یادداشت سعید بیگی
7 روز پیش
نثر کتاب بسیار جالب، فوق العاده و لذتبخش است و من نخستین بار است که با نثر آبتین گلکار آشنا میشوم. در این کتاب با چهار تراژدی کوتاه با نامهای زیر روبروییم: ـ شوالیۀ آزمند : داستان یک شوالیۀ جوان که کلاهخودش در نبرد با شوالیۀ دیگری سوراخ شده و دیگر به کار نمیآید؛ اما پول خرید یا تعمیر آن را هم ندارد... ـ موتسارت و سالییِری : سالییِری که آهنگساز و دوست موتسارت است به او حسادت میکند و در دیداری او را به ناهار دعوت میکند... ـ مهمان سنگی : دون ژوان پس از کشتن دون آلوارِ فرماندار، به دستور پادشاه به شهری دور تبعید میشود؛ اما چندی بعد شبانه با چهرهای مبدل، به همراه خدمتکارش به مادرید بازمیگردد... ـ ضیافت به روزگار طاعون : جمعی از جوانان و میانسالان در کنار خیابان دور میزی به ضیافت و میهمانی نشستهاند، آن هم در فضایی که طاعون تمام شهر را فرا گرفته است... به همراه این چهار نمایشنامه؛ یک مقدمۀ کوتاه و جالب در بارۀ این کتاب و نویسندهاش، به انضمام یک جستار در بارۀ واپسین نمایش، یعنی «ضیافت به روزگار طاعون» که بسیار جالب، آموزنده و مفید بود؛ دیده میشود. این کتاب بسیار خواندنی و جالب بود و در عین کوتاهی و مختصر بودن، مفاهیم عالی و خوبی را در خود داشت. به نظرم همان مصداق «بحر در کوزه» را با خود داشت. من از خواندن این کتاب لذت بردم و ساعتها فکرم به آن مشغول بود و تمام دوستان را به مطالعۀ آن دعوت میکنم.
(0/1000)
نظرات
7 روز پیش
درود و خداقوت خواهش میکنم، شما لطف دارید. خوشحالم که مورد توجهتون قرار گرفت. انشاءالله بخونید و ازش لذت ببرید. مانا و تندرست باشید. 🤲💐
0
7 روز پیش
آبتین گلکار واقعا مترجم خوبی است. از جمله مترجمینی است که از دو حیث ارزش توجه داره: 1- آثار خوبی رو برای ترجمه گزینش میکنه 2- همان آثار را به نیکی ترجمه میکنه. ترغیب شدم این کتاب رو هم که هنوز مطالعه نکردم به سراغش برم. تشکر از مرور شما.
2
7 روز پیش
درود و خداقوت از توضیحتون سپاسگزارم. امیدوارم از مطالعهٔ این کتاب خوشتون بیاد. 🙏
1
ز.مسعودی
7 روز پیش
3