محمد میرزایی

تاریخ عضویت:

تیر 1403

محمد میرزایی

@mohammadmirzaiiy

226 دنبال شده

89 دنبال کننده

یادداشت‌ها

نمایش همه
        بعضی ها را باید بگذاری دائم شعار بدهند؛ چراکه زندگی شان تبلور شعارهایشان است. 
و نادر ابراهیمی یکی از آن افراد است.
نادرخان ابراهیمی نماد #حریت و #آزادگی و #جوانمردی است.
شاید با خط‌کش و لابراتور دقیق شرع، «متشرع محض» قلمداد نشود و یا حتی مهر فسق بر پیشانی‌اش کوفته شود، اما او دارای #اصول است؛ اصولی انسانی که خود به آن رسیده...
اگر می‌خواهید به معنای واقعی کلمه، زندگانی یک انسان و آزادمرد را با قلم خودش که در نوع خود مسحور کننده است، بخوانید، کتاب ابن مشغله و ابوالمشاغل گزینه بسیار مناسبی‌ست.

چند نکته در مورد این دو کتاب :
_ ابتدا ابن مشغله خوانده شود و سپس ابوالمشاغل 
_ پرونده شخصیت واقعی نادر ابراهیمی و انقلابی‌گری او در کتاب ابوالمشاغل نمایان می‌شود؛ چراکه ابن مشغله قبل از انقلاب و در خفقان حکومت پهلوی نگارش یافته و ابوالمشاغل بعد از انقلاب
_ در ابن مشغله روند و ماجرای خاطره‌‌گویی، طولی است و ضربان بالاست؛ اما در ابوالمشاغل، بیشتر در عرض پیش می‌رود.
_ مطایبه و طنز ابوالمشاغل بالاست؛ به یقین توی این 4_5 کتابی که از نادرخان خوانده ام هیچکدام نمک ابوالمشاغل را نداشت.
      

45

        جواب کنجکاوی هایم درباره عناد نادرخان ابراهیمی با مدرنیته و پزشکی جدید در این کتاب تاحدودی خوب پردازش شد ( البته به جز پزشکی که صراحت نداشت؛ برخلاف  ابوالمشاغل و یک عاشقانه آرام ).
به نظر «تقابل مدرنیته و سنت» ، بهترین عنوان برای موضوع کتاب باشد.
نادر ابراهیمی داستانی ترتیب می‌دهد، که درآن پدربزرگی به علت ناکارایی عضوش، مجبور به تعویض آن با عضوی مصنوعی می‌شود؛ و این آغاز ماجراست که رفته رفته اتفاقات عجیبی برای او رخ می‌دهد.

اما چند نقد کوچک به نادر عزیز :

_نادر راوی را اول شخص (من راوی) انتخاب کرده اما در عین حال مدعی‌ست که می‌خواهد به صورت خنثی ماجرا را روایت کند و قضاوت را به مخاطب واگذار کند [چیزی به‌سان روایت سوم شخص(دانای کل)] ؛ به ظاهر و در وهله اول به ذهن می‌زند که ما با یک حرکت پارادوکسیکال مواجهیم. چراکه اساسا حالات و روحیات راویِ اول شخص در خواننده تاثیر دارد، به‌ویژه آنکه راوی، خود، صاحب ایدئولوژی باشد؛ ما شمه ای از دیدگاه های خود نادر ابراهیمی را در شخصیت راوی و مواجهه اش با وقایع می‌بینیم.
_نادر، راویِ کمونیست را برای داستانش انتخاب کرده تا به خوبی بی‌طرفی راوی را پررنگ کند؛ اما در عمل، تا حدود یک سوم کتاب، تفاوتی در عمل و استدلال های او و برادر مسلمان و الهی‌اش دیده نمی شود.
این کمونیست بودن راوی هیچ مدخلیتی در نوع روایت و عملکرد راوی ایجاد نکرده است؛ بعتر بود استدلال های او و برادرش باهم عوض می‌شد.
_ نویسنده محترم در فضایی سورئال، با استدلال هایی که پیش فرض ها‌یش سورئالی هستند ، به گزاره های رئالیته حمله می‌کند. و این به دور از دقت و صحت است.
      

1

         
آئورا اولین کتابی بود که از کارلوس فوئنتس خواندم!
کتابی که با دوم شخص روایت می‌شود.
عمیقا از این نوع راوی و روایت لذت بردم؛ اصولا ایجاد فضای تخاطب در روایت، موجب جذابیت می‌شود؛ حال تصور کنید که راوی از ابتدا تا انتهای کتاب شما را خطاب کند و برایتان به این شیوه تصویرسازی کند.
از خوانش زیبای تایماز رضوانی و صداهای زمینه که به تصویرسازی خوب نویسنده کمک می‌کرد هم بسیار تشکر می‌کنم؛ کتاب را به یک لیگِ بالاتر کشاند.
اگر با کتاب هایی که در دسته رئالیسم جادویی قرار دارند لذت می‌برید، این کتاب هم می‌تواند برای شما جذاب باشد؛ گرچه از اواسط داستان، مخاطب پایان آن را می‌تواند متوجه بشود.

داستان در مورد مردی به نام فلیپه مونترو است که با یک آگهی مبنی بر طبع و جمع آوری خاطرات پیرزنی از اشراف پا به خانه او میگذارد و رفته رفته عاشق برادر زاده او که دختری موسوم به آئورا است می‌شود...


‼️هشدار : نویسنده دچار تصویرسازی های اروتیکی می‌شود...
      

18

        بعضی ها را باید بگذاری دائم شعار بدهند؛ چراکه زندگی شان تبلور شعارهایشان است. 
و نادر ابراهیمی یکی از آن افراد است.
نادرخان ابراهیمی نماد #حریت و #آزادگی و #جوانمردی است.
شاید با خط‌کش و لابراتور دقیق شرع، «متشرع محض» قلمداد نشود و یا حتی مهر فسق بر پیشانی‌اش کوفته شود، اما او دارای #اصول است؛ اصولی انسانی که خود به آن رسیده...
اگر می‌خواهید به معنای واقعی کلمه، زندگانی یک انسان و آزادمرد را با قلم خودش که در نوع خود مسحور کننده است، بخوانید، کتاب ابن مشغله و ابوالمشاغل گزینه بسیار مناسبی‌ست.

چند نکته در مورد این دو کتاب :
_ ابتدا ابن مشغله خوانده شود و سپس ابوالمشاغل 
_ پرونده شخصیت واقعی نادر ابراهیمی و انقلابی‌گری او در کتاب ابوالمشاغل نمایان می‌شود؛ چراکه ابن مشغله قبل از انقلاب و در خفقان حکومت پهلوی نگارش یافته و ابوالمشاغل بعد از انقلاب
_ در ابن مشغله روند و ماجرای خاطره‌‌گویی، طولی است و ضربان بالاست؛ اما در ابوالمشاغل، بیشتر در عرض پیش می‌رود.
_ مطایبه و طنز ابوالمشاغل بالاست؛ به یقین توی این 4_5 کتابی که از نادرخان خوانده ام هیچکدام نمک ابوالمشاغل را نداشت.
      

3

        «تو از من می‌خواهی عاشقانه و پر زندگی کنم. نه؟ برای شادمانه و پر زيستن در عصر بی‌اعتقادی روح، در مه زیستن ضرورت است.» 
یک عاشقانه آرام نادر را یک عاشقانه‌ی ناآرام می‌دانم؛ عاشقانه ای که سطح آن از عشق به همسر(که حادثه است) به "عشق به وطن و آزادی" توسعه می‌یابد (که ضرورت است). عاشقانه ای پر از دغدغه و مسئولیت؛ نه تنها مسئولیت در قبال عزیز و نیمه گمشده‌ی زندگی، که در قبال مردم، وطن و آزادی. نادر معنای عشق را توسعه می‌دهد.
داستان کتاب در مورد گیله‌مرد و عسل همسر اوست، که در متن اتفاقات و جریانات انقلاب و مابعد آن درحال رخداد است.
نادر در این کتاب به ما می‌آموزد که رقیب اصلی و خطرناک عشق، عادت است و خاطره شدن؛ عشق می‌پوسد و همواره نیاز به مراقبت دارد.
اما چند نکته :
_ نثر کتاب ادبی‌ست و این باعث شده متن سخت‌خوانی از برای خیلی ها باشد. من برای شروع آثار نادر این کتاب را توصیه نمی‌کنم.
_ساختار و نثر داستانی کتاب، خرق عادت است؛ موقعیت های داستان به سرعت عوض می‌شوند و مخاطب نمی‌داند بعد از اتمام پاراگراف قرار است ادامه‌ی متن را بخواند یا باید با موقعیت جدیدی روبه‌رو بشود. این سردرگمی کمی آزاردهنده است. خلاصه آنکه کتاب را با مولفه‌ها و سنجه‌های مرسوم نباید سنجید. 
_کتاب بیش از آنکه داستانی باشد، عمده‌ی تمرکز خود را روی جملات نیمه فلسفیِ ادبی گذاشته؛ و این یعنی مخاطب باید در به اتمام رساندن کتاب بسیار صبوری به خرج دهد و آرام آرام به پیش برود.
      

8

        «چیزی که می‌خواهم بدانم این است که شما چطور به همه اینها پی بردید؟
_من فقط حدس زدم.
_در این صورت، باور کنید که شما یک حدس زنندهٔ بسیار ماهر هستید. بله، به تمام دنیا می‌گویم که شما یک حدس زننده عالی هستید.»
احتمالا اگر بگویند چکیده و فرجام کتاب "قتل در قطار سریع السیر شرق" اثر "آگاتا کریستی" را در چند جمله بازگو کن، به همین دیالوگ آقای بوس و پوآرو بسنده کنم.
همانطور که از اسم کتاب عیان است، قتلی در قطار رخ می‌دهد که از قضا هرکول پوارو هم در آن قطار حضور دارد.

چند نکته در باره کتاب :

مزایا :
_ترجمه روان و مطلوب
_شخصیت پردازی نسبتا خوب کاراکتر ها
_جذابیت و تعلیقِ بسیار بالا؛ قطعا برای فارغ شدن از وانفسای زمان و زمانه توصیه میشود :) 


معایب :
_اول آنکه باید بدانیم حل پرونده های جنایی دارای چه سطوحی است؛ ناگفته نماند که "شرایط پرونده" هم در انتخاب رویکرد آن بی‌تاثیر نخواهد بود.
در یک تقسیم بندی کلی می‌توان گفت که حل پرونده به دو صورت می‌تواند محقق شود : 
1) استفاده حداکثری از داده‌ها و کشف تناقضات به وسیله آن
2) استفاده حداقلی از داده‌ها و مبتنی بودن کشف، بر حدسیات و "یک دستی زدن"

آگاتا کریستی در این کتاب ( و بلکه در تمامی آثارش) با رویکرد دوم پرونده را به پیش می‌برد. و آیا حقیقتا این رویکرد، تنزل سطح جنایی نویسی نیست؟ اگر قرار است کارآگاه، پرونده را با این رویکرد حل کند، مغروق ساختن مخاطب زیر این همه داده و اطلاعات ریز و دقیقی که کمترین بهره‌برداری از آن صورت می‌گیرد چه فائده و ارمغانی جز اعصاب خردی و ملال برای او دارد؟ و اصلا آیا اهانت به مخاطب نیست؟ یا حداقل با تمام کردن کتاب چنین احساسی بر او چیره نخواهد شد؟
_ وادادگی جمعی و جملگی کاراکترها (آن هم در یک مجلس) در مقابل حدسیات بدون شاهد و پشتوانه پوارو، داستان را کمی به "تخیلی و تصنعی" بودن متمایل کرد. 
_در جای جای داستان تناقضاتی میان مفاد بازجویی ها وجود داشت که پوارو به سادگی از کنار آن عبور می‌کند. 
_سفید کردن برخی شخصیت های داستان عجیب بود؛ با آنکه طبق سیر طبیعی داستان، افرادی با میزان احتمال بالایی در ارتکاب جرم به شمار می‌رفتند. 
_نبوغ فرازمینی پوآرو در حل پرونده از همزادپندازی مخاطب کاسته و به شخصیت فانتزی_تخیلی او افزوده می‌کند. 
 _به‌کار‌گیری کاراکترهای زیاد در داستان کمی ملال آورد بود؛ البته یک اثر جنایی قوی اقتضا می‌کند که ناچارا این پیچیدگی ها را داشته باشد. 
_غلط‌های نگارشی و قرار دادن واژه‌های ناهمگون با زبان فارسی در دیالوگ‌ها، از سرعت مخاطب می‌کاست و به او حس ناخوشایندی منتقل می‌نمود.

احتمالا این اولین و آخرین مطالعه من از این نویسنده باشد :)
      

8

        کتاب "بینش تمدنی" تقریر از درس آیت الله میرباقری می‌باشد که توسط حسین مهدی‌زاده تالیف گرديده است. 

کتاب را در یک کلام، آشنایی با منظومه فکری معظم له میدانم؛ که هر یک از فصل های آن پتانسیل اینکه مفصل در کتابی دیگر مورد بحث و بررسی قرار بگیرد را داراست.

گفتار های کتاب : 
گفتار اول و دوم : جهان‌نگری توحیدی و حقیقت تشیع 
گفتار سوم : انسان، جامعه، تمدن، تاریخ
گفتار چهارم : کلیاتی پیرامون فلسفه تاریخ شیعی
گفتار پنجم : تعالی رحمانی؛ توسعه شیطانی
گفتار ششم : جریان های فعال اجتماعی در جهان اسلام 
گفتار هفتم : نظام اجتماعی مبتنی بر ولایت فقیه
گفتار هشتم : ماموریت امروز جبهه حق : تمدن نوین اسلامی

مزایا : بیان مزیت کتاب را به خود مولف می‌سپارم :
_ «به نظر می رسد اگر کسی با این چینش اعتقادی و بینشی که از سوی حجت‌الاسلام والمسلمین میرباقری ارائه شده است به خوبی ارتباط برقرار کند، وارد محیط جبهه علمی و فرهنگی انقلاب اسلامی شده و ماموریت عمیق‌تری از فعالیت جبهه حق را درک کرده است و می تواند با قلب و فکر و عمل خود به آن ملحق شود کاری که مسیر انسان را به سمت لایه های فرهنگی تر ماموریت انقلاب اسلامی تغییر خواهد داد و به تعبیر استاد میرباقری او را با "ضرورت انقلاب فرهنگی" همراه خواهد نمود». 


معایب : 
ضعف اصلی کتاب را این موارد میدانم که خود مولف نیز به آن اشاره نموده :
 _« کثرت اشتغالات حجت الاسلام و المسلمین میرباقری باعث آن بود که نتوان همه مفردات این کتاب را به تایید ایشان رساند...».
_ « در متن کتاب هیچ آدرسی ارائه نشده است که نشان دهد که نکات ارائه شده از کدام منبع اولیه است. این کار به دو دلیل ناممکن بود...» (البته قابل ذکر است که مولف به صورت کلی فرموده که مصدر اصلی مطالب در کدام مجموعه اصوات و جلسات بوده که برای مخاطب نیز دستیابی به آنها ممکن خواهد بود.) 
_ثقالت نسبی محتوای کتاب
      

0

باشگاه‌ها

این کاربر هنوز عضو باشگاهی نیست.

چالش‌ها

لیست‌ها

این کاربر هنوز لیستی ایجاد نکرده است.

بریده‌های کتاب

نمایش همه

فعالیت‌ها

فعالیتی یافت نشد.