یادداشت ملیکا🌱
1404/1/9
بسمالله. جهتگیری طبقاتی اسلام همانطور که از نامش پیداست درمورد اقتصاد و اقتصاد اسلامی و نفی شکاف طبقاتیست. برای من که اطلاعاتم در حوزه اقتصاد منفی صفر است خیلی کتاب مناسبی نبود.😅 اما چون درحال مطالعه آثار شریعتی هستم این کتاب را نیز خواندم. کتاب حاضر متشکل از سه دفتر است. دفتر اول: سخنرانی در مجلسی خصوصی سال ۱۳۵۵. بحثی که در این دفتر مطرح شده به این اشاره دارد که چطور در بعضی آیات و روایات به اعراض و دوری از دنیا توصیه شده و در بعضی دیگر ستایش کار و تلاش و بهرهگیری از دنیا. البته در میان مسلمانان بیشتر اعراض از دنیا مطرح بود و این از همان دلایل عقبماندگی جوامع مسلمانان است چراکه مسلمانها از دنیا اعراض میکردند و پُستها و تصمیمگیریها بهدست غیرمسلمانان میافتاد و سرنوشت دنیا را میتوانستند تغییر دهند. اما چگونه این دو نوع روایات باهم قابل جمع است؟ ما اول باید مشخص کنیم که از اقتصاد اسلام بهعنوان فرد بحث میکنیم یا جامعه. برای جامعه تاکید اسلام برروی هرچه بیشتر بهدست آوردن و برخوردارشدن است زیرا جامعهای که از لحاظ اقتصادی عقبمانده باشد حتی اگر از لحاظ سیاسی مستقل شده باشد باز هم گیر اجانب خواهدبود و ناگزیر معطل آنان خواهدماند. اما تاکید اسلام برای فرد اجتناب از زراندوزی و پولپرستی و تاکید بر زهد است و و درواقع زهد که در زندگی فردی یک کار مترقی و خدایی است، در جامعه، فلسفه فقر و ذلت است و سرمایهداری و پیشرفت اقتصادی، پیشرفت مادی و هرچه قویتر و هرچهقدر مادیتر شدن در جامعه -جامعهای که زیربنایش آهن است- یک تکیهگاه بزرگ قرآنی و اسلامی دارد. مسئله دیگری که طرح میکند این است که مگر میشود یک فرد اقتصاد اسلامی داشته باشد درحالیکه جامعه اقتصادش غیراسلامیست؟! مثل اینکه در هوایی که آلودگی دارد به فرد بگوییم آلودگی تنفس نکن! یا اینکه فضای خود را تمیز نگهداریم آنوقت مانند خیلی از عارفان میشویم که نهایتا خود را نجات دادند اما خلق در بدبختی خود ماندند. این بخش به اوضاع و احوال امروز ما بسیار شباهت دارد که وقتی نظام اقتصادی حاکم بر جامعه تا اینحد فشل و بیسروسامان است دیگر سالمماندن مال و رزق حلال چه سختیای دارد و اصلا اگر با این وضع بانکداری شدنی باشد و... دفتر دوم: حاصل دستنوشتههای شریعتی است که تقریبا بیسروسامان است و از موضوعات مختلفی بهصورت تقریبا پراکنده سخن گفته. بخشی به درد و دل او میگذرد که "تماشای این روح خداوند (انسان) که اکنون موش شده است و سکه میاندوزد و میجود، خوک شده است و تنها شکم است و زیرشکم و دد و درنده شده است و کارش بر این و آن چنگزدن و لگدپراندن و گازگرفتن و فریب دادن و پامال کردن و خود جلو افتادن و ربودن و گریختن و انباشتن، سخت رقتآور و طاقتفرساست..." سپس کمکم به فقه اسلامی میتازد که از نظر او در آن سرمایهداری و زمینداری و امثالهم نفی نشده چرا که "میخواهی بدانی که او چگونه فکر میکند؟ اول ببین که از کجا میخورد!" و حملات شدیدی علیه روحانیون و بهخصوص علامه مجلسی انجام میدهد و روحانیون را وابسته به طبقه مالدارِ وجوهاتبده و پرداختکننده سهم میداند. من در این بخش تقریبا به یقین رسیدم که اگر شریعتی در این زمان بود من کتبش را مطالعه نمیکردم چرا که به خیلی از عقاید واضح و قطعیام میتازد و احتمالا او را ضد ولایت فقیه و مضر و گمراه و... میپنداشتم.😅 حتی او به عناوین بسیار رایج اینروزها مانند روابط مریدانه بین <<آقا>> و شاگردانش و در خدمت و در رکاب و در محضر او بودن یا حمل فهرستی از عناوین و القاب و اوصاف مانند آیتالله، آیتاللهالعظمی و حجتالاسلام و المسلمین میتازد. بههرحال این بخش چون دستنوشتهها بوده و سخنرانی نیست نیاز به تامل بیشتری دارد و مشخص نیست که آیا تماما موردتایید شریعتی بوده یانه و بهنظر خیلی از مواردی که در خصوص روحانیون میگوید مثل دوری آنان از سبک زندگی مردم و اشرافیت و شاهانهزندگیکردن، بیانصافیست اگر به همهشان نسبت دهیم چرا که در همین عصر نیز بزرگانی بودند که زندگیشان در سطح سادهترین مردم بود و بسیار بیتکلف و هرکس که تقاضای دیدارشان را داشت بهراحتی او را مییافت. دفتر سوم: سخنرانی خصوصی در سال ۱۳۵۵. یک بحثی که در این دفتر گفتهمیشود البته بهصورت مختصر اما قبلا هم شریعتی بدان اشاره کرده این است که در جامعه حال حاضر، مسلمانان تکبعدی شدهاند و یکنفر صرفا سخنران شده، یکی نظامی، یکی کارگر، یکی اهل مسجد و... درحالیکه در زمان پیامبر، اصحاب ایشان و حتی خود پیامبر و علی همزمان هم مرد رزم بودند هم اهل عبادت هم کار میکردند هم خطابههای زیبایی داشتند و خلاصه همهفنحریف! اما بهنظر او به این نکته دقت نمیکند که در زمان قدیم اولا اینهمه مشاغل و نیازهای مختلف پدید نیامده بود پس همه در چند شغل محدود مشغول بودند ثانیا مثلا برای کشاورزی علم خاصی نیاز نبود و با اندکی پرسوجو و تجربه میشد آنرا آموخت اما امروزه حتی کشاورزی و دامداری و امثالهم آنقدر پیشرفت کرده که نیاز به آموختن فنون مختلف است چه برسد به عرصه نظامی که هماکنون طیف وسیعی از مهارتها را دربرمیگیرد یا حتی تحصیل علوم دینی و... سپس او نهایتا بزرگترین راه نجات اسلام را عدم وابستگی دین به پول میداند و "تا وقتیکه دین از پول تغذیه کند، مسلما خادم پول است، خادم مردم نیست و مردم را بهصورت رعیت نگهمیدارد"؛ و به بیان سادهزیستی و از خودِ مردمبودنِ پیامبر و خانوادهاش میپردازد و طبیعتا نگاه او از گرایشات سوسیالیستی بیتاثیر نیست.
(0/1000)
نظرات
1404/1/9
تو اینکه مناسبات اقتصادی بر علم فقه تاثیر گذاشته که قطعا شکی وجود نداره. و خود نظریه ولایت فقیه هم هر چند شاید تو بدو تاسیس چنین قصدی نداشت، اما تو عمل باعث شده فقه بالادست اقتصاد قرار بگیره. اختلاف امام و مجلس خبرگان سر قانون کار شاهدیه بر این قضیه. یعنی میخوام بگم اون چیزی که شریعتی میگه در نهایت با انقلاب اسلامی، نه تماماً ولی اقلاً، محقق شد.
1
1
1404/1/9
ماشاءالله به شما با این یادداشت مفصل که از سر حوصله و بادقت نوشته شده ... آفرین 😍😀👏👏👏👏👏👏👏
1
1
1404/1/9
ممنون از مرور خوبتون. من خودم هیچ کدوم از آثار شریعتی رو نخوندم. هیچ وقت فرصت نشد. اما از این مرورها و انتقادات شهیدمطهری بهش دو چیز برام روشن شده: 1- شریعتی قبل از اینکه اسلام رو مطالعه کنه، غرب رو مطالعه کرده. لذا هی اسلام رو توی چهارچوب غربی میریزه و تحلیل میکنه. اول سوسیالیسته و بعد مسلمان. اول به خلق تعهد داره و بعد به اسلام و خدا! نتیجه ش این میشه که هر آخوندی که با دربار در ارتباط باشه مثل علامه مجلسی رو از بیخ تخطئه میکنه. پیشنهاد میکنم در مورد زندگی نامه علامه مجلسی، هم پدر و البته بیشتر پسر مطالعه کنید. اینکه روش گردآوری حدیثشون چی بوده. ایشون با در خدمت گرفتن روابطی که با دربار داشتند موفق میشن این مجموعه عظیم از احادیث بحار رو تدوین کنن. 2- شریعتی اولا ادبیه و ثانیا مترجمه! یعنی احتمالا موضوعات کمی هستند که خودش بهشون فکر کرده باشه. البته این یک اشکال نیست؛ به توصیفه. مثلا بحث دفتر سوم، موضوعی هست که اندیشمندان چند دهه قبل از اون در غرب خیلی بهش میپردازن. این تک بعدی شدن انسان که با تقسیم کار شروع میشه، بعد از انقلاب صنعتی میخوره تو صورت جوامع غربی. بازم ممنون.
6
2
1404/1/9
آقا این انتقادات که هست؛ دهتا بیشتر هم من میتونم بذارم روش. ولی اصل حرف رو بچسب. بلاخره فقه برآیندی از نظام مالی زمانهاش بوده یا نه؟
0
1404/1/9
حاجی نزنمون من فقط اسم شرعیتی رو دیدم گفتم بیام دو تا فحش بدم! والا «برایند» یکم زیادیه. به نظرم شریعتی هم چنین چیزی (بر اساس این مرور) نگفته. ولی اصل تاثیرپذیریش پذیرفته ست. به هر حال فقه از استفتاء شروع میشه و سوال شرعی هم طبیعتا در نظام اقتصادی جامعه متولد میشه. البته بنده خیلی تاریخ فقه نمیدونم. بر اساس شناخت اجمالیم میگم. @Mohamadrezaimani
0
1404/1/9
ممنون از توجه شما. راجع به علامه مجلسی هم من خودم فعلا قضاوتی ندارم چون درمورد زندگيشون تحقیقی نکردم. تو یادداشتها معمولا خلاصهای از کتاب شریعتی رو میگم که هم خودم بعدا یادم بیاد چی بوده و یه جمعبندی برام بشه هم برای بقیه راهنمایی باشه وگرنه ممکنه با بعضی گفتهها موافق نباشم. بهصورت کلی راجع به شریعتی هم منم بهعنوان منبع اصلی تغذیه فکری به کسی پیشنهاد نمیدمش. حتی بهتره اول مجموعه آثار بعضی بزرگان دیگه خونده بشه بعد سراغ شریعتی رفت. (خودم اینکارو نکردم البته.😅 چون خودم رو میشناسم ولی بقیه رو نه و نمیدونم که چی از تفکراتش خواهندگرفت.) ولی بههرحال حرفش شنیدنی و آثارش خوندنیه، چه از خودش باشه چه محصول تفکر غربی. بهخصوص برای جوونها اون شور و حرارتش میتونه برانگیزاننده باشه برخلاف خیلی از روحانیون ما که فاقد قدرت برانگیزندگی هستن.
1
ملیکا🌱
1404/1/9
1