یادداشت mobina

mobina

mobina

1403/12/4

"هر دوی او
        "هر دوی اولین و دومین کلماتی که گفتم مادرم بودند: اُمّا، و بعد مامان. من مادرم را به دو زبان صدا می‌کردم. حتما آن موقع هم می‌دانستم که هیچ‌کس به اندازه او دوستم نخواهد داشت."

دلتنگی در فروشگاه اچ‌مارت، برای من کتابی بود که برای داشتن و خوندنش هرکاری می‌کردم. در ابتدا این کتاب، کنار بقیه‌ی کتاب‌ها توی لیستم در انتظار خرید بود؛ ولی بعد از اینکه دیدم کتاب، توسط سلبریتی‌های مختلف مثل جونگکوک و دوا لیپا معرفی شده و توی توییتر کلی نظر مثبت دربارش دیدم، به طور جدی تصمیم به خوندنش گرفتم.

این کتاب، خاطراتیه که روایت‌کننده‌ی سوگ، هویت و عشقه؛ و خواننده رو به سفری احساسی می‌بره. 
چیزی که این کتاب رو زیبا می‌کنه، نوشتارِ صادقانه‌ی نویسنده‌ست. میشل از رنج‌هاش، تنش‌های رابطه با مادرش و سوگِ از دست دادنِ او صادقانه صحبت می‌کنه. و حتی توصیفاتش از رفتارهای مادرش به گونه‌ای هست که پیچیدگی رابطه‌ی مادر-دختری رو بدون قضاوت به تصویر می‌کشه.

همچنین میشل، سوگواری رو حسی متشکل از احساسات مختلف ترسیم می‌کنه. از تلاش‌هاش برای درک هویت دوگانه‌ش صادقانه صحبت می‌کنه، و توصیفش از فروشگاه‌های "اچ مارت" به‌عنوان مکانی که هم یادآور خانه‌ست و هم غریبگی، نمادی قدرتمند از این دوگانگیه. و فروشگاه‌های اچ مارت، نه‌تنها یه فروشگاه مواد غذایی هستن، بلکه برای کسایی که دلتنگ خانه یا عزیزان از دست‌رفته‌شون هستند، مکانی آرامش‌بخشه.

یکی از چیزهایی که در مورد این کتاب واقعا دوست داشتم، استفاده نمادین از غذا به عنوان راهی برای بیان عشق، سوگ و تعلق فرهنگیه.
میشل توی کتاب، با توصیف دقیق طعم‌ها رایحه‌ها و شیوه‌ی طبخ هرکدوم از غذاها، خواننده رو به دنیای کودکی خودش می‌کشونه؛ دنیایی که در اون هر وعده‌ی غذایی حامل خاطراتی از مادرشه. و این کار، غذا رو به ابزاری برای مبارزه با فراموشی تبدیل می‌کنه؛ انگار که پختن "کیمچی" راهی‌ست برای زنده نگه‌ داشتنِ یادِ مادرش.♡

توصیفات این کتاب زیاده و تمرکز روی جزئیات غذایی و فرهنگی، ممکنه برای کسایی که کتاب رو می‌خونن، کمی سنگین و خسته‌کننده باشه (من این رو گذاشتم رو حساب اینکه میشل خواننده‌ست و نویسنده نبوده) ولی کتاب متن خیلی روونی داره و باعث می‌شه با میشل همراه بشین؛ درکش کنین و برای اتفاقاتی که میوفتن متاسف بشین.

در کل، این کتاب فراتر از خاطرات شخصی و کتابی در مورد غذاست. کتابیه در مورد اینکه چجوری عشق و سوگ همزمان می‌تونن انسان رو از پا در بیارن و بهش نیرویی تازه بدن.
و غذاها، تنها ماده‌ای برای زنده‌ موندن نیستن، بلکه راهی‌ان برای بیانِ اون چیزی که در قلب می‌گذره.❤️‍🩹
      
1.2k

41

(0/1000)

نظرات

Daydreamer

Daydreamer

1403/12/4

نکته ای که جالب بود این بود که حتی به روابط پیچیده بین پدر و فرزند هم اشاره کرده بود.
2

1

Satoru

Satoru

1403/12/4

به روابط خانوادگی خیلی خوب پرداخته بود واقعا  

2

mobina

mobina

1403/12/4

آرههه اون تیکه‌هاش برام خیلی جالب بود 🥲
واقعا روابط رو خیلی خوب و صادقانه بیان کرده 

1

کتاب به شدت خوبیه و به شدت پیشنهادیه

1

وقتی جانگکوک معرفی کرد،من اینجوری ذوق بودم که کتاب مشترک باهاش خوندم و اونم قراره این کتاب زیبا را بخونه

1