یادداشت Aylin𖧧

Aylin𖧧

Aylin𖧧

1404/5/30

        صفحه‌ی آخر رو خوندم، کتاب رو بستم و شروع کردم به گریه.
تا این‌جا هر چی جلوتر رفته‌ام، این مجموعه بیشتر غافلگیرم کرده. نمی‌دونم آیا جلدهای بعدی هم می‌تونن منو به همین اندازه شگفت‌زده کنن؟ شک دارم راستش. شک دارم موقع خوندن جلدهای بعدی هم تا این‌حد استرس داشته باشم که خدایا، این ماجرا به خیر می‌گذره یا نه؟ شک دارم که جلدهای بعدی هم بتونن من رو تا این اندازه غمگین کنن، بتونن به حدی درگیرم کنن که نصفه‌شب از خواب بیدار شم و بی‌مقدمه از خودم بپرسم "بعد از این غم، من با چه دلی می‌تونم ادامه‌ی ماجرا رو بخونم؟"
بله. از یک جای داستان تا آخر، من کتاب رو با بغض می‌خوندم. از یه جایی به بعد، چشم‌هام خیس بود. زمانی که شخصیت‌های کتاب بالاخره به آسایشی نسبی دست پیدا کرده بودن، من یک جای خالی بزرگ رو بین‌شون می‌دیدم و بدجوری قلبم می‌گرفت.
الان می‌بینم که آتش بدون دود بیشتر از اونی که فکرش رو می‌کردم بر من، بر ذهنیت و افکارم، بر روحیات و رفتارم تاثیر گذاشته. 
حالا من مثل آلنی، دغدغه‌مندم. مثل یاماق، غمگینم. در باطن، مثل آت‌میش، پر شر و شورم و ساده و تنها؛
و در ظاهر مثل آلا، آرومم.
مثل آرپاچی، آشفته‌ام؛ مثل پالاز، سردرگم؛
و همچنان، حیرت‌زده از قدرت قلم آقای ابراهیمی. 

پ.ن۱: راستش بابت اتفاقی که در داستان افتاد، از آقای ابراهیمی دلخورم. اما یک تشکر بسیار بزرگ و از صمیم قلب به ایشون بدهکارم به‌خاطر مفاهیمی که تا این‌جا از کتاب‌شون و قلم‌شون یاد گرفته‌م. 🥲🌱
پ.ن۲: واقعاً نمی‌دونم کی باید کتاب چهارم رو شروع کنم. نمی‌دونم چه‌جوری می‌تونم مجموعه رو ادامه بدم. احتمالاً لازمه به خودم زمان بدم.
پ.ن۳: نقش چای در داستان خیلی خوب و به‌جا بود جدی. 😭😂
      
289

34

(0/1000)

نظرات

وضعیت من بعد از اینکه اون آدم تو صفحه ۲۰۰ مرد:
3

2

Aylin𖧧

Aylin𖧧

1404/5/30

😭😭😭😭😭😭😭😭😭
از زمانی که اون بخش داستان رو خونده‌م سه روز گذشته، ولی من همین الان هم می‌تونم به‌خاطرش بی‌مقدمه بزنم زیر گریه. رفتارم یه جوریه که انگار اون آدم رو تو دنیای حقیقی از دست داده‌م. 😭 

1

وای میفهمم چیمیگی. من اون رو موقع جنگ خوندم شب بیدار میموندم آتش بدون دود میخوندم، وقتی هم تموم می‌شد برمیگشتم اون جایی که مرد رو دوباره میخوندم گریه می‌کردم. نادر دلم رو شکست تا چند روز نمیتونستم مثل قبل آتش بدون دود بخونم🥲
@AppleSmell333 

1

Aylin𖧧

Aylin𖧧

1404/5/30

ای وای عزیزمممم :""""((((💔
آره واقعاً قلب منم شکسته 😭  
 @Hananeh. 

1

نگران نباش
هرچی به جلد آخر نزدیک‌تر بشی همه چیز پررنگ تر میشه :)
هم شادی ها و هم غم ها!
3

3

Aylin𖧧

Aylin𖧧

1404/5/30

وای واقعا ممنونم، یه خرده تردید داشتم که ادامه بدم یا بذارم بمونه برا بعد 🥲🩷
 اما، حس می‌کنم جای خالی یه عزیزی هم اون بین بیشتر دیده می‌شه😭 

1

شخصیت های زیادی قراره وارد کتاب بشن، از مطالعش لذت ببر🥲
@AppleSmell333 

1

Aylin𖧧

Aylin𖧧

1404/5/31

چشمممم :)💕🌱  
 @zahra_rsd 

1

واییی  این کتاب شاهکار و کتاب سومش  دیوانه کنند ولی باید بگم که کل مجموعه همین طوری و هر چی جلو تر میره زیبا تر میشه 🫠😭  و باید یه خبر بدم 
وقتی این مجموعه را تمام میکنید  تا مدت ها افسرده هستی و دلت برای شخصیت ها تنگ میشه 🫠🤍
1

3

Aylin𖧧

Aylin𖧧

1404/5/30

واقعااا همین‌طورههه :"""") من همین الان هم افسرده شده‌م از دست این مجموعه، وای از وقتی که تمومش کنم😭😂💔 

1

آه از آتش بدون دود..🌱🌱🌱
1

1

Aylin𖧧

Aylin𖧧

1404/5/30

:"""")))💕 

0

هرچقدر جلوتر میره قشنگتر میشه. من با هیچ کتابی اندازه جلد آخرش گریه نکردم حس اینکه تموم شه خیلی وحشتناک بود..
7

1

Aylin𖧧

Aylin𖧧

1404/5/30

وای خوشحالم که قشنگتر می‌شههه چون یه خرده ناامید شده بودم و نمی‌دونستم ادامه بدم یا نه😭😂 
ای وای من :(( پس هنوز گریه‌ها در پیش داریم...🥲 

1

نمیدونستییی شوخی نکن. میخوای آلنی رو ول کنی به امان خدا؟😂😔 
@AppleSmell333 

1

Aylin𖧧

Aylin𖧧

1404/5/30

وای نهههه باید حرفم رو تصحیح کنم. نمی‌دونستم «به این زودی‌ها» باید ادامه بدم یا نه😔😂😭
(یه مقدار خیالم از آلنی راحته، نشون داده که می‌تونه گلیمشو از آب بیرون بکشه😭😂)
@Hananeh. 

1

نوش روح تون
1

1

Aylin𖧧

Aylin𖧧

1404/5/31

ممنونم :))) 

1