یادداشت عطیه عیاردولابی
دیروز
ابتدای کتاب نوشته رمانی تاریخی نیست و مبتنی بر تخیل است اما با توجه به شخصیت اصلی کتاب روزبه، اصل داستان در واقع بر اساس یه رویداد مهمه تاریخیه که نویسنده با افزودن شخصیتها به اون و نزدیک شدن به روزبه و اون شخصیتها حرفهاش رو زده. از نظر تکنیکی میشه به کتاب ایرادهایی گرفت. مثلا چرا لحن و کلام بعضی شخصیتها شبیه امروزیها بود. به طور کلی با وجود کهننویسی، حس داستان تاریخی نداشت. قبلا هم گفتم؛ من واقعا هیچ ایده یا الگویی ندارم که بگم روابط آدمها تو دوران گدَشته و دیالوگهای اونها رو چطور باید نشون داد که بعد خوانندهها و منتقدین ایراد نگیرن که امروزی شده، نود و هشتیایی شده و قدیمی نیست. شاید اصلا الگو یا روش خاص و مورد قبول همگان هم نباشه. شاید یه نویسنده بیاد بگه از کجا میدونیم قدیم تو سطح خانواده و دوست و کوچهخیابون چطور حرف میزدن یا زندگی میکردن. حرف بیراهی هم نیست چون ما هر چی میدونیم از کتابهای تاریخه که مورخیت رسمی دربار از اقدامات سیاسی پادشاهان نوشتن و شاید چند سند هم از رویدادهای اجتماعی و فرهنگی. برای همین دلایل نمیخوام فقط یه خوانندهای باشم که نشسته و ایراد نشخوار میکنه. منتها به نظرم یه روشی، راهی اسلوبی باید باشه که به داستان تاریخی یا وقوع یافته در زمان قدیم یه رنگ و بوی قدیمیتر بده. برای همین یه ستاره کم کردم. اما خود داستان و ایده؛ به نظرم کار ارزشمندی بود. اینکه تا یک سوم داستان ندونی ماجرا درباره کدوم شخصیت تاریخ ایرانه و بعد هم که بفهمی با اینکه آخرش رو میدونی با کنجکاوی دنبال کنی خودش امتیاز خیلی بالایی داره. داستانی که اولش یه عاشقانه نوجوانانه ساده به نظر میومد تبدیل شد به داستانی پر از چالشهای فکری که تو هر دوره و زمانی میتونه صدق کنه. اینکه عشق حتی در غیاب معشوق میتونه باعث رشد یه آدم بشه هم نکته دیگهای بود که خیلی دوست داشتم تو داستان. اما ایراد دیگهای که به طور خاص به این کتاب فارغ از موضوع و زمانه داستانش داشتم و یه ستاره دیگه کم کردم متلکهایی بود که تو بطن داستان به وضعیت زمان حال داشت. شاید خیلیا خوششون بیاد و چنین اینهمانی رو نقطه قوت کار یه نویسنده بدونن اما به نظر من باعث دوری خواننده از جو کتاب میشد و کارکردی اصلی رمان رو توسط نوشته خودش نقض میکرد. کتاب برای خواننده نوجوان و جوان حتما جذاب خواهد بود و درگیرش میکنه و برای هدیه به یه نوجوون کتابخون خیلی گزینه مناسبیه.
(0/1000)
نظرات
دیروز
همه کتابهای تاریخی رو مورخین درباری ننوشتن، منابع هم در مورد تاریخ اجتماعی و فرهنگی و سبک زندگی و مدل گفت و شنود مردم هم کم نداریم. ضمن اینکه همه مورخین به قول شما درباری هم رسمی ننوشتند و در کنار همه اینها از گزارش مکالمات بین افراد در دل همین کتاب ها میشه به الگوهای گفتاری و نوشتاری زمان های گذشته دسترسی پیدا کرد.
1
1
دیروز
من البته تخصص تاریخ ایران ندارم، دوستان تاریخ ایران دقیق تر میتونن راهنمایی کنن ولی تا جایی که مطالعه داشتم بله میشه با مطالعه منابع مثل کتیبه ها، سنگ نوشته ها و ... و متون مربوط به دوران ایران قبل از اسلام از زندگی روزمره و تاریخ ادبیات و مکالمه های مردم اون زمان تا حدودی اطلاع پیدا کرد. احتمالا زبان شناسان در این حوزه ها کار کردن، مثلا حوزه زبان فارسی باستان، پهلوی، اشکانی
1
عطیه عیاردولابی
دیروز
0