یادداشت محمدرضا مهدیزاده
دیروز
به نام خدا لقمهای از عصر استعمارگری کتاب بسیار ساده نوشته شده بود. نویسنده در این کتاب سعی داشت که از اولین دوره استعمارگری که با عصر اکتشافات که توسط کريستف کلمپ گسترش یافت، و تا پایان استعمارگری که کشورهای تحت سلطه و قیومیت از زیر سلطه کشورهای استعمارگر استقلال یافتن را به صورت کوتاه و فشرده، رخدادها و اتفاقاتی که رقم خورد را با مخاطب آشنا کند. این کتاب و مجموعه تاریخ جهان، فکر کنم هدف نوشتاریشان این است که چشماندازی هرچند کوتاه از تاریخ جهان را به مخاطب ارائه بدهند. و با خواندن این کتاب این هدف را لمس کردم و تاحدودی هم موفق میدانم. این کتاب را فقط به درد کسانی میدانم که هیچ اطلاعی نسبت به موضوع کتاب ندارند. و تصمیم دارند که یک آگاهی کمی نسبت به آن موضوع داشته باشند. کتاب بیشتر بدرد اطلاعات عمومی میخورد، تا یک کتاب تاریخی و تحلیلی. اگر هیچی از دوران استعمارگری اطلاعی ندارید بهتون پیشنهاد خواندن میدهم، چونکه اطلاعات بدرد بخوری بهتون اضافه میکند. اما در آخر، نویسنده یک نتیجه مثبت از استعمارگری گرفت که بهنظرم قابل فکر است. [اکثریت کشورهای نواستقلال یافتهای که از ویرانههای امپراتوریهای مستعمراتی سر برآوردند تصمیم به برقراری دموکراسی یا مردمسالاری گرفتند. شگفت آنکه این نمونهای از جنبههای آشکارا مثبتی بود که کشورهای استعمارگر به سرزمینهایی که زمانی تحت سلطهشان بود بخشیدند.] این گزاره نیاز به بررسی و تحقیق و پژوهش دارد. آیا واقعا همانطور که نویسنده عقیده دارد، کشورهای استعمارگر، دموکراسی را به کشورهای که استقلال یافته بودند هدیه دادند؟ یا اینکه تحمیل کردند؟ آیا واقعا دموکراسی در کشورهای استقلال یافته نتیجهای که در کشورهای دارای دموکراسی دارد، آنجا هم دارد؟ آیا نظام سیاسی دموکراسی با فرهنگ، نژاد، اجتماع و دین کشورهای استقلال یافته همخوانی دارد؟ و سوالات دیگه که باید بهش پرداخته بشود. پایان...
(0/1000)
نظرات
دیروز
اولین سطر را که خواندم گفتم این از آن کتاب هایی است که دارد سطحی با استعمار برخورد می کند. تقریبا وقتی نوشتید از کشف کریستف کلمپ شروع کرده مطمئن شدم و سطر آخر من را به یقین رساند. برای فهمیدن آنچه استعمار انجام داده کتاب های سرگذشت استعمار و شرق شناسی ادوارد سعید و دل تاریکی کنراد (و دیگر کتاب هایش) را مطالعه کنید، بعد به وضعیت امروز فلسطین و آفریقا و دیگر کشورها نگاه کنید
1
3
دیروز
سلام ارادت به نظرم ساده توضیح دادنش بابت مجال کم آن در صد صفحه نیست، بلکه بابت ساده انگاری دیدن عیب های خویش است همینطور که ما اگر بخواهیم عیوب خود را بگوییم ساده می شود، احساس میکنم سادگیاش از این بابت است ارادت ممنون از شما که می خوانید و می نویسید کتاب((همه چیز فرو می پاشد)) چینوا آچه به را هم اضافه کنید این کتاب فوق العاده است
2
1
21 ساعت پیش
بله بله کاملا درسته. ساده نوشتن را نباید مساوی با سادهانگاری دیدن یک پدیده کرد. ممنونم از بابت نکتهای که گفتید🙏🌱
1
دیروز
خودبرتربینی نهادینه شده تو سفیدپوست جماعت بالاخره یه جا باید بزنه بیرون دیگه. دموکراسی هدیه دادن... هههه
3
دیروز
همه سفیدپوست ها نه اروپایی ها خودبرتر بینی آنقدرهاهم بد نیست، اما اروپایی ها تنها خودبینی دارند، دیگر حیوان پنداری دارند...خودبرتر بینی توصیف خوبی نیست برای اینها....یعنی توهین به خودبرتربینی است
1
محمدرضا مهدیزاده
دیروز
1