بریدههای کتاب زهرا زهرا 1404/1/27 سه گانه ی خاورمیانه: جنگ عشق تنهایی گروس عبدالملکیان 4.0 17 صفحۀ 50 2 99 زهرا 1404/1/25 هیچ چیز مثل مرگ تازه نیست نازنین طباطبایی 4.1 8 صفحۀ 86 گفتی دوستت دارم و من به خیابان رفتم. فضای اتاق برای پرواز کافی نبود. 0 1 زهرا 1404/1/25 هیچ چیز مثل مرگ تازه نیست نازنین طباطبایی 4.1 8 صفحۀ 80 دراز کشیده ام زنم شعری از جنگ می خواند همین مانده بود تانک ها به تخت خوابم بیایند. 0 2 زهرا 1404/1/25 هیچ چیز مثل مرگ تازه نیست نازنین طباطبایی 4.1 8 صفحۀ 54 0 0 زهرا 1404/1/25 هیچ چیز مثل مرگ تازه نیست نازنین طباطبایی 4.1 8 صفحۀ 36 به شانه ام زدی که تنهایی ام را تکانده باشی به چه دل خوش کرده ای؟! تکاندن برف از شانه های آدم برفی؟ 0 27 زهرا 1404/1/25 هیچ چیز مثل مرگ تازه نیست نازنین طباطبایی 4.1 8 صفحۀ 34 0 0 زهرا 1404/1/25 هر دو نیمه ی ماه تاریک است مریم قربانی 5.0 0 صفحۀ 60 0 0 زهرا 1403/11/19 سرمه ای حامد عسکری 3.8 23 صفحۀ 19 مرا می کشت این تنهایی تاریک زجر آور سراغ من نمی آمد اگر شعری هر از گاهی 0 5 زهرا 1403/11/19 حانیه حامد عسکری 4.2 48 صفحۀ 91 بگو مادر جوانی داشتیم. یک روز چهل مرد ریختند پشت در خانه اش و او را کشتند. 0 3 زهرا 1403/11/19 حانیه حامد عسکری 4.2 48 صفحۀ 90 گزارش مینویسد قتل با جسمی گران بوده و مقتوله زنی که ظاهرا خیلی جوان بوده گزارش مینویسد با لگد در را شکستند و زنی که ذکر شد هم اتفاقاً پشت آن بوده گزارش مینویسد بار شیشه داشته آن زن گزارش مینویسد زخم و تاول توامان بوده دری بوده است با گل میخهایی جای جای آن گزارش مینویسد میخ درهم خون چکان بوده گزارش گریه کرده خط به خط از غربت شویش گزارش شرم دارد که بگوید میخ و پهلویش گزارش مینویسد زن که دست از در رها کرده گزارش مینویسد زن کنیزش را صدا کرده بمیرم این خطش که سالها اندوه جان بوده جوان بوده جوان بوده جوان بوده جوان بوده 0 2
بریدههای کتاب زهرا زهرا 1404/1/27 سه گانه ی خاورمیانه: جنگ عشق تنهایی گروس عبدالملکیان 4.0 17 صفحۀ 50 2 99 زهرا 1404/1/25 هیچ چیز مثل مرگ تازه نیست نازنین طباطبایی 4.1 8 صفحۀ 86 گفتی دوستت دارم و من به خیابان رفتم. فضای اتاق برای پرواز کافی نبود. 0 1 زهرا 1404/1/25 هیچ چیز مثل مرگ تازه نیست نازنین طباطبایی 4.1 8 صفحۀ 80 دراز کشیده ام زنم شعری از جنگ می خواند همین مانده بود تانک ها به تخت خوابم بیایند. 0 2 زهرا 1404/1/25 هیچ چیز مثل مرگ تازه نیست نازنین طباطبایی 4.1 8 صفحۀ 54 0 0 زهرا 1404/1/25 هیچ چیز مثل مرگ تازه نیست نازنین طباطبایی 4.1 8 صفحۀ 36 به شانه ام زدی که تنهایی ام را تکانده باشی به چه دل خوش کرده ای؟! تکاندن برف از شانه های آدم برفی؟ 0 27 زهرا 1404/1/25 هیچ چیز مثل مرگ تازه نیست نازنین طباطبایی 4.1 8 صفحۀ 34 0 0 زهرا 1404/1/25 هر دو نیمه ی ماه تاریک است مریم قربانی 5.0 0 صفحۀ 60 0 0 زهرا 1403/11/19 سرمه ای حامد عسکری 3.8 23 صفحۀ 19 مرا می کشت این تنهایی تاریک زجر آور سراغ من نمی آمد اگر شعری هر از گاهی 0 5 زهرا 1403/11/19 حانیه حامد عسکری 4.2 48 صفحۀ 91 بگو مادر جوانی داشتیم. یک روز چهل مرد ریختند پشت در خانه اش و او را کشتند. 0 3 زهرا 1403/11/19 حانیه حامد عسکری 4.2 48 صفحۀ 90 گزارش مینویسد قتل با جسمی گران بوده و مقتوله زنی که ظاهرا خیلی جوان بوده گزارش مینویسد با لگد در را شکستند و زنی که ذکر شد هم اتفاقاً پشت آن بوده گزارش مینویسد بار شیشه داشته آن زن گزارش مینویسد زخم و تاول توامان بوده دری بوده است با گل میخهایی جای جای آن گزارش مینویسد میخ درهم خون چکان بوده گزارش گریه کرده خط به خط از غربت شویش گزارش شرم دارد که بگوید میخ و پهلویش گزارش مینویسد زن که دست از در رها کرده گزارش مینویسد زن کنیزش را صدا کرده بمیرم این خطش که سالها اندوه جان بوده جوان بوده جوان بوده جوان بوده جوان بوده 0 2