یادداشت ماهی در تُنگِ تاریک
1404/2/31

برای بار سوم سراغ این داستان رفتم و مثل تمام دفعات پیش عاشقانه داستان را زندگی کردم و لذت بردم. دوریان گری برای من همیشه یک جایگاه کاملا اختصاصی و خاص در قلبم داره، احتمالا جناب آقای اسکار وایلد بنده را جادو کردند. با اینکه تقریبا خیلی از دیالوگ ها و سکانس هارو از بر هستم ولی هیچ از جذابیت این اثر برای من کم نکرده. از حجم انبوه یادداشت و هایلایت در نسخه فیزیکی کتاب که نگم براتون(ولی بدونید خیلی زیاده). دوریان گری عزیزم پسر نازنینِ بیگناهِ گمشده من. قربانیِ زیبایی پرستیِ بشر. مهم نیست که به چه سرنوشتی دچار شدی یا تقدیرت چی بود. بدون که تو مقصر نیستی. متاسفانه دنیا بی رحم است و آدم هایش بی رحم تر. تو مثل یک خمیر کیک آماده و نادان بودی و لُرد هِنری ... بله . لُرد هِنری ، مثل یک آشپز حرفه ای تو را به یک کیک بسیار زیبا تبدیل کرد و سپس طبخات داد. ولی این کیک که فقط از بیرون زیبا بنظر میرسد و فقط باید تماشایش کرد. فقط تماشا ، برای ابد. دوریانِ معصومِ من. باسیلِ نقاش به جسم تو مسلط شد ؛ ولی لُرد هِنری به روح تو دست پیدا کرد . روح لطیفِ پاکِ تو با یک لمس از طرف لُرد هِنری به سیاهیِ محض کشیده شد ، به عبارتی لُرد هنری باعث شد که تو به یک هیولا تبدیل بشوی. ای کاش من یک پرتره از تو داشتم. احتمالا روزی پرتره تو را بر روی یک بوم نقاشی میکشم و در اتاقم آویزان کنم، امیدوارم پرترهِ چهره تو، واسطه ای بشود که بتوانم روحم را با شیطان معامله کنم تا همیشه جوان بمونم و سپس زمانیکه که جانم از زندگی جاودان به لب رسید،به پیش تو بیایم.
(0/1000)
نظرات
1404/3/1
من اسپویلشو خونده بودم چند سال پیش به همین خاطر نمیرفتم سمتش و الان متوجه شدم که هیچی یادم نیست ازش ☹️😂 یادداشتت عالی بود 😍
5
0
ماهی در تُنگِ تاریک
1404/3/2
1