یادداشت محمدرضا ایمانی

سوءتفاهم
        (ماریا پس از مناجات و صدا زدن خدا)
«پیرمرد:    مرا صدا کردید؟
ماریا:          آه! نمی‌دانم! اما باشد، مرا کمک کنید. چون احتیاج دارم که کسی مرا کمک کند. رحم کنید و کمک کردن من را متقبل شوید.
پیرمرد:     (با صدای واضح و محکم) نه!» (ص ۱۱۸)

پسر بازگشت کننده به وطن یا اصل خود است؟! نمیدانم. شاید. که با اینکار فقط خود را تباه میکند. اصل یا مادرش هم بعد از تباه شدن پسر بیهوده تباه میشود. مارتا نیز دنبال سود دنیوی است. که او هم تباه شده یا ناشده در انتها توفیری نمیکند. ماریا نیز تلاش میکند دست به آسمان بیازد که «نه!» محکمی میگیرد.

الا یااهل‌العالم! نه عشق نجاتتان می‌دهد، نه اصل/ مام وطن/ مادری و غیره و ذلک، نه پول، و نه حتی آسمان! و مرگ پایانی است که شاید نجات دهنده نباشد اما حداقل تمام کننده است.
      
153

14

(0/1000)

نظرات

البته  به نظرتون با توجه به طاعون نمی‌شه گفت در نهایت کامو معتقده که این «زندگی برای انسان»هه که معنای حقیقی‌‌یه؟
2

0

والا نخوندم طاعون رو
طبیعیه که متفکر تو طول حیاتش اعتقادات گوناگون داشته باشه
و اینم محتمله که من کج فهمیده باشم 

0

نه استغفرالله!😅
همون احتمال اوله درسته
تا جایی که من هم فهمیدم کامو اول پوچی رو ترسیم می‌کنه بعد می‌گه که چطور می‌شه بهش معنا بخشید
@Mohamadrezaimani 

2

نظرتون راجع به کیفیت ترجمه‌های جلال آل احمد چیه؟
2

0

سلام علیکم
والا از نظر دقت تاحالا به صرافت تطبیق ترجمه‌هاش نیوفتادم، ولی چون زبان فرانسه خودش خیلی خوب بوده و اگه متن به زبان دیگه ای بود هم یکی دیگه رو مینشوند کنار دستش، فکر میکنم استاندارد باشه.
از نظر زبانی هم اگر به نثر جلال عادت داشته باشید میتونید استفاده کنید و لذت ببرید و الا متن اذیتتون خواهد کرد. 

1

به شیوه‌ی کلامی‌ش که عادت دارم اما ترجیحم اینه که لحن نویسنده در ترجمه حفظ شده باشه‌، مخصوصا در مورد آلبر کامو. ممنون از راهنماییتون🪻
@Mohamadrezaimani 

0