یادداشت فهیمه حدیدی
1403/6/10
دیروز حوالی عصر رویداد روی دیگر زندگی و گفت وگو هایی هرچند سرزنده اما درباره مرگ دیشب ساعت ۲۳، احیای قلبی محمدعلی بهمنی بی نتیجه می ماند و خبرش می پیچد توی گروه های شعر امروز ساعت ۴ صبح ، تیتر خبر رسمی اش را می خوانم ، و بعد تسلیت های شاگردانواساتید شاعر سرازیر می شود به شبکه های اجتماعی! ساعت ۱۰ صبح از باب وظیفه استوری تسلیت می گذارم اما ته ته دلم : او زنده است هنوز وغزل فکر می کند ... من نیمی از مجموعه اشعارشانرا نخوانده ام! من نرسیدم در جلسه شعرخوانی شان در کافه دانشگاه شرکت کنم...من صحنه هایی روشن و برخی محو از جلسات آفتابگردان ها دارم و یک مجموعه اشعار نیم خوانده و دلم می خواهد من زنده باشم وغزل فکر کنم ! غزلباف وچارپاره سرا ... و باز هم طمع می کنم که قبل از همه این ها "زنده"، می خواهم زنده باشم.زنده تر ...
(0/1000)
فهیمه حدیدی
1403/6/11
1