندگان درمی‌یابند که حقیقت در درون خودشان بوده است و آنچه دنبالش بودند، خودشان‌اند.
این داستان یکی از زیباترین روایت‌های عرفانی درباره سفر انسان به سوی خدا و خودشناسی است و درپایان همگی در می‌یابند که حقیقت، چیزی بیرونی نیست، بلکه در درون ما نهفته است.
🦆منطق الطیربه این نکته اشاره می‌کند که هر ملتی، هر شهری به یک شهریار نیازمند است؛ نیازمند یک خداوندگار است؛ کسی که بتواند مردم را هدایت کند و به مردم آن راهی را نشان دهد که عشق و حقیقت و رستگاری ختم می‌شود.
پس مرغان و پرندگان جلسه‌ای تشکیل دادند و گفتند که هیچ اقلیمی بدون پادشاه نیست؛ پس ما مرغان و پرندگان چرا باید بدون پادشاه باشیم، پس باید به دنبال یک پادشاه بگردیم.
🦚در این بین یکی از پرندگان نامی منطق الطیر به نام هدهد وارد ماجرا می‌شود؛ هدهدی که پیر دانای پرندگان است. هدهد پرنده‌ای است که تلاش می‌کند تا دیگران پرندگان را به حقیقت وجودی خودشان سوق دهد.
«هدهد آشفته دل پرانتظار
در میان جمع آمد بی‌قرار
حله‌ای بود از طریقت در برش
افسری بود از حقیقت بر سرش»
🦤شاید بتوان سیمرغ را از مهم‌ترین موجودات در ادب پارسی برشمرد. همانند فردوسی که از سیمرغ در شاهنامه بهره گرفته است، عطار نیشابوری نیز در منطق الطیر خود از این مضمون بهره‌مند شد است. میان صدها هزار مرغ فقط سی تای آنها موفق شدند که از خود فانی و با پیوستن به محبوب باقی و به زندگی جاوید برسند. ولی پس از جستجوی شاه، پرندگان متوجه شدند که معشوقی که قبل از شروع سفر به قله قاف تصور می‌کردند (یعنی پرنده مخصوصی بنام سیمرغ) موجودی جزء خود آنها نبوده است و در حقیقت آن مرغان یکی شدند .دراین کتاب عطار با شیواترین تعبیراتی که در نظم فارسی، نظایر آن را کمتر می‌توان دید، سخن رانده است و چون راه‌دانی کامل و دلیلی راهبر که هزاران بار قدم در طریقت نهاده و فراز و نشیب‌های آن را به‌خوبی سنجیده است، یکایک مقامات و احوالی را که مردان خدا در طی طریق به آن برمی‌خورند، بیان کرده و به کیفیت گذشتن از آن همه سد و بندها و دام و دانه‌ها که در رهگذر آدم خاکی نهاده‌اند، اشاره نموده است.
🌱پی‌نوشت1 :در باشگاه قند پارسی نسخه‌ای از منطق الطیر به تصحیح استاد شفیعی کدکنی خوانده شده است که حاصل کار بیش از سی سال تأمل و تدریس و دقت استاد شفیعی کدکنی در آثار عطار و تصوف خراسان است.
🌱پی‌نوشت2:تصویر نقاشی استاد محمود فرشچیان با الهام از منطق‌الطیر عطار
🌱پی‌نوشت3:این یادداشت برگرفته از خوانده‌هاوشنیده‌هاست.
      
403

66

(0/1000)

نظرات

منطق‌الطیر واقعاً بی‌نظیره.... :)

4

👏👏👏🍏📗💚🌿

1

نوید نظری

نوید نظری

5 روز پیش

مرحبا به همت‌ و لطف‌تان!
این کتاب صدر سیاهه صدتایی خوانش هر ایرانی و اهل معنایی است!
بدا ما را که غافلیم از آن!
منطق ال‌طیر  یا همان سیره پرواز!  در عصر جدال بی امان ایده و تکنیک، تعهد و تخصص، ایمان و عمل
نماد تلفیق و ترکیب و تکوینِ به کمال و در نهایت جمال اصفات، اصوات و عوالم بشری است. 
1

1

سلامت باشید...بله  همینطوره
ممنونم از حسن توجه شما🔥🙏 

1