بریده‌های کتاب زهرا قربانی قِلِجلو زهرا قربانی قِلِجلو 1404/3/30 تاریخ مستطاب آمریکا محمدصادق کوشکی 4.4 45 صفحۀ 135 0 7 زهرا قربانی قِلِجلو 1404/3/28 ابوجهاد: شهید عماد مغنیه سیدمحمد موسوی 4.6 4 صفحۀ 80 2 3 زهرا قربانی قِلِجلو 1403/6/10 یادت باشد ...: شهید مدافع حرم حمید سیاهکالی مرادی به روایت همسر محمدرسول ملاحسنی 4.2 206 صفحۀ 288 0 6 زهرا قربانی قِلِجلو 1403/5/5 دلتنگ نباش زینب مولایی 4.7 3 صفحۀ 286 1 5 زهرا قربانی قِلِجلو 1403/4/20 خاطرات سفیر نیلوفر شادمهری 4.1 275 صفحۀ 176 0 7 زهرا قربانی قِلِجلو 1403/4/20 ماتروشکا شیما جوادی 4.0 3 صفحۀ 379 2 4 زهرا قربانی قِلِجلو 1403/4/10 حریر فاطمه سلطانی وشنوه 3.9 19 صفحۀ 206 4 5 زهرا قربانی قِلِجلو 1403/3/31 هنوز می بینی مرا؟ اسما غفاری 4.2 2 صفحۀ 24 _با چشم های گرد شده پرسیدم:"یعنی خواستگاری کرد؟"💌 _نه بابا! مگر دهه شصت است یکهو خواستگاری کند؟😏 _بله؟ یعنی پیشنهاد دوستی داد؟🤨 _سکته نکنی خواهر! از تعجب، دهانم باز مانده بود؛ اما یاد مادر افتادم.😦 0 3 زهرا قربانی قِلِجلو 1403/3/31 چایت را من شیرین می کنم زهرا اسعدبلنددوست 4.0 138 صفحۀ 342 _اجازه هست؟🙂🙃 این بار می خواست چادر سرم کند! چادر را آرام و بادقت بر سرم گذاشت و آستین هایش را روی دستم، مرتب کرد. در همان جمعیت، یک قدم به عقب گذاشت و با تبسمی عجیب تماشایم کرد.✨ _خانم بودی،ماه بانو شدی! خیلی مخلصیم، تاج سر!💕 2 5
بریده‌های کتاب زهرا قربانی قِلِجلو زهرا قربانی قِلِجلو 1404/3/30 تاریخ مستطاب آمریکا محمدصادق کوشکی 4.4 45 صفحۀ 135 0 7 زهرا قربانی قِلِجلو 1404/3/28 ابوجهاد: شهید عماد مغنیه سیدمحمد موسوی 4.6 4 صفحۀ 80 2 3 زهرا قربانی قِلِجلو 1403/6/10 یادت باشد ...: شهید مدافع حرم حمید سیاهکالی مرادی به روایت همسر محمدرسول ملاحسنی 4.2 206 صفحۀ 288 0 6 زهرا قربانی قِلِجلو 1403/5/5 دلتنگ نباش زینب مولایی 4.7 3 صفحۀ 286 1 5 زهرا قربانی قِلِجلو 1403/4/20 خاطرات سفیر نیلوفر شادمهری 4.1 275 صفحۀ 176 0 7 زهرا قربانی قِلِجلو 1403/4/20 ماتروشکا شیما جوادی 4.0 3 صفحۀ 379 2 4 زهرا قربانی قِلِجلو 1403/4/10 حریر فاطمه سلطانی وشنوه 3.9 19 صفحۀ 206 4 5 زهرا قربانی قِلِجلو 1403/3/31 هنوز می بینی مرا؟ اسما غفاری 4.2 2 صفحۀ 24 _با چشم های گرد شده پرسیدم:"یعنی خواستگاری کرد؟"💌 _نه بابا! مگر دهه شصت است یکهو خواستگاری کند؟😏 _بله؟ یعنی پیشنهاد دوستی داد؟🤨 _سکته نکنی خواهر! از تعجب، دهانم باز مانده بود؛ اما یاد مادر افتادم.😦 0 3 زهرا قربانی قِلِجلو 1403/3/31 چایت را من شیرین می کنم زهرا اسعدبلنددوست 4.0 138 صفحۀ 342 _اجازه هست؟🙂🙃 این بار می خواست چادر سرم کند! چادر را آرام و بادقت بر سرم گذاشت و آستین هایش را روی دستم، مرتب کرد. در همان جمعیت، یک قدم به عقب گذاشت و با تبسمی عجیب تماشایم کرد.✨ _خانم بودی،ماه بانو شدی! خیلی مخلصیم، تاج سر!💕 2 5
