یادداشت اختر خانوم

        قرار نبود از شوسترمن و کتاب هاش خوشم بیاد. بعد از چلنجر دیپ تصمیم گرفتم که سراغ کتاب هاش نرم تا وقتی که مغلوب داس فارادی شدم. (اصلا هم تقصیر کاف و پاپیروس نیست.)
داس مرگ روایتی از یه جهان نامیراست. جهانی که توسط یه هوش مصنوعی به نام ابر تندر اداره میشه و اون افسار همه چیز توی جهان رو دستش گرفته جز موضوعی که اگه بگیرتش بشریت رو از بین برده: مرگ.
داس ها خوشه چینی میکنند. با دیدگاه ها و منطق های خودشون به زندگی انسان ها خاتمه میدن. و اینجاست که سیترا و روئن کار آموز های داس فارادی میشن. ماجرایی شروع میشه که پایانش به این راحتی ها نیست.
روند داستان، گردش روایت بین شخصیت ها، روایت سوم شخص، توصیف ها، شخصیت پردازی ها و حتی تاریخ سازی برای نام گذاری داس ها عالی بود. عالی. واگویه های ابر تندر و دفترچه خاطرات داس ها از قوی ترین قسمت های کتاب بودن. جایی که به فکر کردن وادارت میکردن. توصیفات در حدی قوی و حیاتی بود که به خودت میومدی میدیدی داری گریه میکنی، میخندی یا حس کاراکتر رو با تمام وجودت درک میکنی.
قضیه مذهب توی کتاب های علمی تخیلی کلا یه پدیده خیلی حیاتی محسوب میشه. انسان به یه چیزی ماورای خودش نیاز داره و اصل اینکه ابر تندر رو پذیرفته همین برتر بودن ابر تندر از خودشه. ما توی تقریبا ۹۰ درصد کتابای علمی تخیلی قضیه خدا رو داریم؛ منجی، پیامبر، یک ایزد یا الهه و فرقه هایی که انسان رو به هر حال به یه آرامش از طرف قدرت برتر از خودشون میرسوندن. و قطعا شاید زیر سوال بردن این اعتقاد به یک دین و مذهب توی داستان های علمی تخیلی ما رو آزار بده. این جور جاها حتی سعی میکردم دوباره برای خودم دلیل بیارم که چرا مسلمون هستم. سعی میکردم برتر از منطق کتاب برم جلو و همین وادارم کرد دوباره توی عقایدم چرخ بزنم. 
در آخر باید تشکر کنم از سه گانه اسطوره وار داس فارادی، داس کوری و داس آناستازیا که یه هفته کامله من رو توی خودشون حل کردن.🥲🥲🥲
اعتراف میکنم تمام مدت داس فارادی رو با قیافه جناب مایکل فارادی تصور میکردم چون غیر از اون برام فارادی دیگری غیر قابل تصور بود.😂
پایان داستان به طور وحشتناکی قوی بود و نمیتونستم قبول کنم که یه داستان انقدر قوی داره تموم میشه. خیلی خوب بود. توی خیلی از یادداشت ها خوندم که پلیانش رو دوست نداشتن ولی به نظر من پایان کاملا به جا و منطقی بود.
الان شاید توی هیجان بعد خوندن کتاب هنوز گیر کردم و نگات منفی به چشمم نمیان. اگه یادم اومد میام و جتما یادداشت رو ویرایش میکنم.
#فارادی_باشیم (اصلا این داس... این مرد... وای)
      
164

14

(0/1000)

نظرات

Emily

Emily

1404/6/3

وای باید هرچه سریع تر پژواکو بخونم😭
یادداشت خیلی خوبی بود(فارادییییژعهف) 
فقط اینکه چلنجر دیپ رو یعنی دوست نداشتید؟ 
2

0

واقعا نه. چلنجر دیپ از وسطاش دیگه صرفا ورق میزدم تا برسه به آخرش... 

0

Emily

Emily

1404/6/3

عه چه جالب، منم وسطش ریدینگ اسلامپ شدم آخرشم خیلی گنگ بود ولی بازم خوشم اومد😁
@akhtarak221 

1

وایولت

وایولت

2 روز پیش

بعد خوندن آدم‌خواران و لاشه‌‌ی لطیف، پروژه جدیدم مجموعه گسسته از شوسترمنه! البته باید دید کی موفق میشم بهش دسترسی پیدا کنم-_- آذرباد خسیس! خب نسخه‌های الکتریکی رو تو برنامه‌های بیشتری بذار!
1

0

اختر خانوم

اختر خانوم

2 روز پیش

وضعیت من و کتابای تندیس: 

0